در یكی از روزها، جمعی از اساتید دانشگاه به اتفاق مرحوم سیدمحمد مشكوة، شرفیاب محضر ایشان شده بودند.
آقای مشكوة، اساتید را یكایك معرفی مینمود. ازجمله آن اساتید آقای شیخ مصلح شیرازی بود كه درضمن معرفی او گفت:
«كتاب اسفار را به فارسی ترجمه كرده است».
آقا پس از تعارفات و اظهار لطف مناسب به همه آنها، به آقای شیخ مصلح فرمودند:
«شما گمان كردهاید كه كار خوبی یا خدمتی كردهاید؟».
بیشتر از این چیزی نفرمودند، ولی معلوم بود كه استفهام انكاری است.
ایشان برحسب مذاق و دریافت خودشان، آنچه به حكمت متعالیه نامیده شده و مطالب اسفار را در آنچه ارتباط با عقاید اسلامیه دارد، متضمن اشتباهات و عدولهایی از هدایت قرآن مجید و معارف اهلبیت(علیهمالسلام) میدانستند و در آن جلسه چون سكوت خود را معرض توهم قبول میدیدند به این مقدار، نظر خود را اظهار كردند.
این، از كمال دینداری و تعهد به حفظ حریم دین است و الا
بسیاری، در این مواقع میگذرند، و اگر تمجید و تعریف نكنند سكوت مینمایند كه مبادا طرف برنجد و از آنها آزردهخاطر شود؛ «وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ إِنْ كَانُوا مُؤْمِنِینَ».[1]ّ
[1]. توبه، 62. «درحالی که شایستهتر است که خدا و رسولش را راضی کنند اگر ایمان دارند».