س388. اینجانب توسط آقای «الف» در اثر بیتوجهی و سرعت زیاد غیر مطمئنه در محدوده شهر ورامین از ناحیه دو پا مصدوم گردیدم به طوری که در حال حاضر قریب به سه سال است که تحت مداوا و درمان قرار دارم و در طول این مدت چهار مرحله تحت عمل جراحی قرار گرفتم به طوری که در این خصوص متحمل ضرر و زیان مالی و روحی زیادی گردیدم ولی چه بگویم که با کمال تأسف فرد یاد شده (تنها به استناد گفته پدرم که در آن روزها وضعیت روحی مناسبی نداشت و گفته بود که نیازی به عیادت شما نداریم) او و خانوادهاش تحت هیچ شرایطی به عیادت اینجانب نیامده و هیچگونه کمکی اعم از مادی و معنوی به اینجانب ننموده است بلکه مدعی گردیده است چون ماشینم
بیمه است هیچگونه اشکالی ندارد، بعداً خودش (اینجانب) از بیمه دیهام را دریافت میکنم!...
بدین طریق ضمن اینکه موجب التیام دردم نگردیده بلکه باعث تشدید دردهای موجود در بدنم گردیده است بلکه مبتلا به مریضی اعصاب و روان خود و خانوادهام گردیدهام. «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِی الْإِسْلَامِ» ضمناً قاضی حکومت اسلامی مبلغ 5786000 تومان دیه بهعنوان شکستگی دو ناحیه پای چپ و راست و 18 درصد ازکارافتادگی زانوی راست و جراحات وارده ناشی از کوفتگی را برای اینجانب در نظر گرفته و دریافت نمودهام. توضیحاً اینکه هزینههای پزشکی چهار مرحله عمل جراحی، آمبولانس، خرید پلاتین دو مرحله، ایاب و ذهاب دو سال بالغ بر صد مرتبه رفت و برگشت از ورامین به تهران جهت چکاب، خورد و خوراک منزل در طی دوران بیماری و همچنین مدت دوران بیماری را که بیمار بودهام و توانایی کار کردن را نداشتهام همگی برای مدت دو سال و اندی که بالغ بر دوازده میلیون تومان میگردد نیز خودم شخصاً با قرض و فروش اثاثیه منزل آنها را پرداخت کردم.
حال سؤال این است با توجه به دریافت دیه از طرف اینجانب بهعنوان آسیبی که به اعضای حرکتی من وارد شده است و بنده را تا آخر عمر ناقص کرده است، آیا پرداخت هزینههای یاد شده از ایشان سلب گردیده است و دیگر دینی و حقی از من به گردنشان باقی نمانده است و شرعاً و عرفاً به وظیفه خودشان عمل کردهاند؟ به عبارت دیگر سؤال این است به غیر از پرداخت دیه به من، آیا باید آنها هزینههای یاد شده را که قبلاً ذکر کردم را نیز به من بپردازند یا خیر؟
ج. در مورد سؤال، جانی فقط ضامن دیه شرعی جراحات وارده است و بیش از دیه شرعی چیزی ضامن نیست. والله العالم
س389. مبالغی را که به طور ماهانه بنیاد شهید انقلاب اسلامی بهعنوان کمکهزینه به خانوادههای شهدا پرداخت مینماید، چه حکمی دارد؟ آیا أخذ اینگونه پولها و صرف آن در زندگی و امرار معاش با آن اشکالی ندارد؟ ضمناً پولی را که بهعنوان پول خون شهید پرداخت مینمایند، چه حکمی دارد؟
ج. گرفتن مبالغی که بنیاد شهید میپردازد و صرفش در امرار معاش اشکال ندارد و بهعنوان پول خون شهید نیست به این معنی که عنوان دیه ندارد. والله العالم
س390. در صورتی که فردی با دو نفر درگیر شود و این درگیری منجر به فوت شود و پزشک قانونی ابتدائاً نظر بدهد که سکته قلبی بوده، امّا اینکه درگیری لفظی و استرس چه نقشی داشته، نیاز به کالبدشکافی دارد و پس از کالبدشکافی و معاینات لازم اعلام میشود که استرس و فشار عصبی و روحی ناشی از نزاع در تسریع مرگ مؤثر بوده که میزان تأثیر آن را 15% برآورد مینماید. اکنون بیان فرمایید قتل متوجّه افراد درگیرشونده میباشد یا خیر؟ در صورت توجّه، عمد است یا شبه عمد و یا خطای محض؟ در صورت شبه عمد، تمام دیه متوجه دو نفر میباشد یا با توجّه به نظریه پزشک قانونی 15% دیه متوجّه آنان میباشد که بالمناصفه باید پرداخت نمایند؟
ج. مجرد درگیری لفظی بدون ایراد ضرب و جرح، موجب دیه و ضمان نمیشود. والله العالم
س391. نظر معظمله را در خصوص خسارتهای وارده به مصدوم علاوه بر دیه شرعی بیان فرمایید:
1. آیا هزینههای درمان و دارو و بیمارستان قابل وصول میباشد یا خیر؟
2. چنانچه صدمه شدید باشد و مانع کسب و کار مصدوم گردد، آیا اجرت مصدوم در ایام عدم کارآیی وی قابل مطالبه میباشد یا خیر؟ در فرض اخیر، چنانچه مصدوم کارگر روزمزد باشد که سر کار رفتن قطعی و معلوم نباشد، حکم مسأله چیست؟
ج1و2. جانی، زاید بر مقدار دیه، ضامن خسارت وارده از جهت درمان و کارافتادگی و غیره نیست. بلی، در جرح خطایی مادون السمحاق نسبت به مخارج معالجه احتیاط آن است که جانی و مجنیّعلیه مصالحه کنند. والله العالم
س392. رانندهای با ماشین پسربچه هشتسالهای را زده و خودش فرار کرده است. پس از یک ساعت پدر و مادر و فامیلهای دیگرش اطلاع یافته و پسربچه را به بیمارستان میرسانند که یک دستش شکسته و تمام بدنش زخمی بوده که چهار روز تحت نظر پزشک قرار داشته و چهار روز دیگر در بخش بستری شده و پول زیادی مصرف گردیده و بعد از هشت روز از بیمارستان مرخص میشود که دست شکسته از دست سالم کوتاهتر میباشد. این یک نقص عضو دائمی برای پسربچه به وجود آورده است. این سانحه برای راننده فراری از نظر عاطفی و اخلاقی و شرعی چه حکمی دارد؟
ج. در فرض سؤال، چنانچه راننده سبب شکستن دست و جراحات وارده شده، ضامن دیه آنها است. والله العالم
س393. شخصی با ماشین تصادف کرده و راننده ماشین خودش مصدوم را به بیمارستان رسانده که بعد از چهار روز در بیمارستان فوت شد. ماشین بیمه میباشد. راننده از روز فوت تا روز اربعین در رابطه کفن و دفن مرحوم همکاری و مساعدت نکرده میگوید هرچه بخواهید بیمه برای شما میدهد. از شخص مرحوم، پنج فرزند صغیر و دو فرزند کبیر دختر خانواده باقی مانده است. درضمن راننده ماشین صددرصد مقصر شناخته شده است لیکن این بیاعتنایی راننده از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
ج. در فرض سؤال چنانچه قتل خطایی نبوده، دیه بر عهده عاقله است و اگر شبه عمد بوده دیه بر عهده خود قاتل است و در هر صورت، چنانچه دیه را بیمه از طرف عاقله یا قاتل پرداخت کند کافی است و زاید بر دیه قاتل و عاقله او ضامن امور دیگر از قبیل مخارج کفن و دفن و غیره نیستند. والله العالم
س394. قتلی در سال 1360 اتفاق افتاده و دادگاه متهم را به پرداخت دیه محکوم نموده است. با توجه به اعسار متهم، دادگاه حکم به پرداخت دیه از طرف بیتالمال نموده، از طرف دیگر اولیای دم معتقد به عمدی بودن قتل بوده لذا جهت أخذ دیه اقدام نکردهاند. با توجه به استنکاف اولیای دم از أخذ دیه، در سال 1367 دیه به نرخ سال 1360 (150000) تومان به حساب دادگستری واریز شد و در سال 1371 به حکم صادره اعتراض و رأی دادگاه بدوی بهعلت عدم رعایت تشریفات اداری در دیوان عالی کشور نقض و به شعبه اول دادگاه نظامی ارجاع و دادگاه مجدداً حکم دادگاه بدوی را ابرام و این حکم در دیوان عالی کشور تأیید گردید. با توجه به مطالب مذکور و لزوم پرداخت دیه به نرخ روز بفرمایید:
1. آیا پرداخت دیه در سال 1367 به نرخ سال 1360 موجب برائت ذمه محکومعلیه میشود؟
2. در صورت عدم برائت ذمه محکومعلیه، آیا دیه باید به نرخ روز (یومالاداء) پرداخت شود؟
3. در صورتی که دیه باید به نرخ روز پرداخت شود با توجه به اینکه در سال 1367 بخشی از مبلغ دیه مقرّر در سال 1367 پرداخت شده است، آیا میتوان با توجه به نرخ تورّم بر اساس شاخص بانک مرکزی به تناسب از دیه فعلی کسر نمود یا باید دیه به طور کامل پرداخت شود؟
ج1و2و3. در فرض سؤال، میزان رضایت و توافق طرفین است. فعلاً به هر نحو توافق کنند؛ خواه قیمت زمان سابق و خواه قیمت فعلی باشد، اختیار با خودشان است. والله العالم
س395. اگر کسی سبب شود که مثلاً پای کسی بشکند، آیا فقط دیه بر او واجب است یا مخارج درمان را هم باید بپردازد؟
ج. فقط دیه واجب است. والله العالم
س396. آیا پدر میتواند از طرف دختر صغیره خود دیه را تقبل نماید و رضایت دهد؟ لطفاً توضیح دهید.
ج. پدر نمیتواند از حق صغیر صرفنظر کند و رضایت بدهد ولی میتواند از طرف جانی دیه وارده را به صغیر بدهد و یا ضمانت کند. والله العالم
س397. هرگاه اصابت ضربه غیر نافذ به ناحیه شکم منجر به جراحی گردد جهت جوشگاه التیامی طولی ناحیه شکم به دلیل ایجاد ضعف عضلات جدار
شکم و احتمال بروز فتق در آینده توسط پزشکی قانونی نقص عضوی تعیین میگردد. همچنین است در مواردی از صدمات قفسه سینه و شکم که تجمع مایع در فضای داخلی آنها منجر به تعبیه لوله جهت تخلیه ترشحات با ایجاد برش جراحی میگردد. آیا لازم است ارش جراحات مذکور به تفکیک تعیین گردد و یا اینکه ارش صدمات احشاء به نحوی تعیین گردد که ارش جراحات ناشی از جراحی به شرح فوق نیز در آنها مستقر باشد؟ در صورتی که ارش جداگانه جهت اقدامات جراحی فوق قائل نشویم، در مواردی که پس از باز کردن شکم به سالم و بیعیب بودن احشاء داخل آن برمیخوریم، حکم جراحت طولی ناشی از عمل جراحی در شکم چگونه خواهد بود؟
ج. در فرض سؤال، زاید بر دیه مقرره شرعی مترتب بر اصابه ضربه با جراحات و صدمات حاصله در اثر جراحی، دیه و ارش جداگانه ندارد. والله العالم
س398. خانمی در اثر تصادف از ناحیه اعضا صدمه میبیند و استخوان پای وی (لگن و ران) خرد میشود و مشارالیها بعد از 18 روز فوت میکند و پزشکان متخصص مربوطه (شورای پزشکی) تشخیص میدهند که فوت آن خانم در اثر سکته قلبی بوده ولی خردشدگی استخوان پای وی حدود سیدرصد در سکته قلبی و نتیجتاً در فوت وی مؤثر و سبب بوده است. با توجه به صورت مسأله، آیا فقط دیه صدمات و خردشدگی استخوان پا بر عهده جانی است یا دیه سیدرصد قتل غیر عمد یک زن مسلمان؟
ج. در فرض سؤال، تشخیص قطعی اینکه خردشدگی استخوان سی درصد در سکته مؤثر بوده به طوری که بتوان بر اساس آن حکم کرد بسیار مشکل است؛ بنابراین در مفروض سؤال باید طرفین با ملاحظه احتیاط در جهت مؤثر بودن تصادم در سکته یا بیاثر بودن آن با تصالح و تراضی کار را تمام نمایند. والله العالم
س399. درباره ماهیت دیه بفرمایید:
1. آیا جعل دیه از طرف شارع مقدس بهعنوان مجازات بوده یا نوعی خسارت تلقی شده است؟
2. آیا عمد، شبه عمد یا خطای محض بودن جنایت در پاسخ به سؤال فوق تأثیری دارد؟
ج1و2. در دیه چون قابل گذشت و عفو است، ظاهراً جنبه شخصی و حقوقی منظور است ولی طبعاً حکم فایده انتظامی و جزایی و جنبه مصلحت عمومی نیز دارد و ظاهراً در خطای محض همان جنبه شخصی و حقوقی ملحوظ است. والله العالم
س400. بنده از تبعه کشور افغانستان میباشم. در اوایل جنگ افغانستان که بنده دانشآموز بودم یک روز در راه بازگشت از مدرسه یکی از شاگردان مدرسه بدون دلیل با من دعوا کرد و با سیم کابل برق که به طور دائم جهت جنگ و دعوا کردن به همراه داشت به من حملهور شد و با ضربه اول بر چشم راستم فرود آورد. خون از چشم من جاری شد و ایشان فرار کردند.
من به دلیل عدم حکومت و عدم قانون تاکنون در هیچجا شکایت نکردم و فقط به درمان خود گرفتار بودم که به معروفترین متخصصین کشور افغانستان و
پاکستان و ایران مراجعه نمودم که بهجز از هزینههایی که متحمل شدم چیزی دیگر برایم نتیجه نداد و حالا چشم راستم بهطور صددرصد نابینا گشته است و پزشکان بنده را جواب منفی دادهاند؛ آیا اگر بنده دست به اقدام تلافیجویانه بزنم علیه ضارب، در این صورت خلاف شریعت عمل کردم یا خیر؟ و اگر خلاف شریعت است، در این صورت تکلیف بنده چیست و چه کار باید کرد؟
ج. در فرض سؤال، شما میتوانید پس از ثبوت شرعی از ضارب دیه بگیرید و دیه نابینا شدن یک چشم، نصف دیه قتل است. والله العالم
س401. در مواردی که بر اساس دستور شارع مقدس، خوب شدن جراحت یا نقص عضو، میزان دیه را تغییر میدهد، مخارج و هزینههای درمان به عهده جانی است یا مجنیّعلیه؟ چنانچه به عهده مجنیّعلیه باشد، در مواردی که هزینههای درمان بیش از مقدار دیه مأخوذه است، آیا راهی برای جبران خسارات زاید بر مقدار دیه وجود دارد یا خیر؟ (در اینگونه موارد چه بسا هزینههای درمان بیش از مقدار دیه مقرّره باشد).
ج. در مثل مورد سؤال، زاید بر دیه چیزی بر عهده جانی نیست. بلی، در جراحت دون السمحاق در اجرت طبیب احتیاطاً مصالحه شود. والله العالم
س402. در مواردی نظیر شکستگی ستون فقرات که دیه کامله دارد، طبق فتوای فقها اگر این شکستگی بهگونهای معالجه شود که اثری از جنایت باقی نماند، جانی باید یکصد دینار بپردازد. در اینگونه موارد، فعلیت درمان و اصلاح ملاک است یا قابلیت آن؟ به این معنی که اگر فعلیت ملاک باشد از ابتدا دیه کامله به عهده جانی قرار میگیرد و جانی یا موظف به پرداخت تمام دیه میباشد
که پس از اصلاح و خوب شدن 900 دینار به او پس داده میشود و یا منتظر میماند که پس از معالجه، دیه مقرره (100 دینار) را بپردازد. (اگرچه ذمهاش به کل دیه مشغول است). ولی اگر قابلیت درمان ملاک باشد، از همان ابتدا، ذمه جانی به یکصد دینار مشغول میشود.
ج. در موارد مذکوره، بهمجرد وقوع جنایت ذمّه جانی به تمام دیه مشغول میشود. بلی، بعد از بهبودی کامل مجنیّعلیه بیش از صد دینار استحقاق ندارد. والله العالم
س403. اگر شخصی بر اثر جرمی متحمل خسارتهایی شود که جبران تمام آن خسارتها با پرداخت دیه مقدره برای آن ممکن نباشد، آیا آن شخص میتواند خسارتهای مازاد بر دیه را هم مطالبه کند یا خیر؟
ج. در فرض سؤال، مجنیّعلیه بیشتر از دیه مقدره حق مطالبه چیزی را ندارد. والله العالم
س404. در صدمات بدنی ناشی از حادثه تصادف وسائط نقلیه چنانچه مصدوم جهت معالجه عضو آسیبدیده هزینههایی تحمل نموده باشد از قبیل جراحی و خرید دارو، آیا شخص مقصر علاوه بر پرداخت دیه ضامن جبران هزینههای مزبور میباشد یا خیر؟ البته فرض سؤال در موردی است که هزینهها بیشتر از مبلغ دیه باشد.
ج. جانی زاید بر دیه چیزی از قبیل مخارج معالجه و غیره را ضامن نیست. والله العالم
س405. از بین بردن اعضای مصنوعی بدن چه مسئولیتی را به دنبال دارد؛ دیه یا جبران خسارت؟ در صورتی که بین اعضای مصنوعی مانند مو، دندان و چشم مصنوعی از این حیث تفاوتی وجود دارد، بیان فرمایید.
ج. شخصی که از بین برده، ضامن خسارات وارده است. والله العالم
س406. چنانچه ضارب به طور غیر عمد باعث جراحت شده باشد، حکم شرع انور چیست؟
ج. در وجوب تعلّق دیه، فرقی بین عمد و غیر عمد نیست. والله العالم
س407. آیا أخذ دیه امری تعبّدی است یا از مقدار آن میتوان عدول كرد؟
ج. اصل دیه و مقدار آن تعبّدی است ولی چون حقّی است برای مجنیّعلیه و یا ورثه او كه از طرف شارع مقدس قرار داده شده، مجنیّعلیه و یا ورثه او میتوانند تمام دیه و یا مقداری از آن را عفو كنند. والله العالم
س408. آیا همه موارد دیه اصل است (كدامیك از موارد ششگانه)؟
ج. همه موارد، اصل است. والله العالم
س409. در محلهای درگیری و دعوای محلی بین چند نفر صورت گرفت که منجر به قتل دو فرزندم شده است که متهمین در زندان به سر میبرند و طبق رسومات محلّی آقایان روحانیون آمدهاند و بین ما صلح و صفا برقرار کردهاند و دیه را پرداخت نمودهاند و صلح و صفا برقرار شد. در این درگیری عدهای هم زخمی شدهاند از جمله شخصی ادعا دارد که من به کمک مقتولین رفته بودم و دیه خودم را از شما میخواهم و نمیگذارد بین ما صفا و صلح برقرار باشد و این در حالی است که تا به حال دادگاه برای ایشان شخصی را که متهم باشد مشخص نکرده است و فقط میگوید حق من با ورّاث میباشد. لذا از آن مرجع درخواست مینمایم بیان فرمایید آیا ادعای ایشان که میگوید کمک مقتولین کردهام چیزی از دیه ایشان بر گردن وراث میباشد یا خیر؟
ج. در فرض مذکور، شخصی که مدعی است زخمی به او وارد شده، حق مطالبه دیه از جانی دارد و به ورثه مقتول اگر عامل جنایت نبودهاند حقی ندارد و در نزاع موضوعی، مرافعه شرعیه لازم است. والله العالم
س410. یک جوان ایرانی با جوان افغانی دوست میشوند. دوست و رفیقی اینها اینقدر نزدیک میشود که جوان ایرانی با ماشین پدرش میرود عروسی جوان افغانی را انجام میدهد. حدوداً بعد از سه ماه جوان افغانی تلفن میکند بیا ما را ببر مشهد. جوان ایرانی با ماشینی که عروسی را انجام داده بود به طرف مشهد حرکت میکند. در راه مشهد با تانکر برخورد میکند که از نظر کارشناسی تانکر مقصر شناخته میشود. هر سه جوان از دم به رحمت خدا میروند و ماشین هم پژو جی ال ایکس مدل 77 کاملاً نو بوده کلاً از بین میرود. صاحب ماشین به وارثین میگوید من روی بیمه ماشین خودم دوندگی بکنم اگر موفق شدم ادعا دارید. وارثین میگویند هر چقدر از بیمه ماشین خودت گرفتی حلال شما باشد ما هیچ ادعایی نداریم. اینها به قم میآیند. وکالت محضری به صاحب ماشین میدهند و یک مدرک دیگری هم میدهند و در دفترخانه قم قبل از عقد قرارداد از صاحب ماشین سؤال میشود شما موفق شدی چیزی به اینها بدهی صاحب ماشین میگوید من نمیدانم موفق میشوم یا نه و به چه مبلغی موفق میشوم؛ به هر مبلغی موفق شدم هیچی به اینها نمیدهم. وارثین اعلام میدارند ایشان از بیمه ماشین خودش هرچه بگیرد حلالش باشد ما هیچ ادعایی نداریم به شرط اینکه به پرونده در دادگاه لطمه نخورد. صاحب ماشین به استناد وکالت و مدرک وارثین
دو ماه با تحمل هزینههای فراوان و زحمتهای زیاد پیگیر کار میشود و کوچکترین هزینه و زحمت هم در این زمان برای وارثین ایجاد نمیکند. بعد از قم دو بار وارثین به تهران میآیند آنهم کلی ناراحتی برای صاحب ماشین ایجاد میکنند و یک حرکت دیگری پیش میآید به صاحب ماشین گفته میشود ممکن است چکها به نام وارثین صادر گردد شما اعتماد به آنها داری صاحب ماشین میگوید بله به ایشان اصرار میگردد برو و دوباره اتمامحجت بکن صاحب ماشین میرود پیش پدر جوان افغانی با هم به حیاط مسجد امام خمینی تهران میروند در حیاط مسجد پدر جوان افغانی میگوید در این حیاط مسجد بین من و شما حضرت معصومه(س) ضامن از طرف ما خیالت راحت باشد و از طرف مادر محمد هم وکیلم برو هر کاری میخواهی بکن ما هیچ نظری نداریم هرچه گرفتیم مال شما است و میدهم به شما ولی از طرف وارثین عروس نمیتوانم قول بدهم برو با خود آنها صحبت کن صاحب ماشین میرود با وارثین عروسخانم صحبت میکند. پدر و مادر عروس میگویند هرطور حاجی قول داده است ما هم هستیم. صاحب ماشین بعد از تحمل هزینههای فراوان، زحمت و رنج و مشقت موفق میشود برای هر نفر مبلغ ده میلیون تومان خسارت سرنشین از بیمهنامه ماشین خودش بگیرد. چکها به نام وارثین صادر شده است بعد از گرفتن چکها، وارثین قسمهایی که خورده و به مدارک داده شده و به گفتههای خود عمل نمیکنند و دیه مطالبه مینمایند. حال صاحب ماشین با از دست دادن یک جوان و یک ماشین به ارزش یازده میلیون و پانصد هزار تومان و
با کلی گرفتاری، سرگردان مانده است. هر چقدر هم پدر وارثین میگوید حاج آقا، در جواب میگویند مرا اذیت نکن برو من با تو کاری ندارم تقاضای استمداد و تکلیف شرعی دارم؟ لازم به توضیح است دیه از بیمه مقصر بعد از حکم دادگاه استفاده میگردد.
ج. در مورد سؤال، آنچه بهعنوان دیه به جهت فوت سرنشینان ماشین سواری پرداخت شده، سهم هر یک از سرنشینان متوفی به وارث آن متوفی میرسد و مجرّد وعده پدر جوان افغانی و غیره الزامآور نیست. والله العالم
س411. رانندهای در چهل سال پیش به عابر پیادهای میزند و در آینه میبیند که مردم دورش جمع شدند و او روی زمین افتاده است ولی راننده فرار میکند. حال تکلیف راننده چیست؟ یعنی باید دیه کامل بدهد یا دیه جراحت بدهد یا تکلیف دیگری دارد، عنایت فرمایید وظیفه الآن راننده چیست؟ و اگر چیزی باید بدهد به همان نرخ چهل سال پیش بدهد یا به نرخ الآن؟
ج. در فرض سؤال، به هر مقداری که یقین دارد جراحت وارد شده به قیمت امروز باید دیه اداء کند و اگر مصدوم و یا ورثه او را نمیشناسد، باید دیه را با اجازه مجتهد جامع الشرایط برای صاحبش به فقیر غیر سید صدقه بدهد. والله العالم
س412. اگر کارگری در حین انجام وظیفه دچار حادثه گردد:
1. کارفرما ضامن است یا نه؟
2. کارفرما ضامن مداوای او تا بهبودی کامل است یا نه؟
3. کارفرما از نظر تأمین زندگی او ضامن است یا نه؟
4. اگر کارگر حادثهدیده بهبود کامل نیافت، تکلیف چیست؟
5. در مدتی که کارگر حادثهدیده خسارات مالی و روانی بسیاری به او وارد آمده، تکلیف چیست؟
6. اگر جایی که چند نفر عهدهدار مدیریتی کار هستند و عدهای با تأمین درمان و مسائل دیگر کارگر حادثه دیده موافقند جز مثلاً یک نفر. مقصّر همه هستند یا همان یک نفر؟
ج1و2و3و4و5و6. به طورکلّی اگر در اثر حادثه کارگر مجروح یا مبتلا به نقص عضو یا بعض قُوا شده باشد و به تقصیر خودش مستند نباشد، کسی که به مباشرت و فعل او جنایت واقع شده ضامن دیه است و اگر وقوع جنایت به شخص دیگر غیر از مباشر مستند شود و سبب عندالعرف اقوی از مباشر باشد، دیه بر کسی است که سبب وقوع حادثه شده است و اگر جنایت خطایی محض واقع شده، دیه با عاقله جانی است؛ و اگر در ارتباط با پیشآمد حوادث قراردادی داشته باشند، در صورتی که با ضوابط شرعی تطبیق دارد باید به آن عمل شود. والله العالم
س413. در خصوص مجازات و نحوه تعیین دیه در موارد زیر بفرمایید:
1. در صورتی که وقوع ضرب ساده محرز بوده اما ضربه فاقد اثر ظاهری است؟
ج. اگر اثری ظاهر نباشد، دیه یا ارش ندارد. بلی، باید ضارب توبه کند و از مضروب استرضاء نماید. والله العالم
2. در صورتی که ضربه فاقد آثار ظاهری است امّا موجب خونریزی داخلی یا صدمات داخلی دیگر باشد؟
ج. اگر موجب صدمه به اعضای باطنی شده باشد و معلوم شود که چه صدمهای زده، برحسب مورد دیه یا ارش دارد و اگر خونریزی شده باشد، آن نیز بعید نیست طبق نظر مجتهد جامع الشرایط ارش داشته باشد. والله العالم
س414. اینجانب حدود سه سال پیش دختری را عقد نمودم و جهت خرید عروسی به همراه همسر و مادر همسرم به طرف اصفهان حرکت نمودیم. در اوایل راه بهعلت بریده شدن میلگاردن، اتومبیل از حالت تعادل خارج شده و با نرده پل برخورد نموده و متوقف شد. همسرم بهعلت باز شدن درب جلو به خارج از ماشین پرتاب شده و ضربه مغزی شدید شد.
اکنون حدود سه سال است که بهعلت از بین رفتن سلولهای مغزی در بیهوشی به سر میبرد و به نظر پزشکان متخصص ایشان دارای زندگی نباتی نزدیک به مرگ مغزی میباشند. به علت این ضایعه مغزی تمام اعضای بدن کارآیی لازم را از دست دادهاند. 1. ایشان فاقد قوه عقل و حافظه و شناخت و قوه دراکه میباشند. 2. فاقد پنج حس شنوایی، بویایی، چشایی و بینایی و لامسه میباشند. 3. فاقد قدرت تکلم میباشند. 4. فاقد قدرت بلع میباشند. 5. فاقد قدرت تولید مثل میباشند. 6. فاقد قدرت کنترل ادرار و مدفوع میباشند. 7. دستها و پاها فلج بوده و قادر به نشستن و راه رفتن نیستند. 8. حتی تنفس را به کمک یک دریچه مصنوعی انجام میدهند. درحقیقت همه این موارد بهعلت تحلیل سلولهای مغزی ایجاد شده است.
از ابتدای سانحه تاکنون تمامی هزینههای نفقه، دارو و درمان، نگهداری، پرستاری و فیزیوتراپی به عهده اینجانب بوده است. اگر مراقبتهای شبانهروزی
اینجانب نبود، ایشان همان هفتههای اوّل فوت مینمودند. بنده از همسرم فرزندی ندارم و با توجه به وضعیت همسرم، ازدواج مجدد نیز ننمودهام و تمامی زندگیام را صرف نگهداری و مراقبت از همسرم نمودهام که امیدوارم در نزد خدای متعال این تلاش صادقانه مورد قبول قرار گیرد. اکنون بعد از سه سال تلاش شبانهروزی برای بهبودی همسرم، پدر ایشان با کسب قیمنامه از دادگاه شهرستان درخواست مطالبه دین و مهریه را نموده است.
نصف مهریه به مبلغ چهارده میلیون تومان از طریق اداره ثبت به اجرا گذاشته شده و هماکنون بهطور تقسیط پرداخت مینمایم. اما در مورد محاسبه دیه در قانون مجازاتهای اسلامی چنین مورد استثنایی پیشبینی نشده است:
1. آیا از آنجایی که همه مشکلات همسرم ناشی از یک عامل یعنی از بین رفتن مغز میباشد یک دیه بایستی پرداخت شود یا آنکه دیه تکتک اعضای بدن بایستی در نظر گرفته شود؟
ج. در مورد سؤال، چنانچه ضربه وارده مستند به راننده نبوده، چیزی بر او نیست و اگر مستند به راننده بوده، چون جنایتهای متعدده به ضربه واحده واقع شده و همه مترتب بر ضربه وارده بر مغز هستند لذا اغلظ الدّیات که همان یک دیه کامله است به عهده جانی است و دیات متعدده ندارد. والله العالم
2. از ابتدای سانحه تاکنون کلیه هزینههای نفقه و دارو و درمان به عهده اینجانب بوده است، در صورتی که ایشان در تمکین اینجانب نبوده است و در آینده نیز نمیتواند در تمکین باشد. آیا میتوانم هزینههای انجام شده را بابت دیه در نظر بگیرم؟
ج. نفقه ایشان که زوجه شما است بر عهده شما است ولی مخارج معالجه او با وضع مذکور بر عهده شما نیست. والله العالم
3. آیا اینجانب میتوانم سه سال زحمات شبانهروزی پرستاری و فیزیوتراپی را که شخصاً و به کمک مادرم انجام دادهام را در ازای دیه محاسبه نمایم؟
ج. اگر زحمات و خدمات مذکور را بدون مذاکره اجرت انجام دادهاید، نمیتوانید در مقابل آن اجرت بگیرید. والله العالم
س415. شخص «الف» با موتور خود قصد رفتن به جایی را داشته است. یکی از نزدیکان او با شخص «ج» یکی از اقوامش تماس گرفته و میگوید اگر میخواهی تو هم بیا و شخص «ج» حرکت میکند تا بیاید. پس از طولانی شدن آمدن وی ایشان تماس میگیرد و میگوید اگر میخواهی نیایی نیا، ولی وی جواب میدهد من میخواهم با شما بیایم. پس از آمدن با موتور شخص «الف» راهی میشوند که در بین راه تصادف مینمایند. آیا دیه جراحات وارده به شخص «ج» بر عهده «الف» میباشد؟ (در صورتی که راننده مقصر شرعی نبوده است)
ج. در مورد سؤال، اگر راننده مقصّر نبوده، دیه به عهده او نیست و در نزاع موضوعی، مرافعه شرعیه لازم است. والله العالم
س416. همانگونه که مستحضرید بر اساس برخی از روایات وارده در باب دیات، خوب شدن بعضی جراحات یا نقصعضوها (نظیر شکستگی استخوان در اعضایی که دیه مقدّره دارد یا شکافتن لب) میزان دیه را تغییر میدهد. با توجه به اینکه امروزه بهخاطر پیشرفت علم پزشکی تعداد قابل ملاحظهای از جراحات و نقصعضوها قابل درمان میباشد بفرمایید:
1. آیا تأثیر درمان در میزان دیه را به غیر موارد مصرح در فقه نیز میتوان تعمیم داد؟
ج. تعمیم به غیر موارد مصرّحه مشکل است. والله العالم
2. آیا پیوند عضو مقطوع در میزان دیه تأثیر دارد یا خیر؟ (در صورتی که انگشت یا دست شخصی در اثر جنایت قطع شود، اگر بهموقع اقدام گردد میتوان عضو مقطوع را پیوند زد).
ج. ظاهراً پیوند عضو مقطوع تأثیری در تقلیل و یا سقوط دیه ندارد. والله العالم
س417. اگر دست کسی در اثر بیتوجهی لازم از سوی خود و عدم رعایت مقررات ایمنی و پیشگیری از وقوع چنین حوادثی لای دستگاه برنده پلاستیک خردکنی برود و رگهای آن قطع و قابل پیوند باشد معذلک فرد مصدوم رضایت به عمل جراحی ندهد و در اثر عفونی شدن زخم و مسری بودن جراحت و جلوگیری از خطرات بیشتر و سرایت جراحت دست مصدوم از مچ قطع شود و او از دادگاه دیه قطع دست را مطالبه نماید، آیا مشتکیعنه کلاً ضامن دیه میباشد یا خیر؟ ثانیاً دیه جراحت وارده و یا دیه قطع دست را باید بدهد؟
ج. از قضیه شخصیه اطلاع ندارم. به طور کلی چنانچه صدمه وارده از اثر مسامحه خود مصدوم باشد و هیچکس دخالتی در آن نداشته، مصدوم حق مطالبه دیه ندارد و اگر کسی صدمه وارد کرده باشد لکن مسامحه خود مصدوم، موجب عفونی شدن جراحت و قطع دست شود، صدمهزننده فقط ضامن جراحت است و نیز اگر قطعکننده دست بدون لزوم قطع، آن را قطع کند، قطعکننده ضامن دیه دست است. والله العالم
س418. مدیر و معلمان مدرسه روستایی بهعنوان گردش علمی کلیه دانشآموزان را از روستا خارج و به صحرا میبرند و پس از گردش (ساعتی)، عدهای از بچهها از جمع جدا و در کنار چاله عمیقی که مقداری آب و گل و لای زیاد در آنجا جمع شده بوده حاضر میشوند و در نتیجه دو نفر از آنها به داخل آن افتاده و خفه میشوند. برفرض مسامحه و سهلانگاری مسئولین یاد شده در حفظ و نگهداری بچهها، آیا دیه آنها به عهده مدیر و معلمان تعلّق میگیرد یا نه؟
ج. در فرض سؤال، چنانچه مدیر و معلمان در حفظ آنان مسامحه ننموده و احتمال وجود چنین چالهای را نمیداده و در حدّ متعارف از بچهها مراقبت نمودهاند، دیه بر آنها نیست و اگر با علم به وجود چاله مراقبت کامل ننمودهاند و بچهها صغیر بودهاند، ضامن دیه هستند ولی درعینحال احتیاط به مصالحه ترک نشود. والله العالم
س419. پدری بر اثر تصادف (بیاحتیاطی در رانندگی) مرتکب قتل فرزند خود شده است و ورثه مقتول منحصر به پدر و مادر او میباشند. مادر مقتول چه میزان از دیه را میتواند از قاتل (پدر طفل) مطالبه کند؟
ج. در فرض سؤال، تمام دیه به مادر تعلق میگیرد. والله العالم
س420. اگر چنانچه فردی از شخصی در دادگاه شکایت نموده و حکم جلب او از مرجع قضایی صادر شده باشد و مأمور کلانتری برای جلب او به پاسگاه با ماشین شاکی رفته و مشتکیعنه از رفتن به پاسگاه امتناع نموده و پس از حرکت ماشین به مقصد خود، سنگی را که حدود دو کیلو و پانصد گرم وزن داشته به طرف ماشین پرت کرده که به شیشه عقب ماشین پیکان اصابت کرده و شیشه
شکسته شده و به سر شاکی اصابت کرده است که نامبرده در اثر همین ضربه فوت کرده است. اولیای مقتول مدعی هستند که ضارب، قصد قتل مقتول را با این عمل داشته است و ضارب مدعی است که سنگ را میخواسته به سگی که در آن حوالی بوده پرتاب کند و اتفاقاً به ماشین خورده است ولی با عنایت به قراین خارجی و امارات ظنیه و شهود واقعه چنین استفاده میشود که پرتابکننده سنگ قصد ضربه زدن به ماشین آنها را مسلماً داشته است و قصد جنایت بر مجنیّعلیه گرچه قطعی نمیباشد لکن مقرون به لوث میباشد و احتمال قصد پرتاب سنگ به سگ نیز که مورد ادعای قاتل میباشد، غیر عقلانی به نظر میرسد و آنچه که حائز اهمیت و مورد سؤال میباشد این است که آیا قتل مجنیّعلیه در شرایط موجود قصد جنایت غیر قتل (که مقرون به لوث میباشد) و نیز موقعیت سر مقتول که از پشت شیشه کاملاً پیدا است و پرتاب سنگ به شیشه ماشین در حال حرکت در موقعیتی که مقتول قرار گرفته عملی خطرناک میباشد و احتمال عقلایی اصابت سنگ به سر وی میباشد و خوف قتل وی نیز میرود گرچه غلبه قتل در این وضع احراز نمیباشد، آیا عمل جانی قتل عمد محسوب میشود یا خیر؟
ج. مورد سؤال از مصادیق قتل شبه عمد است و دیه دارد و دیه آن به عهده جانی است. والله العالم
س421. فردی مرتكب فعل حرامی میشود كه موجب اباحه قتل او و هدر بودن خونش نیست (مانند توهین به مراجع عظام و آیات گرام) ولی دیگری به تصوّر مهدورالدّم بودنش او را میكشد، نوع قتل و حكم آن چیست؟
ج. در فرض سؤال، قاتل باید دیه بدهد. والله العالم
س422. اگر مقتول واقعاً مهدورالدّم بود ولی نه بهعلّت فعل حرامی كه قاتل از آن اطّلاع داشته و به آن جهت او را كشته بلكه بهخاطر فعل دیگری كه قاتل از آن ناآگاه بوده، در این صورت نوع قتل و حكم آن چیست؟
ج. در فرض سؤال، چنانچه مقتول واقعاً مهدورالدّم بوده به طوری كه اگر قاتل علم به چگونگی پیدا میكرد قتل او برای او جایز بود، در این صورت چیزی بر قاتل نیست. والله العالم
س423. چنانچه کسی با اعتقاد به اینکه فردی به لحاظ ارتکاب بعضی اعمال یا داشتن برخی عقاید واجبالقتل است، اقدام به قتل وی نماید در حالی که چنین اعمال و عقایدی شرعاً مجوز قتل نمیباشد، بفرمایید قتل واقعشده چه نوع قتلی میباشد؟
ج. قتل مفروض، ملحق به شبه عمد است و دیه دارد که خود قاتل باید بپردازد. والله العالم
س424. در یک جشن عروسی چند کودک پس از صرف شیرینی به مشکلات گوارشی مبتلا میگردند که آنان را به بیمارستان میبرند ولی همه آنها (به استثنای یک مورد) بهطور سرپایی معالجه میگردند و سوابق امر هم گویای این است که این کودکان مراجعه دیگری به پزشک یا بیمارستان نداشتهاند. یکی از این کودکان در بیمارستان فوت میشود. پزشک قانونی برای تشخیص علت مرگ، کالبدشکافی نموده و نمونهها را برای آزمایش به تهران ارسال میدارد. پزشک
قانونی پس از وصول نتیجه سمشناسی و آسیبشناسی، اعلام میکند که علت مرگ به شرح زیر اعلام میگردد: عفونت ریوی و ورم ریه و خونریزی منقوط در ریه میباشد و در امعاء و احشاء ارسالی سمی در حد تشخیص یافت نشده است.
چون اولیای دم به نظریه پزشک قانونی اعتراض میکنند پرونده به تهران ارسال میگردد تا کمیسیونی به بررسی موضوع بپردازد. کمیسیون پزشکی پنج نفره متشکله در تهران اعلام میدارد (علت مرگ کودک بیماری عفونی مغزی ریوی بوده است که رابطه علیت مستقیم با مسمومیت غذایی ادعایی ندارد؛ زیرا با توجه به محتویات پروندههای کیفری و بالینی چند کودک دچار عوارض گوارشی شدند که همه آنها بهطور سرپایی درمان و مرخص شدند که مراجعه مجدّد نیز نداشتهاند ولی کودک به علت عوارض مغزی و عفونی بستری بوده و پزشکان معالج نیز در توضیحات خود نامی از مسمومیت غذایی نبردهاند. در کالبدشکافی و آزمایشات تکمیلی نیز علت مرگ عفونت ریوی اعلام گردیده است. مسأله آن است که اگر مسمومیت غذایی وجود داشته تا چه حد مؤثّر در تشدید بیماری زمینهای و در نتیجه مرگ بهعلت بیماری داخلی بوده است. با توجه به وضع سایر کودکان باید گفت که اگر نامبرده بیماری زمینهای نداشت عوارض گوارشی و مسمومیت غذایی ادعایی نمیتوانست تأثیری در پیشامد مرگ داشته باشد ولی در این کودک بهعلت وجود زمینه مساعد از نقص مصونیت میتوان گفت تأثیر ناچیزی داشته است. این میزان تأثیر در حد ده درصد تخمین زده میشود.)؛ با عرض مراتب بالا، سؤال اینجانب این است که در
این مورد خاص و با توجه به نظریه پزشک قانونی و هیأت پزشکی میتوانیم مسئولیتی متوجه شیرینیفروش کنیم یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، در چه حدّ؟ جملاتی که در پرانتز به آنها اشاره نمودهایم عین نظریه پزشکی قانونی و عین نظریه کمیسیون پزشکی است.
ج. در فرض مذکور، اگر شیرینی بیش از حدّ متعارف ماده سمّی داشته که موجب مشکل گوارشی برای چند نفر بشود؛ بنابراین اگر خوردن آن موجب حساسیت زمینه موجود و فعالیت آن شده باشد و به علت صرف شیرینی عارضه مغزی پیش آمده باشد، قتل خطایی محسوب میشود که دیه آن با عاقله است. بلی، اگر مواد شیرینی همه بهطور معمول بوده و افراد آسیبدیده غیر متعارف بودهاند، شیرینیفروش مسئول نیست. والله العالم
س425. طفلی شیرخواره حدوداً هشتماهه جهت نگهداری در ساعاتی از روز تحویل مهد کودک میگردید تا تحت سرپرستی و نظارت مربیان خبره نسبت به نگهداری و تربیت و تغذیه وی اقدام گردد. اکنون آن طفل شیرخواره هنگام خوراندن غذا توسط مربی مهد کودک فوت نموده است و پزشک محترم قانونی علت مرگ را ورود قطعاتی از غذا داخل نای اعلان نموده است (اصطلاح پزشکی آن اسپیراسیون میباشد) و از سوی دیگر اولیای دم طفل متوفی از مربیان مهد کودک اعلان شکایت نموده و تقاضای مجازات ایشان را نمودهاند. لذا چگونه خواهد بود حکم دیه و تعزیر:
الف) مربی؛ ب) کمکمربی تغذیه؛ ج) مدیر مهد کودک بهعنوان مدیر مسئول و ناظر متخصص در امر نگهداری کودک.
ج. در فرض سؤال، چنانچه ثابت شود که مباشر غذا دادن به طفل تقصیر کرده، ضامن دیه است و اگر ثابت نشود، کسی ضامن دیه او نیست. والله العالم
س426. یکی از راههای انتقال بیماریهای کشنده و مسری خونی (مانند ایدز) استفاده از وسایل تزریق یا تیغ مشترک میباشد که طبق مقررات و ضوابط جاری کشور ممنوع میباشد. اگر آرایشگر یا آمپولزن یا... در اثر بیاحتیاطی و بیمبالاتی در استفاده از وسایل انتقالدهنده میکروب باعث آلوده شدن خون افراد و در نهایت فوت آنها شود، حکم ضمانت آرایشگر یا آمپولزن یا... را در دو فرض آگاهی وی از آلودگی وسیله مشترک و مسری بودن آن و عدم آگاهی وی چیست؟ و نیز تکلیف دیه فرد فوتشده چیست؟
ج. در فرض سؤال، اگر آرایشگر یا آمپولزن با آگاهی اقدام نموده، چون آلودگی قطعی صددرصد قابل پیشبینی نیست، حکم قتل شبه عمد را دارد و دیه آن بر عهده جانی است و در صورت عدم آگاهی، قتل خطایی است و دیه بر عاقله است. والله العالم
س427. در صورت تعقیبِ منجر به حادثه بفرمایید:
1. زید اتومبیل خود را در اختیار فرزندش عمرو گذاشت و عمرو با دختری دوست بوده (خلاف شرع)، اتومبیل را در اختیار آن دختر گذاشت. پدر عمرو دختر را در خیابان در حال رانندگی مشاهده کرده او را با اتومبیل خود تعقیب و دختر که متوجه تعقیب وی شده بر سرعت خود میافزاید. در نهایت کنترل خود
را از دست داده و تصادف مینماید و عابری را میکشد و عابر دیگری را مصدوم نموده است. کاردان فنی در اظهارنظر خود عنوان نموده که مقصر دختر موصوف میباشد، لکن زید (پدر عمرو) نیز 30% در وقوع تصادف مقصر است. آیا زید (پدر عمرو) هم مقصر است و باید دیه بپردازد؟ اگر پاسخ مثبت است، چه میزان از دیه را باید بپردازد؟
ج. در مورد سؤال، مجرد تعقیب زید برای گرفتن ماشین خود موجب ضمان جنایتی که از طرف راننده به عابرین وارد شده نیست. والله العالم
2. نظر به اینکه دختر موصوف فاقد گواهینامه رانندگی است و عمرو، اتومبیل را به شخص فاقد گواهینامه داده است و این امر از حیث قانون جرم است، آیا وی از حیث پرداخت دیه هم مقصر است؟
عمل گاهی علّت تامه است و گاهی جزءالعلّه، لذا باید بررسی کرد و دید آیا در تصادف جزءالعله میتواند وجود داشته باشد و قابل تصور است؟
اگر جزءالعله قابل تصور است، آیا مسئولیت بالسویه بوده، بین آنها تقسیم میشود؟ (چنانچه این امر از فتوای فقهای عظام در تصادم دو کشتی که هر دو مقصر هستند به دست میآید) یا به نسبت تقصیر، مسئولیت تقسیم میشود؟
نکته دیگری که باید بررسی گردد اینکه آیا تعقیبکننده در تعقیبی که کرده محقّ بوده یا غیر محقّ (مانند تعقیبی که توسط نیروی انتظامی صورت میگیرد). لذا آیا در مانحنفیه، این شخص تعقیبکننده، محقّ بوده یا خیر؟ و اگر محقّ بوده، آیا این محقّ بودن باعث سلب مسئولیت از وی میشود یا خیر؟
ج. عمرو از حیث پرداخت دیه مسئول نیست. والله العالم
ذیلاً یادآوری میشود آنچه در اوراق ذیل استفتاء ذکر شده، دخالت در حکم شرعی ندارد هرچند بعضی احتمالات یا صور مذکوره وجود داشته باشد مثلاً اگر فرض شود که پدر عمرو در تعقیب دختر محقّ نبوده، باز هم در حکم مورد سؤال، اثری ندارد هرچند بهخاطر محقّ نبودن ممکن است مرتکب خلاف شرع شده باشد. آنچه دخالت دارد این است که قتل یا جرح، عمدی بوده یا شبیه به عمد و یا خطایی و در نظر عرف، جنایت بالمباشره به چه کسی، نسبت داده میشود و خلاصه چه عاملی جنایت را به وجود آورده و اما اینکه سرعت زیاد بوده و مثلاً اگر کم بود، قتل واقع نمیشد یا موتور، از فرعی به اصلی وارد شده و امثال اینها عامل بلاواسطه برای قتل یا جرح، نیست. به طور کلی وقوع جنایت به نظر عرف به هرکس مستند باشد هم او مسئول است و در همه موارد مباشر مسئول است مگر آنکه سبب اقوی از مباشر باشد به نحوی که عرف جنایت را مستند به سبب بدانند و خلاصه در بعضی موارد در تشخیص مصادیق و صغریات کمال دقت باید اعمال شود. والله العالم
س428. اگر کسی علم و اعتقاد به ارتکاب زنای محصنه فردی با مادرش و مستحق قتل بودن وی داشته باشد و اقدام به قتل او نماید، بفرمایید:
1. اعتقاد قاتل بر مستحق قتل بودن مقتول تأثیری در نوع قتل دارد؟ نوع قتل را بفرمایید.
2. چنانچه قاتل تحت تأثیر شدید فشارهای روانی اقدام به چنین قتلی نموده باشد، آیا تأثیری در نوع قتل دارد؟
ج1و2. در فرض سؤال، با تحقق زنای محصنه و ثبوت آن نزد حاکم شرع جامع الشرایط، قتل مذکور قصاص و دیه ندارد. بلی، چون قتل بدون اذن حاکم شرع بوده، قاتل با نظر حاکم شرع جامع الشرایط تعزیر میشود. والله العالم
س429. دانشآموز دختری که بالغ و عاقل و مختار بوده است و در مقطع راهنمایی تحصیل مینموده با رضایت کامل و بدون قید و شرط والدین در معیت اولیای مدرسه به اردو اعزام میگردد که در اثنای استفاده از استخر دچار خفگی ناشی از غرقشدگی شده و علیرغم سعی و تلاش وافر مسئولین اردوگاه؛ اعم از مربیان و نجات غریق، فوت مینماید:
1. آیا دیهای به اولیای دم میتوان پرداخت یا خیر؟
2. مسئول پرداخت دیه، چه شخص یا اشخاصی میباشند؟
ج. در فرض سؤال که مرقوم داشتهاید دانشآموز، بالغ و عاقل و مختار در عمل خود بوده، کسی ضامن دیه او نیست. والله العالم
3. آیا میتوان مسئولین و مربیان مدرسه و اردوگاه را به لحاظ عدم رعایت نظامات دولتی و قصور در انجام وظیفه تعزیر نمود یا خیر؟
4. فدراسیون نجات غریق بر اساس نظریه ضمیمه بهعنوان کارشناس پس از بررسی موضوع و استماع اظهار طرفین آقای ... و مدیر مجموعه را به جهت استفاده از افراد کمتجربه و بدون مهارت 30%، خانم مدیر استخر را به لحاظ کمبود ناجی، کدر بودن آب، عدم عقد قرارداد و... 60% و خانم نجاتغریق را به لحاظ سهلانگاری در انجام وظیفه 10% مقصر شناخته است. آیا میتوان بر اساس
همین نظریه که بعضاً مستند به مواردی است که به هیچ وجه نقشی در غرقشدگی غریق ندارد، مشتکیعنهم را به تناسب، محکوم به پرداخت دیه و مجازات تعزیری نمود یا خیر؟
توضیح اینکه بنابر اظهارات مشتکیعنهم و تحقیقات صورت گرفته، مسئولین امر نهایت تلاش خود را در جهت نجات غریق انجام دادهاند که متأسفانه نتیجه مطلوب حاصل نشده است.
ج3و4. با فرض اینکه مسئولین مربوطه در انجام وظائف محوله تقصیر نکردهاند، وجهی برای تعزیر به نظر نمیرسد. بلی، اگر مسئول استخر یا افرادی که باید نظارت داشته باشند که اگر اتفاقی بیفتد آنها فوراً اقدام نمایند و به این حساب اشخاص مغرور شوند و غرق گردند به طوری که غرق شدن مستند به مسامحه و ترک وظیفه مسئول باشد، در این صورت باید دیه پرداخت شود. والله العالم
س430. پدر اینجانب راننده کامیون بودند که در اثر سانحه تصادف با کامیون دیگر (طرف مقابل مقصر بودند) هر دو راننده فوت نمودند. با توجه به فوت مقصر و ضامن و بهعلت بیبضاعتی مالی و معسر بودن، ورثه راننده مقصر، قادر به پرداخت دیه پدرمان نمیباشند. حال با توجه به اینکه خون مسلمان هیچگاه پایمال نمیگردد، لذا نحوه مطالبه دیه پدرمان میتواند از طریق بیتالمال باشد؟
ج. از قضیه شخصیه اطلاع ندارم. بهطورکلی اگر طرف مقابل تقصیر نموده به این معنی که در اثر مسامحه او این تصادم واقع شده؛ چنانچه زنده بود خودش میبایست دیه را میپرداخت و حال که فوت نموده بعید نیست دیه بر بیتالمال باشد. والله العالم
س431. در یک مشاجره لفظی بین دو نفر یکی از آنها عصبانی شده و بدون سبق تصمیم و قصد خاص، کتری آب جوش را به طرف دیگری پرتاب میکند و مجنیّعلیه بعد از دو روز بستری در بیمارستان بر اثر جراحات وارده ناشی از سوختگی آب جوش فوت مینماید. قتل مذکور چه نوع قتلی است؟
ج. مورد سؤال، اگر قصد کشتن طرف را نداشته قتل شبه عمد محسوب و جانی باید دیه را خودش بپردازد. والله العالم
س432. سه نفر در حین درگیری تیراندازی مینمایند و فرد دیگری در اثر اصابت دو گلوله کشته میشود. بر اساس اعلام پزشک قانونی، علت تامه مرگ، دو گلوله وارده در ناحیه شکم و باسن میباشد:
1. نوع قتل واقع شده چیست؟
2. ثبوت یا عدم ثبوت ادعای متهمین، مبنی بر تیراندازی به صورت بیهدف و زمینی، در نوع قتل تأثیر دارد؟
3. آیا قتل به هر سه نفر منتسب است یا به دو نفر؟
4. در صورت انتساب قتل به دو نفر، در فرض عدم امکان تعیین آن دو، حکم مسأله چیست؟
ج1و2و3و4. در فرض سؤال، چنانچه اولیای دم نسبت به شخص معینی از آن سه نفر دعوایی ندارند و قاتل یا قاتلین بین آن سه نفر معلوم نباشد، دیه بر عهده هر سه نفر است. والله العالم
س433. اینجانبان زن برادری داشتیم که دارای پنج فرزند صغیر بود. ما آنها را سرپرستی میکردیم. متأسفانه با شخصی رابطه نامشروع داشت که او را
امربهمعروف و نهیازمنکر کردیم ولی مؤثر واقع نگردید. روزی در حالی که شخص اجنبی را در منزل دیدیم که حالتی مشکوک به زنا داشت از او سؤال کردیم که اینجا چکار میکنید با چاقو به ما حملهور شد و ما هم او را برای دفاع از خود و با اعتقاد به مهدورالدم بودن به قتل رساندیم. از محضر حضرتعالی طلب استفتا دارد که آیا اولیای دم حق قصاص دارند یا میتوانند مطالبه دیه نمایند؟
ج. از قضیه شخصیه اطلاع ندارم. به طور کلی چنانچه مهاجمی به قصد کشتن دیگری حمله کند و شخصی که به او حمله شده، مهاجم را به دفاع از خود بکشد، خون مهاجم هدر است و اگر قتل او به جهت دفاع نبوده بلکه به خیال اینکه مهدورالدم است او را کشتهاند، باید دیه بپردازند و اگر نزاع موضوعی در بین باشد، مرافعه شرعیه لازم است. والله العالم
س434. دو جوان در مشهد مقدس مشغول کار بودند. این جوانها دوره نظامی دیده بودند و همراه دیگر جوانانی که این دوره را دیدهاند عازم افغانستان میشوند. در بین راه تفنگ یکی از آن دو جوان شلیک میشود و به جوان دیگر اصابت میکند و به قتل میرسد. ضارب اقرار دارد که اشتباه شده است. این قتل چه نوع قتلی است و ورثه چه سلطه و حقی دارند؟
ج. در مورد سؤال، چنانچه گلوله سهواً شلیک شده، قتل خطایی محسوب است و دیه دارد و دیه آن بر عاقله قاتل است و اگر عاقله، عاجز از ادای دیه باشد، بر خود قاتل است. بلی، چنانچه اولیای مقتول قبول ندارند که قتل خطایی است با اقرار قاتل به قتل خطایی، خود قتل به اقرار ثابت میشود ولی خطایی بودن آن با اقرار قاتل ثابت نمیشود؛ در این صورت دیه بر عهده خود قاتل است. والله العالم
س435. در حادثهای یک نفر مرد مسلمان در اثر تصادف با یک دستگاه اتوبوس شرکت واحد به قتل رسیده و راننده اتوبوس در زمان تصادف یک نفر مجنون بوده است. اولیای دم علیه متصدی اتوبوس (راننده شرکت واحد) اعلام شکایت نمودهاند. شرح سؤال این است که راننده اتوبوس مذکور اتوبوس را در جلوی باجه کنترل ساعت متوقف و از ماشین پیاده میشود. مسئول باجه کنترل به راننده اعلام میدارد یک نفر دیوانه در شهر وارد شده و ماشینها را راه میاندازد؛ برو ماشین را خاموش کن که حادثهای اتفاق نیفتد. راننده از باجه خارج میشود و مدعی است که ماشین را خاموش نموده و سوﺋیچ را برداشته لیکن واقعیت این است که ماشین را خاموش نکرده و یا اگر هم خاموش کرده سوﺋیچ را برنداشته و اتوبوسها همین که سوئیچ روی آن باشد هرکس دستش را روی شستی استارت فشار دهد ماشین روشن میشود. بنابراین با توجه به اینکه راننده شرکت واحد علیرغم تذکر مسئول باجه به وجود دیوانهای که ماشینها را راه میاندازد ماشین را خاموش نکرده و یا اگر خاموش کرده سوئیچ را برنداشته و درب ماشین را هم نبسته به نحوی که مجنون در غیاب راننده وارد اتوبوس شده و با به حرکت در آوردن ماشین موجب قتل گردیده است، آیا میتوان راننده شرکت واحد را بهعنوان قاتل شبه عمد از باب اقوی بودن سبب از مباشر، مسئول شناخت یا خیر فقط مسئولیت پرداخت دیه به عهده عاقله مجنون است؟
ج. در فرض مذکور، ضمان راننده محلّ اشکال است و اقوی این است که دیه با عاقله است. والله العالم
س436. آقای «الف» قصد قتل آقای «ب» را داشته و بهسوی او تیراندازی کرده است. تیر به شخص «ج» اصابت کرده و موجب قتل او شده، لطفاً بیان فرمایید این چه نوع قتلی است (راجع به اشتباه در هدف)؟
ج. قتل مذکور، خطا محسوب است. والله العالم
س437. افرادی (حدوداً 40 نفر) بهقصد درگیری و نزاع وارد شهری شده و تعدادی از آنها حامل اسلحه جنگی بوده و بهقصد رعب و ترساندن طرف مقابل اقدام به تیراندازی نموده و در اثر این تیراندازی شخصی که جزء هیچکدام از طرفین نبوده است با اصابت گلوله به قتل میرسد و دو نفر زخمی میشوند. با توجه به اینکه شناسایی قاتل یا قاتلین صعب میباشد بفرمایید در این صورت وظیفه بازپرسی و دادگاه چه میباشد؟
ج. در فرض سؤال، چنانچه شناسایی قاتل و جانی ممکن نباشد و مردّد بین چند نفر باشند، قاضی از هر یک از آنها میخواهد که قسم بر عدم ارتکاب قتل و جنایت بخورد؛ اگر همه قسم بخورند، دیه جنایت را بر آنها تقسیط و أخذ میکند و اگر بعضی از آنها قسم بخورند و بعضی امتناع کنند، دیه را از کسی که امتناع از قسم نموده میگیرد و اگر همه آنها قسم نخورند، در این صورت هم دیه بر آنها تقسیط و أخذ میشود. والله العالم
س438. شخصی مرتکب گفتار یا کرداری میشود که هرچند حرام است ولی موجب مهدورالدم بودن وی نمیگردد از قبیل توهین به مقامات مملکتی و یا زنای غیر محصنه و فرد دیگری به تصور (اعتقاد) اینکه عمل مزبور موجب اباحه قتل وی میشود، نامبرده را به قتل میرساند. نوع قتل ارتکابی و حکم قضیه را بیان فرمایید؟
ج. اینگونه قتلها نوعاً به جهت شبهه، حد ندارد و نوع قتل شبه عمد است و دیه دارد و دیه به عهده خود قاتل است. والله العالم
س439. کسی با قصد قتل «الف» به طرف وی تیراندازی مینماید ولیکن به لحاظ عدم مهارت و سایر عوامل (خطای جزایی) تیر به خطا رفته و به شخص «ب» اصابت نموده و او را میکشد. با فرض محقونالدم بودن هر دو شخص، نوع قتل ارتکابی و حکم قضیه را بیان فرمایید؟
ج. قتل مذکور، قتل خطایی است. والله العالم
س440. در صورتی که شخصی شراب بنوشد و آنگاه مسلوبالإراده گردیده و شخصی را بکشد. نوع قتل ارتکابی و حکم قضیه را بیان فرمایید.
ج. اگر سکر به عذر شرعی نباشد، حکم عمد دارد اگرچه احتیاط اکتفا به دیه است. والله العالم
س441. شخصی بهقصد شکار، تیری را رها مینماید لیکن به لحاظ عدم مهارت و یا عدم رعایت نظامات دولتی (تعدی و تفریط) به شخصی اصابت مینماید. در صورت محقونالدم بودن شخص مذکور، نوع قتل و حکم قضیه چیست؟
ج. قتل، خطا محسوب است. والله العالم
س442. شخصی قصد کشتن محقونالدمی را دارد ولی به لحاظ تاریکی و یا تشابه ظاهری و امثال آن، اشتباه در هویت مجنیّعلیه نموده و شخص محقونالدم دیگری را میکشد. نوع قتل ارتکابی از چه نوعی است؟
ج. بنابر احتیاط، اکتفا به أخذ دیه شود. والله العالم
س443. در جاده اصلی بین شهری، وزارت راه یا اهالی محل، قبل از رسیدن به منطقه مسکونی اقدام به نصب سرعتگیر بدون نصب تابلوی هشداردهنده نمودهاند. اتومبیلی در شب با سرعت زیاد به سرعتگیر برخورد کرده و واژگون گردیده و در نتیجه یک نفر کشته شده است. بفرمایید در صور زیر ضمان متوجه کیست:
1. در صورتی که کارشناس راهنمایی و رانندگی 50 درصد علت حادثه را سرعتگیر و 50 درصد علت حادثه را بیاحتیاطی راننده تشخیص دهد؟
2. در صورتی که کارشناس مورد وثوق 40 درصد علت حادثه را سرعتگیر و 60 درصد علت حادثه را بیاحتیاطی راننده بداند؟
3. در صورتی که کارشناس مورد وثوق 60 درصد علت حادثه را سرعتگیر و 40 درصد علت حادثه را بیاحتیاطی راننده بداند؟
ج1و2و3. ظاهر این است که مورد سؤال، قتل خطا محسوب است و دیه بر عهده عاقله راننده است. در جاده بین شهری معمول است که راننده باید مراعات میکرد. والله العالم
س444. در یک جلسه عروسی آقای «الف» مشغول رقص و پایکوبی بوده، آقای «ب» به وی تذکر میدهد که در جای خود بنشیند و پس از چند مرحله تذکر با یکدیگر منازعه مینمایند. آقای «الف» چاقو را بهقصد ایراد ضربه به آقای «ب» باز میکند لکن آقای «ب» توسط مردم به کنار جلسه کشیده میشود و ضربه به فرد دیگری اصابت نموده و فوت میکند. نوع قتل اتفاق افتاده چیست؟ عمد، شبه عمد یا خطای محض؟
ج. در فرض سؤال، اگر واقعاً قصد زدن مقتول را نداشته و اتفاقاً چاقو بر او وارد شده و به قتل رسیده، قتل خطایی محسوب میشود و دیه آن بر عاقله است. والله العالم
س445. در مواردی که قاتل با ابزار نوعاً کشنده، قصد قتل فردی را دارد و در اثر خطا و اشتباه فرد دیگری کشته گردد، بفرمایید:
1. اگر فرد «الف» را به گمان اینکه «ب» است به قتل میرساند؛ بعد از کشته شدن «الف» متوجه اشتباه میشود، حکم قتل مذکور چیست؟ (فرض این است که هر دو نفر محقونالدم هستند.)
ج. در فرض سؤال، احتیاط به تصالح بر گرفتن دیه است. والله العالم
2. در فرض فوق، اگر فرد مورد قصد مهدورالدم باشد و فرد کشتهشده محقونالدم باشد، چه نوع قتلی اتفاق افتاده است؟
ج. مفروض سؤال، قتل شبه عمد است. والله العالم
3. اگر فرد «الف» را مورد هدف قرار دهد ولی به لحاظ خطای در تیراندازی یا نحوه انجام فعل، به «ب» اصابت کرده و به قتل برسد. چه نوع قتلی اتفاق افتاده است؟ (فرض این است که هر دو نفر محقونالدم هستند.)
ج. مفروض سؤال، قتل خطا محسوب است. والله العالم
4. در فرض فوق، اگر شخص مورد هدف، مهدورالدم باشد و شخص کشتهشده محقونالدم باشد، حکم آن چگونه است؟
ج. مفروض سؤال، قتل خطا محسوب است. والله العالم
5. در فرض فوق، اگر شخص مورد هدف محقونالدم باشد و شخص کشته شده مهدورالدم باشد، چه نوع قتلی اتفاق افتاده است؟
ج. دیه ندارد. والله العالم