امیرالمؤمنین علی علیه السلام، قهرمان عظمت های بی شمار است. علی علیه السلام همان است كه پیامبر گرامی اسلام درباره فضایل و عظمت های او فرمود: «إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لِأَخِی عَلِیِّ بْنِ أَبِیطَالِبٍ فَضَائِلَ لَا یُحْصِی عَدَدَهَا غَیْرُه»(1)
یعنی خداوند متعال برای برادرم علی بن ابیطالب فضائلی قرار داده است كه آنها را غیر از خداوند كسی قادر نیست حساب و احصا كند.
* فضایل بی شمار علوی
نواحی متعدّد عظمتهای علی علیه السلام، تجسّم بندگی و عبودیت خالص خدا، و بخشهای گوناگون و بلكه متضادّ مناقب، فضایل و مواقف آن حضرت، همه در كتابها مضبوط و محفوظ است؛ عَلِیّ وَ مَا أنْزِلَ فیهِ مِنَ القُرْآنِ، عَلِیّ و مَا ثَبَتَ لَهُ مِنَ الشُّئُونِ وَ المَقَامَاتِ بِالسُّنَّةِ، عَلِیّ وَ مَا صَدَرَ مِنْهُ مِنَ المُعْجِزاتِ، عَلِیّ وَ مَواقِفُهُ وَ بُطُولاتِهِ فِی الغَزَواتِ، عَلِیّ وَ تَضْحِیاتُهُ فِی سَبیلِ إعْلاءِ كَلِمَةِ الإسْلامِ، علی و اخبار از مغیبات، گذشته و آینده زمان، علی و علم به عوالم غیب، علی و علم به شرایع و احكام اسلام، علی و زهد و پارسایی و پرهیزگاری، علی و علوم عالی الهیات، علی امیر فصاحت، بلاغت و كلام، علی و عبادت و خوف از خدا و شبزندهداری، علی و عدالت و دادستانی و دادگستری، علی و حكومت و زمامداری، علی و فروتنی و بردباری، علی در خدمت و نصرت دین خدا و رسول خدا، علی امام المتقین و زوج سیدة نساء العالمین، علی ابوالأرامل و الایتام و المساكین، علی و علی و علی و ... اینها و بیشتر و بسیارتر از اینها، همه نواحی عظمت وجود علی علیه السلام است.
* حرفی است از هزاران ....
علی، اعظم آیات الهی و اظهر معجزات حضرت رسالتپناهی صلّیالله علیه و آله است كه در كتابها بازگو شده و علمای توانا، نویسندگان بزرگ، فرزانگان برجسته و نبغاء عالم علم پیرامون آنها قلمفرسایی كرده و با این همه كه گفتند و نوشتند، باب ابراز بلاغت، تألیف، تصنیف و ایراد خطابه و سخنرانی در فضایل و مناقب آن حضرت، همچنان بر روی دانشمندان و فضلای دوران باز است و هر كسی در این باغ پهناور وارد میشود، به میوهای تازه دست مییابد؛ (كَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُكُلَها كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها)(2)
* اعتراف بیگانگان به فضایل علوی
رشته تألیف و تصنیف، درباره شئون و عظمتهای علی علیهالسّلام، نه فقط سرتاسر عالم اسلامی را از شرق تا غرب و از سنّی و شیعه گرفته، بلكه قلوب بیگانگان را به این شخصیت ممتاز متوجه نموده و نویسندگان و مؤلّفان آن را به مدح، ستایش و تألیف كتابها برانگیخته است.
آری! آنان نیز به این كه شناختی از علی دارند و مثل آن دانشمند مسیحی، كتاب «الامام علی صوت العدالة الانسانیة»(3) مینویسند، افتخار و مباهات دارند.
* اعتراف بزرگان اهل سنّت به فضائل علوی
علما و محدّثان بزرگ اهل سنّت نیز علاوه بر كتابهایی كه در آن فضایل متعدّد آن حضرت را بر میشمارند، تا همین عصر، این رشته را ادامه دادهاند، مانند شرقاوی كه كتاب «علی إمام المتّقین» را در دو جلد مینگارد.
آری! علاوه بر اینها در خصوص برخی از فضایل آن حضرت، مثل حدیث طیر مشوی، حدیث ردّ شمس، حدیث «أنَا مَدینةُ العِلْمِ»، حدیث منزلت و حدیث ولایت (حدیث غدیر) كتاب ویژه نوشتهاند و جالب این است كه برخی از این كتابها در مجلّدات متعدّد، تألیف شده است.
به طور نمونه وقتی از خلیل بن احمد پرسیدند: «مَا تَقُولُ فِی شَأنِ الإمامِ عَلِیّ بنِ ابیطالب»
در توصیف موقعیتهای تاریخی و مبارزه بین حق و باطل و پیروزی حق بر باطل علی علیه السلام چنین می گوید: «مَا أقُولُ فى حَقِّ إمْرِءٍ كَتَمَت فَضَائلَهُ اولیائُهُ خَوْفاً وَ كَتَمَتْ مَنَاقِبَهُ أعْداؤُهُ حَسَداً ثُمَّ ظَهَرَ مِنْ بَیْنِ الْكَتمَیْنِ مَا مَلَأَ الخَافقَیْنِ(4)؛ یعنی وضعیّت خاصی به وجود آمده بود كه دشمنها از روی دشمنی فضائل علی علیهالسّلام را كتمان میكردند و دوستان هم از روی خوف و به خاطر ممنوعیّت نقل احادیث در قرن اول و دوم و بعد از آن به صورتهای دیگر نمیتوانستند این فضائل را بگویند.
در بین این دو كتمان، آن قدر از فضائل امیرالمؤمنین علیهالسّلام ظاهر شد كه شرق و غرب عالم را فراگرفته است. و چنان شد كه مثل شافعی بگوید: أنَــا عَبْــدٌ لِلْـــفَتی * أنْزِلَ فِیهِ «هَلْ أتی»
و چنان شد كه محدّثان معروف اهل سنّت در آن شرایط سخت، كتاب «فضائل» و «مناقب» امیرالمؤمنین علیهالسّلام نوشتند و اوضاع به نحوی پیش رفت كه الان در تمام شعب علوم اسلامی، مسأله غدیر مطرح است؛ در علم تفسیر، در علم اسباب نزول، در علم لغت، در حدیث، در تاریخ، كتب تراجم و معرفة الصحابة و سائر علوم، حدیث غدیر مورد استشهاد محققان و علماء بزرگ واقع شده است كه یكی از مشهورترین آنها، خصایص نسایی معروف، صاحب كتاب سنن نسایی است كه از صحاح اهل سنّت است.
این كتاب چندین مرتبه به طبع رسیده و در دسترس همگان است و اخیراً اگر چه دستهای مرموز وهّابیت، به اسم تحقیق رجال بعضی احادیث آن را به گمان خود، به تهمت گرایش به تشیّع و حبّ اهل بیت علیهمالسّلام، مجروح قلمداد كرده است، امّا اهل فن میفهمند كه این تلاش صرفاً برای دشمنی با اهل بیت پیغمبر صلّی الله علیه و آله است، چون در نسبت اصل كتاب به مثل نسایی نتوانستند حرفی بزنند، بعضی رجال و اسناد را مورد ایرادات قرار دادهاند.
حتّی بعضی رجال بخاری و مسلم، یا یكی از آنها را نیز زیر سؤال برده و با این نادانی، صحیحین را هم از اعتبار انداختهاند. به هر حال، لَیْسَ هذَا اوّلَ قَارُورةٍ كُسِرَتْ فِی الإسْلامِ. اینها پیروان بنیامیه و اتباع طواغیت و نواصب و دشمنان هستند و گفتارشان درباره احادیث فضایل امیرالمؤمنین علیهالسّلام، در میزان عالمان به علم حدیث و مسیر آن، وزن و ارزشی ندارد.
پی نوشت ها:
1. أمالی شیخ صدوق ره، مجلس 28.
2. سوره ابراهیم، آیات 25-24.
3. تألیف جرج جرداق دانشمند مسیحی.
4. تنقیح المقال مامقانی، جلد 1، بیان خلیل بن احمد فراهیدی نحوی معروف.