س. فرقه خطابیه از شیعه بر این باورند که بعد از جعفر صادق پسرش اسماعیل امام است. علماى شیعه در ردّ عقیده آنها گفتهاند که اسماعیل قبل از اباعبدالله وفات یافت و مرده نمىتواند جانشین زنده باشد.
به شیعه گفته مىشود که شما براى اثبات ولایت على به حدیث: «تو نسبت به من بهمنزله هارون نسبت به موسى هستى»، استدلال مىکنید و معلوم است که هارون قبل از موسى وفات یافت و طبق اقرار خودتان، مرده نمىتواند جانشین زنده باشد.
ج. معنای حدیث این است كه تو از من در همین حال بهمنزله هارون از موسی هستی[1] و همه مناصب را دارایی، ازجمله ولایت بر مردم، غیر از نبوت كه بعد از من پیامبری نیست وگرنه تو هم مثل هارون در كنار موسی نبوّت داشتی.
چنین كسی كه همه مناصب، مخصوصاً مناصب ولایی را در زمان پیغمبر اكرم(ص) داشته باشد، بعد از پیغمبر(ص) نیز، آنها را داراست.
حدیث «أنْتَ مِنّی بِمَنْزلَةِ هارُونَ مِنْ موسى...» [2] اعلام امامت و ولایت علی(علیهالسلام) در همان عهد و عصر رسولالله(ص) است که البته در طول ولایت رسول خداست؛ تو
از من بهمنزله هارون از موسی هستی، نه بعد از مرگ، بلکه از همین حال حیات من با منی، چنانکه هارون با موسی بود و چنانکه در غیاب موسی، هارون بهجای او انجام وظیفه مینمود.
شما «أنْتَ مِنّی بِمَنْزلَةِ هارُونَ مِنْ موسى» را با آیه )هَارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمِی([3] مقایسه نمایید، آیا حق بر شما ظاهر نمیشود؟
چرا تعصّب اختیار میکنید و خود را به جهالت میاندازید؟
امر علی، خلافت علی، ولایت علی و امامت علی(علیهالسلام) ، فاش و آشکار مثل آفتاب در وسط آسمان است.
چرا چنین امر روشنی را انکار میکنید؟ جواب خدا و جواب وجدان خودتان را چه میدهید؟
[1]. حدیث منزلت در مصادر معتبر شیعی و اهلسنّت نقل شده است. ر.ک: ابنهشام، السیرةالنبویه، ج4، ص947؛ طبرى، تاریخ، ج2، ص368؛ مفید، الارشاد، ج1، ص156؛ ابناثیر جزری، الكامل فی التاریخ، ج2، ص278؛ مجلسی، بحارالانوار، ج21، ص208.
[2]. ر.ک: ابنهشام، السیرةالنبویه، ج4، ص947؛ طبرى، تاریخ، ج2، ص368؛ مفید، الارشاد، ج1، ص156؛ ابناثیر جزری، الكامل فی التاریخ، ج2، ص278؛ مجلسی، بحارالانوار، ج21، ص208.
[3]. اعراف، 142؛ «موسى به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش».