برنامه زمامدارى حضرت مهدى(علیه السلام) و روابط كارمندان و متصدّیان امور بر اساس حقّ و عدالت اجتماعى و بدون هیچگونه استكبار جریان خواهد یافت و به مردم چنانكه در نهجالبلاغه است:
«سیره و روش دادگرانه را برای شما نشان خواهد داد و آنچه را که از كتاب و سنّت مرده باشد، زنده خواهد كرد».
در حدیث است:
«علامت مهدى(علیه السلام) این است كه بر عمال و كارمندان حكومتى سختگیر است».
در حدیثى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) ، چگونگى بیعت گرفتن حضرت مهدى(علیه السلام) و مواردى كه بر آن بیعت خواهد گرفت، بیان شده است. ازجمله این است كه: دزدى نكنند، مرتكب زنا نگردند، به مسلمانى فحش و دشنام ندهند، هتك حرمت كسى را ننمایند، به خانهاى هجوم نبرند، كسى را به غیرحقّ نزنند، طلا و نقره و گندم و جو را احتکار و ذخیره نكنند، مسجدى را خراب ننمایند، شراب ننوشند، خَزّ و حریر نپوشند، كمربند طلا نبندند، راهزنى ننمایند، راهى را ناامن نسازند، مواد غذایى را احتكار نكنند و امر به معروف و نهى از منكر نمایند.[3]
بر خود نیز شرط مى نماید كه مانند آنها سلوك كند، از لباسى كه آنها مىپوشند بپوشد، بر مركبى مثل مركب آنها سوار شود، چنان باشد که آنان مىخواهند، به اندك راضى گردد، زمین را به یارى خدا از داد پر كند چنانكه از ستم پر شده باشد، خدا را چنانكه حقّ پرستش اوست عبادت كند و حاجب و دربان براى خود قرار ندهد.[4]
عقیده به این ظهور و این برنامهها و اینگونه رابطهها، بین رعیت و حاكم كه باید در تمام جهان مستقر گردد، میزان و معیار اسلامى بودن حكومتها و زمامدارىها را مشخص میسازد و جهت و هدف تأسیس حكومت را تعیین میكند، و معتقد به این ظهور، برقرارى این
عدالت و این روابط را خواستار میشود، روابط استكبارى و استضعافى و استعبادى را به هر شكل و صورت كه باشد، رد كرده و با آن مبارزه مینماید.
معتقد به این ظهور و عدالت اجتماعى اسلامى، اگر مسئول و متصدى كارى باشد، خود را خدمتگزار مردم و براى مردم میداند و اگر از افراد عادى است، با مسئولان امور، سلوك خود را عادى و منزه از تملّق و فروتنىهاى بىمورد میسازد و از آنان توقع تبعیض و مسامحه در انجام وظیفه نمیكند؛ بلكه در برقرارى عدالت اجتماعى با آنان همكارى مینماید.
[1]. نهجالبلاغه، خطبه138 (ج2، ص22)؛ مجلسی، بحارالانوار، ج31، ص549؛ ج51، ص130؛ قندوزی، ینابیعالموده، ج1، ص207؛ ج3، ص271؛ صافی گلپایگانی؛ منتخبالاثر، ص297.
[2]. ابن حماد مروزى، الفتن، ص221؛ مغربى، شرحالاخبار، ج3، ص561؛ زرندى، معارج الوصول إلى معرفة فضل آل الرسول|، ص195؛ مرعشى نجفى، شرح احقاقالحق، ج22، ص330.
[3]. صافیگلپایگانی، منتخبالاثر، ص468 ـ 469.
[4]. صافى گلپایگانى، منتخبالاثر، ص469، بحث مربوط به کیفیت بیعت با امام زمان(علیه السلام) .