شاهد اینکه گفتم آقای والد ما امیدوار به آینده بود این قضیه است که: یک روز رئیس شهربانی عدهای از روحانیون را که جواز عمامه هم داشتند به شهربانی برده بود و عمامۀ آنها را برداشته بود، آنها با همان کیفیت آمده بودند منزل ما و گفته بودند میخواهیم آقا را ببینیم، آقا اینها را که دیده بود، حالشان به همخورده بود و گفته بود:
من میمیرم ولی به شرطی که شما زنده باشید و ذلت این پهلوی را ببینید او گمان میکند اسلام فقط در ایران است.