شب قدر، شب نور، رحمت و شب نزول قرآن و مَطْلَع خیرات و سعادات، و هنگام نزول بركات و سرآغاز زندگی نوین بشر و مبدأ تحوّل و تاریخ كمال واقعی انسانهاست.
شبی كه اگر نبود و نیامده بود، شب تیره بدبختی انسان به پایان نمیرسید و بامداد نیكبختی او طلوع نمیكرد و از بند اسارت اقویا و استعمارگران آزاد نمیگشت. شب قدر، لیله مباركه، شب آزادی بشر و اعلان حقوق انسان و حكومت عدالت و دادگستری است. شبی كه برای ملّتهای غفلت زده، ناآگاه و آلوده به فساد و تباهی و گمراهی، صبح هدایت و بیداری و آگاهی و رستگاری گشت و بزرگترین و گرامیترین كتب آسمانی ـ كه الی الابد و جاودان، راهنمای بشر و ضامن سعادت است ـ نازل شد و با اشراق ملكوتی، جهان را از ظلمت شرك و ثنویّتِ مجوس، تثلیث ترسا، خرافات یهود و بتپرستی و... به روشنایی توحید و پرستش خدای یگانه راهبر شد.
اگر این شب نبود، تمدّن عظیم اسلامی با آن همه ارزشها و علوم معارف، اخلاقیّات، عرفان، فقه و... شخصیّتهای والای پرورش یافته در دامن آن نیز وجود نداشت.
مدارجی كه بشر پس از نزول قرآن طی كرده و به منازل و معارجی كه پس از این میرسد، همه از بركات این شب و هدایت قرآن است.
برای این كه تأثیر این شب عزیز در پیشرفت اهداف انسانی و ترقّی جامعه بشری آشكار شود، موفقیّتهای بزرگ و حركتها و جهشهایی را كه تحت تأثیر تعالیم آزادی بخش قرآن در علم و صنعت و تمدّن در طول چهارده قرن، نصیب انسان شده است در نظر بگیریم و با زندگی كم تحرّك و خاموش و كم نور پیش از آن مقایسه كنیم تا معلوم شود چگونه جنبش و نهضت اسلام و قیام مسلمین و رسالت پیامبر بزرگ خدا محمّد بن عبدالله صلّیالله علیه وآله مبدأ اصلاحات، جنبشها و انقلابات آزادی خواهانه و مترقّی گردید و كاروان بشریّت را با سرعت و شتاب روزافزون، هر چه بیشتر به پیش برد و این آدمیزاد را كه صدها قرن بود با كندی و سستی و ناتوانی گام بر میداشت، در ظرف چهارده قرن به كجا رسانید و دامنه فكر و اندیشه او را از حدود زمین و ماه و كرات در گذرانید.
آری، قرآن افكار را دگرگون كرده و شخصیّت انسان را محترم شمرد و حقوق بشر را با صراحت اعلام كرد و پرستش افراد را محكوم كرده و قدرتهای شخصی را در هم شكست و هیأت حاكمه را محدود و از آن تجمّلات، تبذیرها، امتیازات و حیف و میل بیت المال و غارت دسترنج مردم باز داشت و برای همه، حقوق مدنی متساوی قرار داد.
پس، شب قدر از فرصتهای بسیار ارزنده و مغتنم است و ما باید این شب را برای تفكّر در اوضاع اسلامی و توجّه بیشتر به تعالیم قرآن مجید غنیمت بدانیم و به مقدار ارتباط خود با قرآن و احكام آن، كاملاً رسیدگی كنیم.
باید از لیالی متبرّكه «احیاء» ـ كه در فضیلت آن و شب زندهداری و عبادت در آن در كتب دعا و حدیث، اخبار بسیار وارد شده ـ استفاده كنیم. شبهای قدر شبهایی است كه هر شخصی در آن به در خانه خدا برود، به سعادت حضور معنوی و لذّت تقرّب نایل میشود.
قرآن، شب قدر را «لیلة مباركة» خوانده و در شأن آن یك سوره نازل شده و شرافت آن شب، از هزار ماه بیشتر است. هر چند در تعیین شب قدر اختلاف است، ولی قول معتمد و محقّق ـ كه از روایات معتبره گرفته شده ـ این است كه از شب «نوزدهم» و «بیست و یكم» و «بیست و سوّم» ماه رمضان بیرون نیست و به احتمال قوی ـ كه برخی از احادیث هم مثل «روایت جهنی» مؤیّد آن است ـ شب قدر، شب بیست و سوم است و از برخی اخبار دیگر استفاده میشود كه هر یك از این سه شب «شب قدر» است.
به هر حال اگر به طور یقین، شب قدر معلوم نشود، نهان بودن آن متضمّن حكمت و مصلحتی بوده و ممكن است آن مصلحت این باشد كه مسلمانان تمام شبهای این ماه، یا لااقل این سه شب را در عبادت و پرستش خدای تعالی و تلاوت قرآن و آموختن معارف، حقایق و تعالیم آن، بیشتر اهتمام نمایند و سراسر ماه را «ماه قرآن» قرار دهند و در شبهای «نوزدهم» و «بیست و یكم» و «بیست و سوّم»، در توبه و استغفار و اصلاح احوال و خواندن قرآن و دعا، جدّ و جحد بلیغ نمایند و تا صبح بیدار باشند.
نكته دیگری كه در پنهان ماندن شب قدر به نظر میرسد، این است كه اگر این شب با این همه قدر و منزلت، مشخّص و شناخته شود، بسیاری از مردم به عبادت در آن اكتفا كرده و از فیض توجّه و دعا در سایر شبها باز میمانند و بسا كه سبب غرور یا عجز بعضی شود؛ در حالی كه چون پنهان و نامشخّص است، مؤمنان در تمام شبهایی كه طرفِ احتمال است به ذكر الهی و توبه اشتغال میورزند و از بركات و ثوابهای بیشتری مستفیض شده و به واسطه تمرین زیادتر، ملكات فاضله در آنها راسختر میشود.
از جمله وظایف مهم در این شبها، تجدید عهد با ولی امر، حضرت بقیّةالله عجّل الله تعالی فرجه و خواندن دعای معروف: «اَللهم كُن لِوَلِیِّكَ...» میباشد؛ زیرا شب قدر به آن حضرت تعلّق خاص دارد و در آن شب ملایكه بر آن بزرگوار نازل میشوند و تمسّك به قرآن و عترت و كتاب مبین و امام مبین هم اقتضا دارد كه در شب قدر، مؤمنان به ثقلین قرآن مجید و آخرین امامِ عدالتگستر و بقیه عترت هادیّه و مصداق حقیقی «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبَادِنَا»؛ یعنی به حضرت حجّة بن الحسن العسكری روحی و ارواح العالمین له الفدا تمسّك نموده و بدانند كه به تصریح اخبار متواترة ثقلین، امن و نجات از ضلالت و گمراهی، فقط در سایه تمسّك به قرآن و عترت حاصل میشود و برای نجات از این همه انحرافات و سرگردانیهای گوناگون، راهی جز توسّل و تمسّك به هدایت «قرآن و عترت» نیست.