پنجشنبه: 6/ارد/1403 (الخميس: 16/شوال/1445)

اهمیت منصب قضا

قضاوت بالذات و بالاصاله حق خداوند متعال است، چنانچه می‌فرماید: (إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفاصِلین)؛[1] «داوری و فرمان تنها از آن خدا است، او حق را از باطل جدا می‌کند و بهترین جداکنندة (حق از باطل) است»؛ و در سوره شوری می‌فرماید: (وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فیهِ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ)؛[2] «در هر چیزی که اختلاف کنید داوریش با

 

خداوند است». که برابر براهین آشکار عقلی و نقلی به پیامبران معصوم(ع) اعطا شده است، خداوند متعال در سورة حدید می‌فرماید: (لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)[3] «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها كتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل كردیم تا مردم قیام به عدالت كنند»؛ و نیز در سورة نساء آمده است: (اِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّـهُ وَلَا تَکُن لِّلْخَائِنِینَ خَصِیمًا)؛[4] «ما این كتاب را به‌حق بر تو نازل كردیم، تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى كنى، و زنهار جانبدار خیانتكاران مباش»؛ و در سورة ص، می‌خوانید: (یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ)؛[5] «اى داوود، ما تو را در زمین خلیفه ‏[‏و جانشین‏]‏ گردانیدیم؛ پس میان مردم به حق داورى كن، و زنهار از هوس پیروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند»؛  البته انبیای دارای منصب قضا در قرآن فراوانند؛ مانند؛ حضرت نوح، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، الیاس، الیسع، ایوب، زکریا، سلیمان، عیسی، لوط، موسی، یحیی، یعقوب، یوسف و یونس[6].

 

همچنین برخی از آل پیامبران[7] و پدران و برادران[8] آنان نیز دارای منصب قضا بوده‌اند، و همین ولایت و حق است که به امامان معصوم(ع) واگذار شده است و به همین جهت خداوند (أُوْلِی الْأَمْرِ)[9] را در کنار نام خود و پیامبرش آورده و اطاعتش را همانند اطاعت خدا و رسول واجب گردانیده است و به دلایل فراوانی این مهم در زمان غیبت صاحب و مولایمان حضرت حجة بن الحسن العسکری ـ ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء ـ به نواب عام ایشان که فقهای جامع الشرایط هستند واگذار شده است که بعد از سطوری در بحث شرایط و صفات قاضی می‌آید.

 

[1] . انعام، 57.

[2] . شوری، 10.

[3] . حدید، 24.

[4] نساء، 105؛ و نیز آیات: 65 سوره نساء؛ 42، 48 ـ 49 سوره مائده؛ 51 سوره نور و ... .

[5] . ص، 26.

[6] . انعام،83-89

[7] . نساء، 54.

[8] . انعام، 87، 89.

[9] . نساء، 59.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: