پنجشنبه: 1403/01/9
نسخه مناسب چاپSend by email
بانوی ستوده
( شعری از حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت ميلاد بانوی قهرمان كربلا، حضرت زينب كبری سلام الله عليها)

جهان ز مولد زینب چو خویشتن آراست
عنایت ازلی جلوه كرد از چپ و راست

 

زنی چگونه زنی فخر عالم و آدم
زنی كه چون پدر و مام عروةالوثقی است

 

ولیّةالله و عین‌الله و لسان‌الله
زنی بزرگ كه الگوی دانش و تقوا است

 

زنی كریمه زنی عالم علوم خفی
زنی كه پایه‌ی قدرش ز آسمان بالا است

 

زنی ستوده، زنی اسوه وقار و جلال
زنی كه خواهر و هم رزم سیدالشهدا است

 

زنی بزرگ زنی قهرمان كوفه و شام
زنی كه معدن صبر و عفاف و شرم و حیا است

 

زنی چگونه زنی آیت كمال ابد
زنی كه درگه او مشعر و منا و صفا است

 

زنی تهمتن و شیر افكن و علی هیبت
زنی كه بانوی بی‌مثل روز عاشوراست

 

زنی معلّمه‌ی مكتب نبوت و وحی
كه خود معلّمه‌ی مكتب كمال و وفا است

 

زنی عظیمه، بزرگ و عزیز و نیرومند
زنی كه باقی از او انقلاب كرب و بلا است

 

عظیمه گر چه همی بوده است و خواهد بود
و لیك زینب كبری عظیم در عظما است

 

زنی به منطق و گفتار حیدر كرّار
زنی كه در شرف و مجد، ثانی زهرا است

 

مقام و مشهد او در دمشق و قاهره هست
دلیل آن كه حقیقت، مدار عزّ و بقا است

 

از آن خطابه كه در مجلس یزید سرود
هنوز ولوله و شور در زمین و سما است

 

چنان نمود یزید پلید را محكوم
كه تا ابد بر تاریخ، ساقط و رسوا است

 

رساند ناطقه‌ی او به گوش عالمیان
كه عزّ و مجد و كرامت از آن آل عبا است

 

بیان نمود در آن خطبه فصیح و بلیغ
كه حق ز باطل و باطل ز حق همیشه جدا است

 

ره حسین و علی راه حق و توحید است
ره یزید و معاویه راه شرك و خطا است

 

سخن ز قدر و جلالش نمی‌توان گفتن
كه درك شأن و مقامش ورای بینش ما است

 

سرود «لطفی صافی» مر این چكامه‌‌ی نغز
اگر قبول شود بس برای هر دو سرا است

 

سه شنبه / 5 اسفند / 1393