بدون شكّ معرفت امامزمان و ولىّ عصر و رهبر امّت برحسب دلایل محكم عقلى و روایات معتبر، یكى از مهمترین مسائل اسلامى است كه در تمام ادوار و اعصار مورد توجّه بوده و بُعد سیاسى آن در نظام حكومتى اسلام نقش تعیینكننده دارد.
معرفت امام، امان از ضلالت و گمراهى و موجب تقرّب به خداوند متعال و ترقّى و كمال نفس است، و بدون معرفت امام و ولىّ امر هیچ طاعت و عبادتى مقبول نیست.[1]
در هیچ عصر و زمانى، زمین از وجود حجّت؛ یعنى پیغمبر یا امام خالى نخواهد ماند، و هیچ كس وارد بهشت نخواهد شد مگر آنكه امامان را بشناسد و امامان نیز او را بشناسند.
باتوجّهبه این اهمّیت و با اعتراف به اینكه از معرفت كامل امام عاجزیم، به امید آنكه این نوشتار در بعضی نواحى و ابعاد معرفت امام موجب افزایش بینش و مزید بصیرت گردد، مطلب معرفت امام را چنانكه بزرگان و علما مطرح فرمودهاند، تحت دو عنوان امامت عامّه و امامت خاصّه بررسى مىنماییم.
[1]. روایات در این معنا بسیار و متواتر است، ازجمله از حضرت امام زینالعابدین(علیهالسلام) روایت شده است كه فرمود: «أَفْضَلُ الْبِقَاعِ مَا بَیْنَ الرُّكْنِ وَالْمَقَامِ، وَلَوْ أَنَّ رَجُلاً عُمِّرَ مَا عُمِّرَ نُوحٌ فِی قَوْمِهِ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَاماً یَصُومُ النَّهَارَ وَیَقُومُ اللَّیْلَ فِی ذَلِكَ الْمَوْضِعِ (المکان) ثُمَّ لَقِیَ اللهَ بِغَیْرِ وِلَایَتِنَا، لَمْ یَنْفَعْهُ ذَلِكَ شَیئاً؛ اگر شخصی بهقدر آنچه نوح در قوم خود عمر كرد (نهصدوپنجاه سال) عمر نماید و روزها را روزه بگیرد و شبها را در بین ركن و مقام به نماز و عبادت بایستد و خدا را ملاقات كند بدون ولایت ما، این اعمال چیزی را به او نفع نخواهد داد». برقی، المحاسن، ج1، ص91؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 245؛ طوسی، الامالی، ص132؛ مغربی، شرحالاخبار، ج3، ص497 - 480؛ حرعاملی، وسائلالشیعه ،ج1، ص122.
و ازجمله حدیثی است كه خوارزمی در المناقب (ص67 – 68) و ابنحجر عسقلانی در لسانالمیزان (ج5، ص219) و علّامه حلّی در منهاجالكرامه (ص88 – 89)، در ششمین دلیلی كه بر وجوب پیروی از مذهب امامیه آورده است، از حضرت رسول(ص) روایت كرده است كه فرمود: «یا علی! اگر بندهای بندگی خدا را بنماید مثل آنچه نوح در قومش بود و برای او مثل كوه اُحد طلا باشد و در راه خدا انفاق نماید، و عمرش طولانی شود تا هزار حج پیاده بهجا آورد و سپس بین صفا و مروه مظلوم كشته شود، اگر ولایت تو را نداشته باشد، بوی بهشت را استشمام نخواهد كرد و داخل آن نخواهد شد».
از اینگونه روایات بسیار است كه در اینجا در مقام نقل آنها و شرح و تفسیر مضامین آنها به نحوی كه استبعاد نواصب و دشمنان اهلبیت(ع) و كسانی كه كمتر با این احادیث آشنایی دارند، مرتفع شود، نیستیم. اجمالاً از این روایات، اهمّیت امر ولایت در اسلام معلوم می شود و اگر كسی بخواهد به فیض مطالعه این روایات نایل شود، می تواند هفتادویك روایت از آنها را در كتاب امامت بحارالانوار (جلد 27) مطالعه نماید.
اینجا مناسب است برای روشنشدن قلوب دوستان و شیعیان اهلبیت(ع) ابیاتی را از استاد الكل خواجه نصیر طوسی(ره) كه مضمون این روایات است یادآور شویم:
لَوْ أَنَّ عَبْداً أَتَی بِالصَّالِحَاتِ غَداً |
|
وَوَدَّ كُلَّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ وَوَلِیّ |
اگر بندهای همه کارهای نیک و هر پیامبر مرسل و ولیّ خدا را دوست بدارد و بدون احساس ملال و افسردگی روزه بسیار داشته باشد و بدون کسالت و بیحالی مشغول عبادت بسیار شود و چندین حج واجب برای خدا بهجا آورد و دور خانه خدا طواف کند بدون اینکه احساس ضعف و خستگی کند و در میان مردم هزاران سال زندگی کند درحالیکه از گناه بهدور بوده و از لغزش خود را نگهدارد روز رستاخیز سودی نخواهد برد بهجز با محبت و دوستی امیرمؤمنان علی(علیهالسلام).
برای مطالعه تمام این ابیات به روضاتالجنات، خوانساری (ج6، ص283) مراجعه شود. ر.ک: محدّث قمی، الکنی و الالقاب، ج2، ص 141.