دیروز به مناسبتی نامههای شما عزیزان را که حدود بیست سال قبل به حقیر نوشته بودید، دوباره مطالعه کردم. از تکتک نوشتههای شما چیزی جز اخلاق، صفا، صمیمیت، امید به آینده، اراده خدمت به اسلام و اشتیاق به علمآموزی، همراه با تهذیب نفس، ندیدم.
به راستی به حال شما غبطه خوردم که در نهایت پاکی و طهارت روح، چگونه نوشتههایتان از اشتیاق به علمآموزی، و اینکه بتوانید در آینده به اسلام عزیز و مردم کشور خدمت کنید، حکایت میکرد.
نوشته بودید با راهنمایی معلّم عزیزتان، نماز را یاد گرفتهاید و همیشه نماز میخوانید.
گفته بودید هر روز برای سلامتی حضرت بقیة الله الاعظم (ارواح العالمین له الفداء) دعای فرج میخوانید. از احترام خویش به پدر و مادر نوشته بودید و اینکه میخواهید درس بخوانید تا دانشمند شوید و در خدمت اسلام و مسلمانان باشید، و بسیاری دیگر از فضایل انسانی را ذکر کردید که گفته بودید در آن سنّ و سال، به آنها متخلّق هستید.