شبراوی و سبط ابنجوزی نقل كردهاند كه وقتی زید بن ارقم به ابنزیاد اعتراض كرد، و گفت: من در زمانی طولانی میدیدم پیغمبر(ص) میان این دو لب را میبوسید، زید گریست، و ابنزیاد با او درشتی كرد، و او را به كشتن تهدید نمود و گفت: اگر پیر خرفی نبودی، گردنت را میزدم.