جنگ حضرت علی(علیهالسلام) با مرتدین در زمان ابوبكر
س. در زمان خلافت ابوبکر، على در جنگ با مرتدین مشارکت نمود و کنیزى از افراد اسیر شده بنىحنیفه بهره او شد که بعدها على از او صاحب فرزندى به نام محمد حنفیه گردید.
از این برمىآید که از دیدگاه على، خلافت ابوبکر درست بوده است و اگر درست نمىبود، على مشارکت با او را در این امر نمىپسندید.
ج. علی(علیهالسلام) در جنگ با کسانی که بهعنوان مرتدین و ارتداد با آنها جنگیدند شرکت نداشت و ارتداد آنان - که در صحّت و مشروعیت حکومت ابوبکر و استبداد او در مقابل اهلبیت(علیهمالسلام) حرف داشتند – بهعنوان امتناع از زکات بود.
قتل مالک بن نویره و جنایت تاریخی خالد - که عمر هم به آن اعتراض داشت و مجازات او را میخواست - هم بهعنوان ارتداد انجام شد.[1]
بههرحال امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در این جنگ و دعوا شرکت نداشت؛ و امّا جاریهای که به آن اشاره کردهاید که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) او را بهعنوان کنیز گرفته باشد چنان نبود.
حضرت او را به عنوان زن آزاد نکاح کرد. داستان اسیر کردن او و حضور او در مسجد مدینه از زبان جابر بن عبدالله انصاری شگفتانگیز است:
وقتی او را وارد مسجد پیغمبر(ص) نمودند، صدا به ناله و گریه بلند کرد و به قبر مطهّر رسول خدا(ص) متوجه شد و خطاب کرد:
سلام بر تو ای رسول خدا و بر اهلبیت تو امّت تو ما را همانند مردم نوب و دیلم به اسارت گرفتند. سوگند به خدا ما گناهی جز تمایل به اهلبیت تو نداشتیم. خوبیها بد و بدیها خوب شمرده میشوند لذا ما را اسیر کردند.
سپس روبه مردم کرد و گفت: ما را که به شهادت «لا إلهَ إلَّا الله وَمُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ» اقرار داریم اسیر کردهاید؟ گفتند: چون منع زکات از ما کردند؟ گفت: گیرم مردها زکات را نداده باشند، زنان مسلمان به چه وجهی اسیر میشوند؟[2]
این داستان مفصّل است. این زن، قوم را محکوم کرد و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) او را بهعنوان اسیر نگرفت، بلکه با او بهعنوان یک زن آزاد مسلمان ازدواج کرد.