پنجشنبه: 1403/01/9
نسخه مناسب چاپSend by email
حضرت آيت الله العظمي صافي در ديدار برگزاركنندگان همايش بين‌المللي «باران غدير»:
خدمت به مكتب غدير، خدمت به صلح و رستگاري است./مقايسه عهدنامه مالك اشتر و منشور حقوق بشر سازمان ملل توسط دانشمند بزرگ مسيحي

روز پنجشنبه4/8/1391، مسئول و اعضای شورای سیاست‌گذاری همایش بین‌المللی «باران غدیر» با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله‌الوارف دیدار كردند.

در ابتدای این دیدار، مسئول شورای سیاست‌گذاری همایش، گزارشی از برنامه‌های این همایش بین‌المللی ارائه داد. لازم به ذكر است كه سومین دوره همایش «باران غدیر» به مدّت 5 روز در تهران و مشهد برگزار می‌شود.

قسمتی از بیانات معظّم له در این دیدار به شرح ذیل است:

***

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما كنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله و الحمدلله الذی جعلنا من المتمسّكین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة الطیبین الطاهرین المعصومین و الصلوة والسّلام علی سید الاولین و الآخرین سیدنا ابی‌القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین ولاسیّما مولانا بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین.

گـر چه در اسلام جشن‌هــای كبیر است

خوب‌تر از هر چه جشن، عید غدیر است

ز آن‌كه در این  عــید دست عهد پیــمبر

بــود به دستـی كه دست رب قدیر است

بنده از لطف شما كه بنده را به دیدار خود نائل كردید تشكر می‌كنم و توفیق خدمات و زحماتی را كه در بسط و نشر موضوع ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام متحمّل شده‌اید به شما تبریك عرض می‌كنم و امیدوارم كه خداوند بر توفیقات شما بیافزاید.

* همگان به عجز از وصف امیرالمؤمنین علیه‌السّلام اعتراف می‌كنند

هر كسی كه در میدان فضائل علی علیه‌السّلام مطالعاتی داشته باشد، در مقابل عظمت مقام امیرالمؤمنین علیه‌السّلام و عظمت‌ها و معنویات‌ وجود مبارك آن حضرت پیشانی خضوع بر زمین می‌گذارد.

مسأله ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام مسأله بسیار وسیعی است كه مثل (ابن عقده) كتاب الولایة دارد كه همه‌اش راجع به غدیر خم است.

حتی جبران خلیل جبران مسیحی می‌گوید: «فی عَقیدَتی اَنَّ عَلیَّ بْنَ أَبی طالِب اَوَّلُ عَرَبِیّ لازَمَ الرُّوحَ الْكُلِّیةَ فَجاوَرَها وَ سامَرَها»(1)

مثل این دانشمند مسیحی، مقامات امیرالمؤمنین را درك می‌كند و مشعوف و مجذوب امیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌شوند.

* اعترافات جرج جرداق مسیحی به مقامات والای علی علیه‌السّلام

جرج جرداق دانشمند مسیحی كتابی نوشته به نام «الامام علی صوت العدالة الانسانیة» كه بنده مكرّر عرض كرده‌ام ایشان در نامه‌ای كه خدمت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه نوشته بود گفته است كه:

«اسلام‌شناسان و خاورشناسان غربی اگر چه كم و بیش این معانی را در زندگی آن امام عظیم درك كرده‌اند اما نخواسته‌اند قبول كنند كه این افتخار برای شرق است؛ و پیش از غربی‌ها و قرن‌ها پیش در شرق، كسانی بوده‌اند كه همه این اصول و حقایق را درك كرده و بیان نموده‌اند و از این جهت این واقعیت را كتمان كرده‌اند. در شرق هم دانشمندان و علما، چنان‌كه باید، این اصول را از سیره و حال و مقال آن حضرت استفاده نكرده‌اند، و من دریغ دانستم كه چنین شخصیت بزرگی در شرق باشد و قدرش مخفی بماند، لذا این كتاب را نوشتم، و چون مسیحی هستم كسی نمی‌تواند مرا نسبت به بیان مراتب بلند امام به تعصب نسبت دهد، و چون زبانم عربی است و اهل مطالعه هستم هم كسی نمی‌تواند به عدم اطلاع و ناآگاهی متهم سازد. این كتاب را نوشتم و شما (حضرت آیت الله بروجردی) بعد از مطالعه تصدیق می‌نمایید كه (انی انصفت الامام بعض الانصاف).»

جرج جرداق نوشته بود كه برای اهداء این كتاب، شما (آیت الله العظمی بروجردی) را شایسته دیدم و انتخاب كردم.

البته فردا یا پس فردای آن روز كه نامه آمد، كتاب مذكور هم با پست رسید. آقا شخصاً به طور اختصار آن را مطالعه فرمودند و از آن استقبال كردند، بعد آن را به حقیر دادند كه تمام آن را دقیقاً مطالعه نمایم.

حقیر هم آن كتاب را مطالعه كردم و در نوزده مورد تذكّراتی نوشتم. سپس در جلسه‌ای كه آقای بلاغی واعظ نیز حضور داشت، آقا این كتاب را توصیف كردند و ظاهراً ابراز میل به ترجمه آن كرده بودند. آقای بلاغی هم زحمت ترجمه را متحمل شده بود و برای طبع و نشر آماده كرده بودند. 

در این میان چون در بخش‌هایی از این كتاب از اوضاع ننگین دربار خلفا و كثرت ملاهی و مناهی و فسادهایی كه داشتند شرحی بیان داشته و آن‌ها را محكوم و در نقطه مقابل سیره امام علیه‌السلام را معرّفی نموده است، و در آن زمان از این بخش‌ها چنان پرداخت می‌شد كه خواننده خود را در دربار محمد رضا پهلوی و آن اوضاع زشت می‌دید، از این جهت دستگاه طاغوت از این موضوع اطلاع پیدا كرد و در مقام جلوگیری از نشر كتاب برآمد، ولی چون موضوع كتاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود توقیف آن را مستقیماً به صلاح خود نمی‌دیدند، لذا چند نفر را وادار كردند كه به آقا نامه‌ای بنویسند و توقیف كتاب را به جهت پنج نقطه - به قول آن‌ها- منفی و مخالف از ایشان بخواهند كه دستور بدهند كتاب توقیف شود.

خلاصه، آقا جواب ردّ به آن‌ها دادند، و در ضمن نامه‌ای هم به نظر حقیر اشاره نمودند. لذا ترجمه بر خلاف میل شاه و درباریان و ساواك منتشر شد ولی آن‌ها باز هم از كار ننشستند، و خودشان یكی را وادار كردند كه كتاب را ترجمه نموده و در آن بخشی كه از مفاسد دربار خلفا و پادشاهان نشان داده می‌شد حذف كند.

در این كتاب، جرج جرداق آن دانشمند بزرگ مسیحی منشور 28 ماده‌ای سازمان ملل را با این عهدنامه مقایسه می كند؛ عین عبارت آن منشور را نوشته و در مقابل هر ماده یك جمله از همین عهدنامه نوشته است. آن وقت در آنجا گفته كه شما بیایید این را مقایسه كنید ببینید كه بعد از هزار و چهارصد سال كه دنیا با این همه تحركات و انقلاب روبرو بوده است، این عهدنامه بسیار كامل تر از این منشور است.

سپس جرج جرداق چهار فرق عمده بین این دو می گوید كه دو جهت آن این است: یكی اینكه وقتی می خواستند منشور بنویسند به قول خودشان همه حقوقدانان و دانشمندان و اشخاص مطلع را در جلسات و كنفرانس هایی جمع كردند و به ادعای خود جمله‌هایی نوشتند كه كامل‌تر از آن نباشد. بعد هم در روزنامه‌ها نوشتند كه هر كس نظری دارد ارائه بدهد ولی این عهدنامه را امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بدون مقدمه فی‌البداهه نوشتند و به مالك دادند.

یك فرق دیگر این‌كه اینهایی كه این منشور حقوق بشر را نوشتند اول كسی كه به آن عمل نمی‌كند خودشان هستند و اوضاع دنیا گواه آن است، اما این كه امیرالمؤمنین عهدنامه را نوشتند اول كسی كه متعهدتر از همه به آن بود به شهادت تاریخ زندگانی حضرت، خود ایشان بود.

* سعادت بشریت در پیروی از هدایت‌های امیرالمؤمنین‌علیه السلام است

غرض این‌كه هر كجای دنیا اگر بخواهند راحت باشند و سالم زندگی كنند، اگر بخواهند حق محرومان از بین نرود، باید زندگی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام را سرمشق قرار دهند.

اگر صدها هزار سال دیگر هم از عمر بشر بگذرد، بهتر و بالاتر از هدایت‌های امیرالمؤمنین علیه‌السّلام كسی نمی‌تواند بیاورد كه راهنمای بشر باشد. باید به این رشته بی‌نظیر متمسّك شد و بدان افتخار كرد.

* خدمت به مكتب غدیر، خدمت به صلح و رستگاری است

به هر حال خط و مسیری كه شما انتخاب كرده‌اید، خط خدمت به بشریت، خدمت به فرهنگ اسلامی و دعوت به اصلاح، رستگاری و صلح است، باید قدردان این نعمت باشید. بنده هم مجدد از شما تشكر می‌كنم. خداوند انشاء الله بر توفیقات شما بیفزاید والسلام علیكم و رحمة‌الله و بركاته

 

پی‌نوشت‌ها:

1. به عقیده من علی بن ابی‏طالب اولین عربی است كه با روح كلی جهان‏ تماس پیدا كرده و با او سخن گفته است؛ نقل‌شده از جبران خلیل جبران دانشمند مسیحی در كتاب «الامام علی صوت العدالة الانسانیة جرج جرداق، جلد 1، صفحه 364.

 

جمعه / 5 آبان / 1391