آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
7. مشعر الحرام
«فَاِذا اَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ»؛ شب عید را به دستوری كه در مناسك حج مرقوم است در مشعر الحرام باید گذراند. در اینجا برنامه عوض میشود و از چادر و پذیرایی خبری نیست؛ چادرها را كه از عرفات جمع آوری میكنند یك سر به منا میبرند.
در مشعرالحرام كه مزدلفه هم به آن میگویند، همه در بیابان میمانند و مشغول عبادت و ذكر خدا و دعا میشوند.
خود این تغییر مكان برای عبادت و پرستش خدا حال تازه و آمادگی نوینی برای حاجیان فراهم مینماید، اینجا هم برنامه، برنامه خودسازی و توبه و جبران مافات و تعیین خط مشی آینده و تصمیم بر مراعات آن است مناجات و راز و نیاز با حضرت كریم كار ساز و خواندن دعاهائی كه رسیده در دل شب موجب ارتقاء روح و پرواز فكر میشود حالی بسیار خوش و روحانیت خاصی دارد. گویی انسان خدا را با خود جلیس و همنشین میبیند.
آن هوا و آن فضای روح افزا به قدری بهجت انگیز و با صفا و طراوت و ایمان آفرین است كه آدمی گمان میكند در هوا و فضای بهشت است. صحیح است كه در بهشت همه گونه نعمت های مادی و جسمانی و روحانی و عقلانی فراهم است، امّا برای واصلان و مقرّبان بهشت حقیقی قرب الهی و عروج به مقامات روحانی است و به مضمون «یا نعیمی و جنّتی و یا دنیای و آخرتی» نعیم و بهشت و دنیا و آخرتشان، همه قرب خدا است.
8. رمی جمرات
رمی جمره یكی از اعمال واجب حج است كه اگر چه به ظاهر یك عمل ساده است ولی در باطن یك تعبّد بزرگ و اظهار طرد شیطان و پرهیز از طریقههای شیطانی و راه های ابلیسی است.
در اینجا با یك حال تصمیم و قاطعیت، حاجیان رمی جمره میكنند و به قول خودشان به ابلیس سنگ میزنند و او را از خود میرانند.
این عمل، یك تمرین و تلقین مهمّی است كه نفوس را به مخالفت شیطان و افكار شیطانی وادار میكند و مثل این است كه انسان خود را از اندیشههای پلید و اهریمنی پاك سازد و همه نیروهای نفس امّاره را خرد كند خصوصاً كه توأم با خواندن دعاهای مخصوصه است و خلاصه انسان را متعهّد مینماید كه همیشه با این اعلام و شعار قاطع با شیطان در مبارزه باشد و از همه اینها بالاتر، همان روح تعبّد و فرمانبری است كه در این موقع به صورت های مختلف ظاهر میشود و این مردم در موقع رمی جمرات اطراف آن سنگ ها اجتماع مینمایند و سنگ هایی را كه از مشعر چیدهاند پیاپی میزنند. در این میان، سنگ ها به سر و صورت دیگران هم میخورد و بعضی مجروح میشوند.
این عمل را همه به عنوان اطاعت و انجام فرمان خدا انجام میدهند و همه با كمال طیب نفس و تسلیم و انقیاد به این برنامهها و بدون اینكه به فلسفه و فایده آنها نظر داشته باشند، صرفاً به عنوان عبادت و فرمانبری و بندگی و انجام تكلیف الهی عمل مینمایند و این نهایت درجه خلوص و تسلیم بودن در برابر امر و حكم خدا و حقیقت عبادت و پرستش است.
9. قربانی
سابق بر این، یعنی در گذشتههای دور و وقتی به تاریخ بشریت بسیار عقب برگردیم راجع به قربانی چیزهائی میخوانیم و میشنویم كه حقیقتاً شرم آور و با كمال و شرف انسانیّت هیچگونه سازشی ندارد.
در تاریخ بشری انسان هایی را میبینیم كه برای تعظیم از انسان هائی دیگر مثل خود یا بدتر از خودشان، كسان و فرزندان خود را قربانی میكردند و نادان هائی را میبینیم كه انسان زنده و با روح و فكر و هوش را در برابر جماد بیروح و مرده و بیاختیاری كه آن را پرستش میكردند قربانی مینمودند.
در اینجا هم رهنمودهای انبیاء و پیغمبران خدا از بشر دستگیری نموده و او را هدایت نموده است. حضرت ابراهیم خلیل پیغمبر خدا كه مردم را به توحید خالص دعوت كرد و در مبارزه با بتپرستی شاهكارهای او بینظیر و نمونه و مجاهداتش زبانزد خاص و عام گشت، به فرمان خدا این رویه را هم متروك ساخت و ابراهیم علیهالسلام ابتداءً از طرف خدا مأمور به ذبح فرزند (اسماعیل) شد. وقتی این فرمان را كه در خواب به او اعلام شده بود به فرزندش ابلاغ كرد فرزندش در كمال رضا و تسلیم جواب داد: «یا اَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی اِنْ شاءَ اللهُ مِنَ الصّابِرینَ؛ فرمان خدا را اجرا كن؛ مرا از صابران خواهی یافت.»
هنگامی این پدر و پسر در صحرای منی آن مظهر خلوص نیّت و رضا و تسلیم آماده انجام فرمان شدند و ابراهیم كارد را بر گردن فرزند زیبای عزیزش میكشید تا سرش را از پیكر پاكش جدا نماید كارد نبرید و تلاش ابراهیم بی اثر ماند فرمان خدائی رسید كه «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا» و به فدای ذبح فرزند ذبح گوسفندی پذیرفته شد.
و ابراهیم اطاعت كرد و سپس این روش از آن حضرت به یادگار ماند و ذبح گوسفند به عنوان قربانی سنّت شد. این سنّت هم ترك یا نسخ قربانی بشری، و هم ترك قربای برای غیر خدا و هم احسان به فقرا و بینوایان بود و جزء برنامه حج یكی از واجبات حج تمتع و قران مقرر گردید.
و باید گفت كه سالروز واقعه تاریخی به این اهمیت كه در آن تقدیم قربانی های انسانی ممنوع شده باشد شایسته است كه در ضمن برنامه حج منظور و بشریت همه ساله از آن تقدیر نمایند.
و این همان اقدام بزرگی است كه «تولستوی»، پیغمبر عظیم الشأن اسلام را به آن میستاید و هر چند سابقه منع قربانی بشری به عصر ابراهیم خلیل میرسد اما این محمّد رسول خدا بود كه در ضمن شریعت كامل و جامعی كه از سوی خدا آورد همه سنّت های حسنه را احیاء و تجدید كرد و امّت بزرگ اسلام را به تأسّی به ابراهیم خلیل هدایت نمود.
آری! «تولستوی» میگوید: از چیزهایی كه شك در آن نیست این است كه محمّد پیغمبر از بزرگترین مردان مصلحی است كه به اجتماع خدمت ارزنده نمودند و همین در فخر او بس است كه امّتی را به نور حق هدایت كرد و آن را چنان قرار داد كه در برابر آرامش و صلح خضوع نماید و زندگی زهد (و ساده و بیتجمّل) را برگزیند و آن را از خونریزی و تقدیم قربانی های بشری و زنده به گور كردن دختران منع كرد و مردی مثل این مرد سزاوار تجلیل و احترام است.
ادامه دارد...