زهد امام مجتبی(علیهالسلام) به حدّی بود كه تمام اسباب حب و دلگرمی به امور دنیوی و نعم آن را ترك فرمود و به خانة آخرت و منزلگاه
پرهیزكاران اقبال و توجّه داشت و چنان بود كه خود فرمود:
«هرکس خدا را بشناسد، او را دوست خواهد داشت و هرکس دنیا را شناخت، به آن بیمیل و رغبت خواهد شد و مؤمن، لهو و لعب نمیکند تا [از قیامت] غافل شود و چنانکه تفکر کند، غمگین میشود».
امام(علیهالسلام) خدا را میشناخت لذا او را دوست میداشت، دنیا را میشناخت ازاینرو به آن بیرغبت گشت. لهو و غفلت نداشت، و هرگاه تفکر میکرد اندوهناک میگردید.
آن حضرت هرگاه، مرگ و جایگاه انسان را در ذهن خویش تداعی میكرد، ناخودآگاه میگریست و نیز وقتیكه بَعث و نشور و گذشتن از صراط را به خاطر میآورد، گریه میكرد. و زمانیكه عَرْضِ بر خدا را در موقف حساب متذكّر میشد، در میان ناله و صیحهای كه داشت، بیهوش میشد.[2]