فلسفه تأخیر ظهور با فراهم بودن شرایط
در طول تاریخ گاهی به شرایط و فرصتهایی برمیخوریم كه گمان میرود زمینه ظهور فراهم شده مثلاً استقبال مردم از دین و فداكاری در راه اسلام و بذل جان و شهادت بهخاطر آن بهقدری زیاد و با شور و هیجان است كه به نظر میآید كه نه تنها سیصدوسیزده نفر بلكه بیش از هزارها نفر آماده جاننثاری در ركاب امام (ع) هستند باوجوداین، سرّ تأخیر ظهور چیست؟
پاسخ:
راجع به فراهمبودن شرایط ظهور امامزمان (ع)،
اوّلاً :كسی نمیتواند بهطور یقین اظهار اطّلاع كند یعنی بگوید همه شرایط فراهم شده است، زیرا خود این ادّعا احتیاج به علم به جمیع شرایط دارد چون ممكن است احادیث متضمّن بیان همه شرایط نباشند.
ثانیاً : بر فرض كه شرایط، منحصر در آن موارد باشد كه در روایات آمده است، بااینحال همانطور كه صدوق رحمهالله فرموده است واقعاً
نمیتوان مطمئن بود كه فرضاً همان سیصدوسیزده نفر اصحاب خاصّ و سایر شرایط موجود شده باشد.
چون اگر تمام اوضاع و شرایط برحسب ظاهر حكایت از فراهمبودن زمینه ظهور داشت، بدون اینکه مثلاً وجود افراد خالصی را كه بتوانند در شمار سیصدوسیزده نفر از اصحاب حضرت صاحب (ع) باشند انكار كنیم، این ادّعا را هم نمیتوانیم بكنیم كه همه افراد مانند «سلمان» و «ابوذر» و «مقداد» و «رشید هجری» و «اصحاب كربلا» میباشند.
در وضعیت كنونی با همه ادّعاهایی كه در جامعه ما برای بازگشت به اسلام و اسلامخواهی مطرح میشود و البتّه باعث افتخار است امّا باز هم میبینیم احكام الهی را در بسیاری از مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، خیلیها زیر سؤال میبرند و تا آنجا كه بعضی احكام دین را كه اختصاص به زمان و یا مكان خاصّی ندارد مختصّ به همان عصر پیغمبر (ص) میدانند به این بهانه از زیر بار تكلیف شانه خالی میكنند، با وجود چنین اشخاصی و حوادثی چگونه میتوانیم بگوییم اوضاع برای ظهور آماده شده است تا چه رسد به اینكه از علّت تأخیر سؤال كنیم.
بنابراین در این مسئله سزاوار است تسلیم حكم و اراده خداوند عالم باشیم و فضیلت انتظار ظهور را از دست ندهیم و همانگونه كه در
روایت «علی بن مهزیار» اشاره شده است،[1] محجوببودن آن حضرت را به اعمال خود نسبت بدهیم و همیشه یاد آن حضرت را در دلهایمان زنده نگه داریم و سعی كنیم ازطریق اصلاح اعمال خود زمینه ظهور حضرتش را هرچه بیشتر فراهم كنیم.