دانشمندان اسلامى همواره به روایات مربوط به حضرت مهدى(ع) اهتمامى خاص داشته و در استخراج و تحقیق و رساندن آنها به جامعه و محكمكردن ایمانِ به آنها در قلوب مردم، سعىوتلاش فراوان
داشتهاند. ازاینرو علاوهبر آوردن این روایات در كتب «سُنن» و «مَسانید» و «جوامع» و غیره، كتابهاى روایى مستقل و مجموعههاى احادیث خاصّ در این زمینه فراوان نگاشتهاند.
از آن میان، ما به افزون از سى كتاب كه به شكل مستقلّ، به كوشش بزرگان اهلسنّت دراینباره تألیف شده است، آگاهى یافتیم كه بهعنوان نمونه مىتوان از كتابهاى البیان فی اخبار صاحبالزمان و القولالمختصر فی علامات المهدىالمنتظر(ع) و عقدالدرر و العرفالوردى و ... نام برد. این كتابها و نظایر آنها، كمترین چیزى را كه اثبات مىكنند، این است كه «باورداشتِ مهدویت» باورى اسلامى است كه اساس آن به كتاب و سنّت نبوى (ص) برمىگردد و همه پیشینیان و صحابه و تابعین به آن اعتقاد داشتهاند و اختصاصى به مذهبى خاصّ از مذاهب مختلف مسلمین ندارد.
اینكه خود این عقیده، یكى از دلایل قطعى بر پایانیافتن سلسله پیامبران الهى به وجود شریف پیامبر گرامى اسلام «حضرت محمّد (ص)» است و اینكه آیین او هرگز نسخ نخواهد گشت و اینكه حضرت مهدى(ع) ـ چنانكه در كتاب «المهدى» از «سنن ابیداود» آمده و احادیث صحیحه متعدّدى به آن تصریح دارند ـ دوازدهمین جانشین اوست، آخرین نفر از
جانشینانى است كه رسول گرامى اسلام (ص) امّت خویش را به آمدن یكایك آنان بشارت بخشیده است و این بشارات همگى در احادیث گوناگونى كه با سندهاى فراوان در مسند احمد بن حنبل و صحیحالبخارى و صحیح مسلم و غیر آنها نقل شده است، مورد اعتراف همگان است.
هركس بخواهد به میزان قوّت و اعتبار آنچه كه مدرك و مستند مسلمانان در «عقیده به مهدویت» قرار گرفته، آگاهى یابد و كثرت روایات این باب، و فراوانى مؤلّفین و جمعآورندگان آنها را دریابد، و شهرت این روایات در بین اندیشمندان و دانشمندان اسلامى را غیرقابلانكار ببیند، باید به كتابهاى «جوامع»، «سنن»، «مسانید» و كتابهاى «تفسیر»، «تاریخ»، «رجال»، «فرهنگنامهها»، «لغتنامهها» و غیر آن مراجعه نماید، تا بفهمد كه برشمردن همه این احادیث و كتابهاى مربوطه كارى بسیار دشوار است.
ما در این مختصر، تنها درباره یكى از این كتابها كه پیرامون این موضوع نگاشته شده، سخن مىگوییم و بهعنوان نمونهاى از اینگونه تألیفات و بهعنوان دلیلى بر بسیارىِ چشمگیر این مطالب در كتابهاى دیگر، به بررسى آنچه در این كتاب آمده است، مىپردازیم. این كتاب البرهان فی علامات مهدى آخرالزمان(ع)[1] نام دارد.
امّا كتاب و مؤلّف آن، هر دو بىنیاز از تعریف هستند؛ زیرا خود كتاب از كتابهاى مشهور و معروف است كه نسخه خطّى آن در چندین كتابخانه بزرگ موجود است و اخیراً چاپ جدیدى از این كتاب با استفاده از تصویربردارى از نسخه خطّى موجود در كتابخانه مسجدالحرام در مكّه مكرّمه عرضه شده است و ما خود نیز، نسخه خطّى دیگرى از آن را كه در كتابخانه مسجد اعظم قم ـ از یادگارهاى مرحوم مغفور آیتالله العظمى بروجردى ـ حفظ و نگهدارى مىشود، مشاهده كردهایم.
مؤلّف این كتاب، عالم بزرگ و محدث مشهور «على بن حسامالدین بن عبدالملك المتقى الشاذلى المدینىّ الهندى» متوفى به سال 977 هجرى قمرى است. وى نویسندهاى معروف است و شرححالش در كتابهایى كه پیرامون زندگى نامههاى علما و بزرگان اهلسنّت نگاشته شده است، موجود است. چنانكه در مقدمه و نسخه چاپشده همین كتاب نیز شرح زندگانى و آثار و مقامات او درج گردیده است.
برخى از آنچه در این كتاب آمده و برآنیم تا آگاهى مختصرى نسبت به آن پیدا كنیم، عبارتند از: اسامى آن دسته از مشایخ و راویان و صاحبان كتابهاى «جوامع»، «سنن» و «مسانید» كه احادیث مربوط به «عقیده به مهدویت» را در كتابهاى خویش روایت كردهاند، و مؤلّف این كتاب نیز روایات وارده را از ایشان نقل كرده است و نیز اسامى
گروهى از علماى مشهور و تابعینى[2] كه پس از عهد پیامبر (ص) این احادیث و اخبار را روایت كردهاند و نیز اسامى گروهى از صحابه كه خود، بدونواسطه از رسولالله (ص) نقل حدیث كردهاند.