جمعه: 31/فرو/1403 (الجمعة: 10/شوال/1445)

پند بی‌رنجش

روزی از روزها در ایّام كودكی، امام به‌همراه برادرش امام حسین‌‌(علیه‌السلام) پیرمردی را دیدند كه وضو را به ‌درستی و صحّت به‌جا نمی‌آورد.

محبّت به مردم، و هدایت بشر، آن دو بزرگوار را مانع شد كه پیرمرد را به آن‌حال بگذارند. بنابراین به آرامی و احترام فرمودند:

 

« أَیُّهَا الشَیْخُ کُنْ حَکَماً بَینَنا یَتَوَضَّأُ کُلُّ واحِدٍ مِنّا فَتَوَضَّئا ثُمَّ قالا أیُّنا یُحسِنُ؟».

«ای پیرمرد بین ما داور باش؛ ما هر دو پیش تو وضو می‌گیریم، ببین وضوی کدام یک نیكوتر است؟».

سپس هر‌یك وضو گرفتند. پیرمرد، به‌دقّت، به وضو گرفتن آن دو عزیز پیغمبر‌(ص) توجّه كرد؛ و بدون آنكه ناراحت شود، به كوتاهی و تقصیر خود پی برد.

فَقالَ لَهُما: کِلاکِما تُحْسِنانِ الْوُضُوءَ، وَ لکِنْ هذَا الشَّیْخُ الْجاهِلُ هُوَ الَّذی لَم یَکُن یُحْسِنُ وَ قَدْ تَعَلَّمَ الآنَ مِنْکُما وَ تابَ عَلی یَدَیْكُما؛[1]

و به آنها گفت: شما هر دو (ای آقایانِ من)، نیکو وضو می‌سازید، و لکن این پیر جاهل (اشاره به خودش نمود) است که وضو گرفتن را بلد نیست و هم‌اکنون از شما آموخت، و به‌دست شما توبه کرد.

 

[1] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص168؛ بحرانی اصفهانی، عوالم‌العلوم‌، ص100؛ مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص319؛ ر.ک: ابوعلم، اهل‌البیت ‌‌(علیهم‌السلام) ، ص268.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: