پنجشنبه: 1403/01/30
نسخه مناسب چاپSend by email
به مناسبت سالروز رحلت آيت الله العظمي آقاي بروجردي اعلي الله مقامه:
چرا اين مرد بزرگ هنوز هم محبوب دل‌هاست؟
گفتاري از آيت الله العظمي صافي درباره استاد اعظم آیت الله العظمی بروجردی

«یك قدم برای رسیدن به این مقام برنداشتم»

سیزده شوال، سالروز رحلت مرحوم استاد اعظم حضرت آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه زعیم بزرگ شیعه است كه در عصر خود، نمونه‌ی ممتاز و آسمانی، از رجال ایمان و خداپرستی و خداخواهی و وجودش سرشار از عقیده و توحید بود .
این فقیه عالی مقام، در اخلاق كریمه و بزرگی و بزرگواری، - به حق- یادگاری از جدّ بزرگوارش سبط اكبر علیه‌السلام بود.
جهات عظمت شخصیت، در وجود ایشان جمع شده بود؛ بزرگ‌ترین آنها بیم از خدا و حساب روز جزا بود؛ با تمام وجود، خدا را باور و به قیامت اعتقاد داشت. دنیاطلبی و ریاست‌خواهی در او دیده نمی‌شد.

او خود می‌فرمود - و در صداقت و راستگویی او شكی نبود-: من یك قدم برای این مقام، یعنی مرجعیت و ریاست برنداشتم.
صفاتی كه امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای همام از متقین برشمرد در او لمس می‌شد:
«فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ»

در صرف بیت المال دقّت فراوانی داشت و می‌شود گفت: حتی دیناری به كسی برای غیر خدا نپرداخته بود.

شخصاً و برای حوائج شخصی خود، مثل لباس و بلكه غذا از سهم مبارك و بیت المال استفاده نمی‌كرد. خانه و اندرون بیت او ساده و بی‌پیرایه و به فرش‌های كهنه كه شاید از گذشته به او ارث رسیده بود مفروش بود. به بزرگان گذشته و معاصر احترام می‌كرد. در اظهار حق و ابطال باطل، مسامحه و مجامله نمی‌نمود و رعایت امور و حقوقی كه رعایت آنها از مستحبات و مكارم اخلاق و آداب بود كمال اهتمام را داشت.
هر كس قدمی در راه خدا برداشته بود و مصدر خدمتی به دین و مذهب شده بود، نزد او احترام خاص داشت.
یاد دارم زمانی به پدر بزرگوارم فرمود: من یك شب هم شما را فراموش نمی‌كنم.
در امر ترویج دین و دفاع از حدود و ثغور اسلام و مذهب، آنچه را در توان داشت انجام می‌داد. غم و غصه‌ای اگر برایش بود، همان فكر و اندیشه‌ی مسائل اسلامی بود.
در موقعیت علمی چنان بود كه هر دانشمند و عالم و استادی به محضر او می‌رسید، شیفته‌ی او می‌شد. در مسائل علمی و اطلاع از آراء علماء مذاهب و فرق اسلامی، متبحرتر از خود آنها بود.
مثل اینكه «كتاب خلاف» شیخ، صفحه به صفحه‌اش پیش رویش حاضر باشد، سخن می‌گفت و بر علم رجال و اسناد حدیث تسلط و آگاهی خارق العاده داشت
دانشمند معروف شیخ باقوری وزیر اوقاف مصر، در اثر یك ملاقات، چنان مجذوب او شد كه همه‌ی تذكرات ایشان را به سمع اجابت شنید و در ضمن نامه‌ای كه از آنجا به عرض ایشان رساند، وعده انجام همه را داد و عبارتش نسبت به آن وعده‌ها این بود كه «لایزال یخلد فی كیانی».
مرحوم علامه شیخ محمد تقی قمی می‌گفت: آنگاه كه نامه حضرت آقا را به شیخ محمد سلیم تسلیم ‌كردم، بر‌خاست و ‌ایستاد و نامه را ‌گرفت و ‌بوسید و نیز شیخ محمد شلتوت، صاحب آن فتوای تاریخی هم برمی‌خاست و به احترام می‌ایستاد و نامه را دریافت می‌كرد.
بی‌شك در عصر ایشان، در بین همه علمای فِرَق، كسی اعلم از ایشان در فقه فِرَق نبود. آن بزرگوار در حفظ حدود مكتب اهل بیت علیهم‌السلام در برابر همین اشخاص كه به او كمال احترام را اظهار می‌كردند از حقی و موضعی تنازل نمی‌كرد؛ چنان‌كه وقتی شیخ شلتوت در تفسیری كه می‌نوشت در تفسیر آیه‌ی «وأن تستقسموا بالأزلام» سخن نابجایی گفته بود، در مقام ردّ بر او، به اینجانب امر فرمود تا جواب كافی و شافی طی رساله «حول الاستقسام بالازلام» نگاشتم و برای او ارسال كردند.
از سوی دیگر مثل جورج جرداق دانشمند مسیحی، نویسنده كتاب «الامام علی صوت العدالة الانسانیة»، كتابش را طی نامه‌ای بسیار بلیغ و پرمحتوا به ایشان اهدا نمود.
13شوال، سالروز رحلت چنین شخصی است كه عظمت‌های وجودی‌اش همه افتخارآفرین بود و اسوه‌ای ستودنی برای علما و شیعیان.
در تشرع و تعبد تام و التزام به احكام و عبادت و دعا و محاسبه نفس و توجه به خدا و استغفار و توبه و تعظیم شعائر و سنت‌ها، از جمله سوگواری و مراسم عزاداری حسینی علیه السلام و عاشورا، در همه مَثَل و نمونه بود. باید این روز و این شخصیت و تاریخ حیاتش، همیشه زنده نگه داشته شود و برای همه سرمشق باشد.
و این مقاله را با سخن یكی از بزرگ‌ترین علمای مصر كه در ارتحال ایشان نوشته بود به پایان می‌رسانم:
اغدق الله علی جدثه الطاهر من سحائب رحمته و حشره فی زمرة جده سید المرسلین .
و السلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیاً.
لطف الله صافی/13شوال المكرم1432

سه شنبه / 22 شهريور / 1390