آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
5. سعی بین صفا و مروه
یكی از كارهای واجب حج و عمره، سعی بین صفا و مروه است كه بعد از طواف و نماز آن بجا آورده میشود. باید حاج یا معتمر هفت مرتبه از صفا به مروه برود و برگردد كه هر رفتن و برگشتن دو مرتبه محسوب میشود و بنابراین سعی از صفا شروع و در مرتبه هفتم به مروه پایان مییابد.
سعی، عبادت است و باید به قصد قربت انجام شود و مسعی اكنون مسقف است و سعی كننده زحمت تابش آفتاب را نمیبیند و مشتمل بر دو طبقه تحتانی و فوقانی است.
سعی بین صفا و مروه نیز یك عملی است كه تسلیم شخص را در برابر دستورات و احكام الهی ظاهر میسازد. این همه مردم به امر خدا از این كوه به آن كوه میروند بیآن كه از فلسفه این عمل بپرسند یا در رعایت آداب و ترتیباتی كه شارع مقدّس در آن مقرّر كرده، كوتاهی و سهل انگاری بنمایند.
اینجا، مقام تسلیم است، چون شارع مقدّس دستور داده است از صفا شروع شود از صفا شروع میكنیم و اگر دستور فرموده بود از مروه شروع كنیم از مروه شروع میكردیم و با فلسفه و مصلحت عمل كاری نداریم هر چند تمام احكام خدا را در رابطه با حفظ مصالح یا دفع مفاسد میدانیم اما اگر عقل ما به فلسفه حكمی هم نرسید، نرسید، چون فهم همه حقایق در اختیار همه عقول و عقول همه نیست و ما در مقام بندگی و اطاعت و عبادت قصد فلسفه و مصلحت ندارم و داعی ما بر عمل، فقط امتثال امر مولی جل شأنه است و اگر عبادات را به نیّت مصلحت و رجحانی كه خود عمل دارد بدون نظر به تكلیف الهی بجا آوریم، عبادیت آن حاصل نمیشود.
مع ذلك مهمترین فلسفه و فایده و مصلحت اینگونه عبادات همان تعبّد و پذیرش امر و تسلیم بدون قید و شرط است كه حاكی از معرفت به علم و حكمت و تدبیر باری تعالی است، لذا امتثالاً لأمرالله تعالی این راه را میرود و برمیگردد و بنده هم تا به این مرحله نرسیده بنده نیست.
آن كه از فلسفهها میپرسد و راز و امر فرمان مولا را میجوید و میگوید تا مصلحت را ندانم عمل را انجام نمیدهم، موضع خود را در برابر خدا از موضعش در برابر یك پزشك هم ضعیفتر مینماید و به قدری كه به یك پزشك تسلیم میشود و از دستورات و اسرار نسخه و داروهائی كه میدهد پرسش نمیكند و به آن عمل مینماید، به خدا خود را تسلیم نكرده است.
بدیهی است چنین كسی اگر داعی و باعثش بر عمل مصلحت و فائدهای باشد كه تشخیص میدهد بندگی نكرده و پرستش بجا نیاورده است.
اینجا در مقام سعی انسان میبیند مردم و طوائف مختلف بشری بیآن كه چون و چرائی داشته باشند، این مسافت طولانی را طی میكنند و با حال ضعف و پیری و بیماری بلكه گاه دیده میشود بعضی كه پاهاشان فلج است چهار دست و پا این راه را میروند و بعضی هم در درشكههای دستی سوار شده و آنها را میبرند.
همه به طور منفرد یا جمعی و گروهی دعا میخوانند و وقتی به آن محلّی كه با چراغ سبز مشخص است میرسد هروله میكنند.
وقتی مسعی پر از جمعیت است، مراسم با شكوه سعی بسیار با عظمت جلوه میكند و عبادت و پرستش بزرگی است كه چشم انسان به جلال و جمال آن خیره میشود.
تمام رجال و شخصیت ها همه در اینجا در صف واحد و در بین اجتماع مشغول سعی هستند و كسی را با كسی كاری نیست.
و باز هم تكرار میكنم حقیقتاً از مناظر مهیج حج، سعی است كه عظمت اسلام و اتحاد مسلمین در آن ظاهر میشود.
دیدن آن منظره با شكوه و روحانی تمام احساسات دینی و اسلامی را زنده میكند و در بیننده شور و شوق و نشاط و حركت میآفریند.
6. وقوف به عرفات
یكی از اعمال حج، وقوف به عرفات در روز عرفه (روز نهم ذی الحجة) است كه از ظهر تا غروب باید با نیّت در آنجا ماند.
وقوف نیز عبادت است و با توجّه به روایاتی كه در فضیلت عرفات و ثواب وقوف و استجابت دعا در آن وارد شده، در این سرزمین حال عبادت و توجه و خضوع و انابه و بازگشت به خدا و توبه بیشتر فراهم میشود.
بانك دعا و مناجات و صدای ضجّه و شیون و گریه و زاری از هر گروه و كاروان بلند است.
سرتاسر عرفات را چادرها فراگرفته، همه در چادرها نشسته و با آن كه نزدیك به هم و پهلوی یكدیگر نشستهاند، مثل این است كه یك مكان خلوت و گوشه تنهائی را یافتهاند تا به عبادت و عرض حاجات و گریه و زاری و بیقراری و طلب مغفرت و آمرزش مشغول باشند.
شب های قدر و اجتماع در مساجد برای عبادت و دعا اجمالاً نمونه كوچكی از این اجتماع میلیونی است، با این تفاوت كه در اینجا با اینكه روز است و شب و تاریك نیست، تجمّع حواس و حضور قلب برای نوع بیشتر فراهم است.
خلاصه، اسباب اطاعت و مغفرت واقعاً فراهم و جور است و بسیار شقی است آن كسی كه از این زمینه و خوان گسترده و نامتناهی مغفرت و آمرزش محروم بماند.
و چقدر سعادتمندند آن مردان و بانوانی كه این موقف عظیم و روحانی و جلوههای رحمت رحمانی را در آن درك میكنند.
و چقدر لذّت بخش است استماع آن نواها و صداهای دلنواز در اینجا همه به تدارك گذشته و جبران مافات و اعاده حیثیت خویش مشغولند، دعاهای وارده را میخوانند.
محیط یك محیط آسمانی و ملكوتی است كه به وصف نمیآید. خداوند متعال همه ساله درك این محیط را روزی فرماید«وَ ما ذلِكَ عَلَی اللهِ بِعَزیز».
در تمام عالم، چنین اجتماع روحانی تشكیل نمیشود، غوغا و شور و هیجان عجیب است. همه خدا را به صنوف لغات و لهجهها میخوانند.
راستش را میخواهید بگویم این است كه انسان كاملاً درك میكند كه در اینجا به خدا نزدیكتر شده مثل اینكه حجاب ها و پردهها برداشته میشوند و فاصلهها كم میگردند و حقایقی از عالم غیب لمس میشود.
ارزش این موقف را از جنبه روحانی و معنوی و ساختن شخصیت افراد و طرد تعیّنات و فوائد اجتماعی و تربیتی نمیشود معیّن كرد.
خدایا به حق محمد و آل محمد علیهم الصلوة والسلام همه ساله به احسن انحاء درك این موقف و سایر مواقف و مشاهد عزیز این سفر مبارك را نصیب فرما.
ادامه دارد...