چهارشنبه: 5/ارد/1403 (الأربعاء: 15/شوال/1445)

اظهار استبصار یکی از رجال اهل‌سنت نزد ایشان

روزی از روزها كه در محضر ایشان بودیم، آمدند و گفتند:

شخص محترمی آمده و تقاضای دیدار دارد.

ایشان اجازه ورود دادند. شخصی وارد شد كه از لباسش معلوم بود ترك و فارس نیست.

وی پس از ورود و تعارفات اظهار داشت که مطلب خصوصی و محرمانه‌ای دارم.

آقا اظهار فرمودند كه اینها امین من هستند؛ اگر می‌خواهید بروند. ایشان پذیرفت و ما در آنجا حضور داشتیم.

 

آن شخص، خود را معرفی كرد. معلوم شد كه یكی از رجال اهل‌سنت است كه نمی‌خواست استبصار او علنی شود. او شرحی از تحقیقات و مطالعات خود و اوضاع سیاسی صدر اسلام اظهار داشت كه معلوم بود مطالعات او عمیق است، و خلاصه اظهار داشت كه برحسب این مطالعات، بر من معلوم شده كه سیاست، موجب غصب حق اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، و انحراف مسیر خلافت و رهبری شده است، و بعد از توضیحاتی كه داد، گفت:

«خدمت شما آمده‌ام تا ایمان خود را به ولایت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) اظهار كنم كه برای من شاهد باشید».

این شخص هم به ولایت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) شهادت داد، و هم عین این كلامش را به یاد دارم كه گفت:

ِإِنّی أَتَبَرّءُ مِنْ أَبِی ‌بَكْر وَعُمَر وَعُثْمَان.

آن جلسه با مطالبی كه آقا فرمودند و جواب‌هایی كه از سؤالات او در مورد تكالیف شرعیه بیان كردند خاتمه یافت. ایشان در پایان اجازه خواست كه افراد ملازم او - كه ظاهراً از خدّام وی، و از جریان استبصارش بی‌اطلاع بودند-  خدمت آقا برسند.

نويسنده: