یكی از مسائلی كه پیرامون آن بررسی بسیار شده، مسأله نقش زن در اجتماع بشری است. تا قبل از اسلام، موقعیت زن بهطور شایسته، شناختهشده نبود، و درباره او نظراتی اظهار میشد كه تنها چیزی كه در آن، مورد توجّه نبود، شأن انسانی و ارزنده زن بود.
پس از انقلاب عظیم اسلام، زن قدر و احترام خاصّ یافت، و پایگاه ارزندهاش در اجتماع معلوم شد؛ استقلالش، شخصیّتش، حقوقش، تكالیفش و مسئولیّتهایش، همه روشن گردید.
متأسّفانه از این انتقال زن از گذشتهای كه قبل از اسلام داشت، به موقعیت و ارزشی كه از اسلام یافت، بعض مللی كه آزادی زن را از اسلام اقتباس كردند، بهطور صحیح استفاده ننمودند؛ و به اسم آزادی زن، او را مانند جنس مصرفی به بازار آوردند، و ننگینترین معاملات را روی آن انجام داده، و او را وادار کردند كه در مجامع رقص، و مغازهها و فروشگاهها و به نام سكرتر، حتّی در سازمان ملل و برای مقاصد سیاسی، و هزار و یك مقصد پلید دیگر، خودفروشی كند كه شرح این مفاسد و رسواییها و اهانتهایی كه در دنیای معاصر به اسم آزادی، به شرف و حیثیت و اعتبار زن میشود، یك كتاب بزرگ میگردد.