«اللّهُمَّ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلامَاً».
بسیار اسباب خوشوقتی و امیدواری است که در تهران چنین مؤسسات فرهنگی و مدرسههایی هست که تحت نظر اولیای متدیّن و دلسوز و علاقهمند به اسلام، به این نوجوانان عزیز تربیتهای دینی، قرآن و نماز و برنامههای اسلامی آموزش میدهند و آنها را برای آیندۀ اسلام و مسلمانها و خدمت به دین آماده میکنند.
ما باید از همین راه وارد شویم ما هرچه بیشتر از این مراکز داشته باشیم و هرچه امثال شما مسئولین و معلّمین عزیز، بزرگوار، متدیّن و علاقهمند بیشتر باشد به آینده خودمان بیشتر امیدوار میشویم، همینها هستند که باید در آینده اسلام را نگه دارند و جامعۀ اسلام را تشکیل دهند، اینها امانتهای خداوند متعال هستند. در روایت آمده است:
اینها بر همان فطرت پاکی هستند که خداوند متعال آنها را بر آن فطرت قرار داده است، همانطور که در روایت در تفسیر آیۀ شریفۀ:
آمده است که:
همین باعث شده که فطرت همه پاک باشد، حال اگر محیط خانواده فسادی داشته باشد و منحرف باشد، این نوزاد و کودکی که در آنجا هست کموبیش متأثر میشود.
وقتی محیط تربیت و مدرسه پاک باشد و تحت نظر افراد پاک قرار گیرد اینها همه افرادی سالم، پاک و مفید برای جامعه میشوند این توفیق بزرگی است که چنین مدرسهای به نام «پیام هدایت» هست این اسم بزرگی است، در عمل هم باید هدایت و راهنمایی باشد هرچه اینجا سرمایهگذاری کنید کم است.
اجر آموزگارها و معلّمین را مردم متوجه نیستند، چه بسا خود آنها هم نمیدانند که ثواب و اجرشان چقدر است، این توفیقی است که خداوند نصیب شما کرده است.
من وقتی این کودکان را دیدم واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم که بحمدالله حافظ قرآن شدهاند در روایتی هست که معلّمی به یکی از فرزندان ائمّه^ سورۀ حمد یاد داده بود، پدر دهان معلّم را از دُر پر کرد.[5]
این برنامه اسباب ترقی مملکت است، اگر در آموزش و پرورش علم و اخلاق با
هم باشد باید به ترقی جامعه امیدوار باشیم اما اگر علم یا اخلاق کم باشد در جامعه انحطاط پیدا میشود.
[1]. دیدار دانشآموزان مدرسۀ پیام هدایت از تهران با حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانیمدظلهالعالی در تاریخ 11 فروردین 1387.
[2]. طبرسی، مجمع البیان، ج8، ص484، ذیل آیه ٣٠ سوره روم؛ کاشانی، زبدة التفاسیر، ج5، ص265. «هر نوزادی بر سرشت و طبیعت اسلام از مادر متولد میشود سپس این پدر و مادر هستند که او را یهودی و نصرانی و مجوسی میکنند.»
[3]. روم،٣٠. «پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده است. دگرگونی در آفرینش الهی نیست».
[4]. کلینی، الکافی، ج ٢، ص12؛ صدوق، التوحید، ص329؛ بحرانی، البرهان، ج4، ص342؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ٣، ص ٢٧٨.
[5]. قیل إن عبد الرحمن السلمی علم ولد الحسین (الحمد) فلمّا قرأها علی أبیه أعطاه ألف دینار وألف حلّة وحشا فاه دراً. فقیل له فی ذلك. فقال: وأین یقع هذا من عطائه یعنی تعلیمه. ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص222؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ٤٤، ص 191.