پنجشنبه: 6/ارد/1403 (الخميس: 16/شوال/1445)

 عمل امام‌حسین(علیهالسلام)  به علم عادی در واقعه كربلا

 س. شیعیان، همواره در کتاب‌هاى خود مى‌گویند که حسین تشنه در میدان جنگ به شهادت رسیده است و روى مخزن‌هاى آب این عبارت را مى‌نویسند:(بنوش به یاد حسین).

سؤال اینجاست که طبق آنچه شیعیان مى‌گویند ائمه غیب مى‌دانند، پس آیا حسین نمى‌دانست که در اثناى جنگ به آب نیاز پیدا خواهد کرد و تشنه خواهد مرد و نباید مقدار کافى آب براى خود تهیّه مى‌کرد و آیا فراهم نمودن آب در جنگ از ضروریات نیست؟

ج. حضرت امام‌حسین‌(علیه‌السلام)  می‌دانست که تشنه‌لب به شهادت می‌رسد. پدرش هم می‌دانست. جدّش پیغمبر خدا‌(ص)  هم می‌دانست و از شهادت و تشنگی او خبر داده بود.[1]

امّا انبیا و ائمه‌(علیهم‌السلام)  در امور عادی و روابط اجتماعی به دانایی‌های فوق دیگران عمل نمی‌کردند. آنها در همان کسوت و رفتار سایرین عمل می‌کردند تا زندگی آنها سرمشق و اسوه باشد، چنان‌که در سیره نبوی هم به این معنا اشاره شده است، مثلاً در اعزام به موته، حضرت رسول‌(ص)  زید بن حارثه با جعفر طیار را سردار سپاه قرار داد و بعد از آنها یک نفر از آن دو نفر را و پس از آن عبدالله بن رواحه را.

 

آن حضرت به علوم لدنّیه می‌دانست که هر سه نفر شهید می‌شوند، ولی مأمور به سیر عادی بود، بلکه اگر این ایراد شما وارد باشد، - العیاذ بالله - بر کارهای خدا نیز وارد است!

چرا كه خدا از شهادت برخی از پیغمبران مطّلع بود، بااین‌وجود آنها را به رسالت و دعوت مأمور کرد.

این مسائل، فراتر از این تصوّرات عامیانه‌ است. نهضت بزرگ و پر از اسرار و آیات امام‌حسین‌(علیه‌السلام)  که از علایم درخشان حقانیّت اسلام و مقامات حضرت رسول خدا‌(ص)  و اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام)  و بنی‌هاشم است و برای هر مسلمانی، برنامه عاشورا و قیام سیدالشهدا‌(علیه‌السلام)  و فرزندان، برادران، اصحاب و انصار آن حضرت، سند عظمت است و درعین‌حال در این برنامه مهم آسمانی اصول و پایه‌های محکم دینی رعایت می‌گردید و یکی از اصول در این برنامه‌ها و کارهای انبیا و اولیا - که به اعطای خدا از علوم لدنّی و قدرت در تصرّف در ممکنات بهره‌مندند - این است كه همه امور نظام‌مند است و نظامات ظاهری و سیر به‌اصطلاح طبیعی باید محفوظ باشد و نظام مختلّ نشود و به علم عادی عمل می‌نمودند و هرکجا هم به آن علوم باطنی و به آن قدرت‌ها عمل کنند، عنوان خرق عادت و معجزه بود و به نظام خاصّ خود انجام می‌گرفت.

 

 

[1]. از باب نمونه به روایاتی كه در این باب در كتب اهل‌سنّت آمده است مراجعه كنید: جوینی، فرائدالسمطین، ج2، ص104؛ قندوزی، ینابیع‌الموده، ج3، ص7 - 14.

نويسنده: