سه شنبه: 11/ارد/1403 (الثلاثاء: 21/شوال/1445)

انتظار جامعه شیعه

مسلمانان عموماً و شیعیان خصوصاً منتظرند كه سراسر گیتى را عدل و علم و توحید و ایمان و برابرى و برادرى فراگیرد و آن رهبرى كه وعده ظهور او در قرآن و صدها حدیث معتبر وارد شده است، ظاهر شود و آیین توحیدى اسلام را كه در شرق و غرب جهان وارد شده است، ظاهر كرده و گسترش دهد، و امت واحد، حكومت واحد، قانون واحد، نظام واحد تمام افراد بشر را متّحد، هم‌صدا، هم‌قدم و به‌هم‌پیوسته سازد.

این عقیده به ظهور مصلح منتظر، حضرت مهدى موعود(عج) ـ چنان‌كه در روایات به آن اشاره شده است ـ شیعه را در جریان زمان براى مقاومت در برابر صدمات و لطماتى كه بر هر دعوتى وارد مى‌شد و آن را متلاشى مى‌كرد، پرورش داد و فكر شیعه را كه فكر خالص اسلامى است، و جامعه شیعه را از زوال و انقراض نگاه داشت و تا امروز این فكر و این عقیده و ایمان عامل بقاى شیعه و پایدارى و استقامت اوست.

 

با آن وضع جان‌گزاى حكومت بنى‌امیه و بنى‌عباس روبه‌رو شده بودند و تمام حیثیات و شئون ظاهرى و اجتماعى آنها الغا شده، و از همه مشاغل محروم، و در همه‌جا مورد تعقیب و زیر نظر جاسوسان حكومت قرار گرفته، و كمترین مجازات آنها زندان بود، تا مجازات‌هاى شدید از بریدن دست و پا و زبان و بینى، و شكنجه‌هاى غیرقابل‌تحمل دیگر.

آن شیعیان، اگر منتظر و آینده‌بین نبودند و اعتقاد به پیروزى حقّ و عدالت، و شكست باطل و ستم نداشتند، بااینكه همه‌چیز را ازدست‌رفته مى‌دیدند، هرگز بر ایشان حال مقاومت باقى نمى‌ماند و همه حتى در دل شكست‌خورده و تسلیم مى‌گشتند و از دگرگون‌شدن  وضاع و  عوض‌شدن و ورق‌خوردن صفحه تاریخ ناامید مى‌گردیدند و ریشه هر نهضت و حركت و پایدارى در آنها خشك مى‌شد.

امّا پیغمبر اكرم(ص) و على(ع) وعده داده و قرآن مجید نیز بشارت داده است كه این دین پایدار مى‌ماند و این راه بسته نمى‌شود و این نزاع و نبرد حقّ و باطل، با غلبه ظاهرى جباران تاریخ مانند یزید و ولید و زیاد و حجاج و هارون و دیگران پایان نمى‌پذیرد.

و پس از رحلت رسول خدا(ص) و شهادت امیرالمؤمنین(ع) و سیدالشهدا(ع) تا امروز ریشه تمام حركات و نهضت‌هاى شیعه و مسلمین علیه باطل و استثمارگران، همین فلسفه اجتماعى انتظار و عقیده به ادامه مبارزه حقّ و باطل تا پیروزى مطلق بوده است، كه مى‌بینیم همیشه از میان

 

شكست‌ها، پیروزى‌هایى آشكار و در عین ذلّت ظاهرى، پرتو و شعاع عزّت و سربلندى و آقایى نمودار شده و اراده‌ها و همت‌ها به حركت و جنبش درمى‌آید و افراد بااراده و مصمم و متعهد وارد میدان مى‌شوند؛ و هرچه دشمنان حقّ و عدالت، مسلمانان را مى‌كشند و به زندان مى‌اندازند و هرگونه شكنجه و عذابى را درباره آنها اجرا مى‌نمایند و آنها را از اجراى قوانین اسلام و برقراركردن شعائر دینى با زور و تطمیع باز مى‌دارند و تعلیم‌وتربیتشان و مطبوعات و تبلیغات و تمام وسایل ارتباط جمعى و رسانه‌هاى گروهى را ضداسلامى و منحرف‌كننده مى‌سازند؛ در ایران، الجزایر، اندونزى، فیلیپین، اوگاندا، اتیوپى، فلسطین و نقاط دیگر باز هم مبارزه ادامه مى‌یابد تا ملّت‌هایى مثل ایران، الجزایر و اندونزى آزاد مى‌شوند.

این است فلسفه بزرگ اجتماعى انتظار ظهور و این است یكى از اسرار غیبت حضرت صاحب‌الامر(عج) و ازاین‌جهت است كه ثواب منتظران مانند ثواب مجاهدان و بلكه شهیدان بدر و اُحد است.

و این است كه ازنظر یك فرد مسلمان در هر شرایط و اوضاع نامساعد و ناگوارى كه جلو بیاید، كار اسلام خاتمه‌یافته تلقى نمى‌شود و روز این دین به آخر نمى‌رسد.

و این است همان فلسفه‌اى كه در ادیان گذشته نیز مایه امیدوارى پیروان آنها و مشوّق آنان به استقامت و پایدارى و مقاومت و جهاد بوده است و درحقیقت، انتظار فلسفه محكم و استوارى است كه در

 

تمام ادیان موردتوجّه بوده و به آن عقیده داشته‌اند و از سنن و نوامیس ثابتى است كه همه ادیان آسمانى در بقاى خود از آن مایه گرفته‌اند و همه در انتظار آینده عالى‌تر و بهتر بوده‌اند و ظهور اسلام، این دین جامعه، به تمام آنها نوید داده شد؛ تا وقتى خورشید جهان‌تاب اسلام طلوع كرد و عالم و تمام پیروان ادیان از انتظار آن بیرون آمدند، در اسلام نیز كه آخرین رسالت‌ها و ادیان است، مسئله انتظار، این فلسفه بزرگ در ظهور مصلح و منجى آخرالزمان و ولىّ دوران حضرت مهدى(عج) كه در بیت رسالت و از فرزندان على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) و نهمین فرزند حسین(ع) است، خلاصه شد.

نويسنده: 
کليد واژه: