در کتاب فرائدالسمطین و کتاب البرهان فی علامات مهدی آخرالزّمان،[1] و کتاب الاشاعه،[2] و کتاب الاذاعه،[3] و کتاب التصریح،[4] و کتاب العرفالوردی فی اخبارالمهدی،[5] و بعضی کتب دیگر از فوائدالاخبار ابیبکر اسکاف و از ابوبکر بن خثیمه در اخبارالمهدی در حدیثی که سفارینی سند آن را مرضی دانسته و از سهیلی در شرح سیر از جابر بن عبدالله انصاری از حضرت رسول خدا(ص) روایت کرده است که فرمود:
«هرکس خروج مهدی را انکار نماید، کفر ورزیده است».
و در لفظ دیگر است که فرمود:
«هرکس ظهور مهدی را دروغ بشمارد کافر شده است».
سفارینی در کتاب لوامع گفته است: «ایمان به خروج مهدی واجب بوده و از عقاید اهلسنّت و جماعت است».[6]
مؤلّف کتاب ارشادالمستهدی[7] میگوید: بپرهیز ای خردمند از هر شبهه و شکّی در ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) زیرا عقیده به ظهور آن حضرت اتمام ایمان به خدا و رسول خدا(ص) و آنچه پیغمبر آورده و از آن خبر داده است میباشد و پیغمبر، صادق و مصدّق است و همچنین شبههای نداشته باش در اینکه مهدی موعود تا حال ظاهر نشده و هرکس این ادّعا را کرد دروغگو و کذّاب است به جهت اینکه علامات و نشانیهایی که در روایات شریف ذکر شده در آن اشخاص موجود نیست و ظهور مهدی و راه شناسایی او مشهور و روشن است و ظهور او پیش از نزول عیسی خواهد بود و اجتماع او با عیسی - برحسب اخبار ثابت - امری ضروری و بدیهی است.
هرکس بخواهد بهطور مبسوط اطّلاع پیدا کند به کتابهایی که در این موضوع تألیف شده رجوع نماید، مقصود ما در این کتاب (ارشادالمستهدی) اثبات تواتر روایات ظهور آن حضرت به اختصار است.
وی میگوید: این احادیث (احادیث ظهور) و آثار را، عموم محدّثین و غیرمحدّثین در کتابهایشان نقل کردهاند و ایمان به ظهور مهدی(علیهالسلام) (این تعبیر از ارشادالمستهدی است)، مشهور و شایع در بین صحابه بوده و اصحاب این عقیده و ایمان را از پیغمبر(ص) اخذ کردهاند و همچنین است آثار و مراسیلی که از تابعین رسیده زیرا آنها در اینگونه از مسائل به رأی و از پیش خود چیزی نمیگفتند.[8]
نتیجهای که ما از این مقاله میخواهیم بگیریم این است که مسئله ظهور حضرت مهدی منتظر موعود ـ ارواح العالمین له الفداء ـ که صاحب صفات و علامات مذکور در روایات است، مورد اتّفاق و اجماع مسلمین و احادیث واردشده در این موضوع از طرق عامّه به حدّ تواتر و مسلّم و ثابت است و با ایمان به صدق پیغمبر اکرم و تصدیق به نبوّت آن حضرت و صحّت آنچه از آن خبر داده، از اخبار غیبی است و شکّ در آن راه ندارد و ایمان به نبوّت مستلزم ایمان به ظهور آن حضرت است و انفکاک این دو از یکدیگر جایز نیست.
آنچه توضیح داده شد، مبتنی بر اقوال علمای اهلسنّت است و اگر کسی به کتب معتبر شیعه و روایات آنها از اهلبیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) به سندهایی که در نهایت اعتماد میباشد و به کتابهایی که از بیش از هزار سال پیش تا حال نوشتهاند و احصای آنها دشوار، بلکه غیرممکن است رجوع کند اطّلاعات او در این موضوع جامعتر خواهد شد.
شیعه این روایات و احادیث را در کتبی که از عصر حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) شروع به تصنیف آنها کردهاند و در اصولی که در عصر ائمّه(علیهمالسلام) و پیش از ولادت حضرت مهدی و ولادت پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری(علیهماالسلام) تألیف نمودهاند، ضبط کردهاند که فیالواقع یکی از معجزات و اخبار غیبی، همین احادیث و روایات است. امید است خداوند متعال چشم عموم مسلمین را به زیارت آن جمال عدیمالمثال روشن و منوّر فرموده و به انتظار آنها پایان بخشیده، تزلزل و اضطرابی را که در همه شئون بشر ظاهر شده به ظهور آن یگانه مصلح حقیقی مرتفع فرماید. فَإِنَّهُ عَلَی کُلِّ شّیْءٍ قَدِیرٌ.
[1]. متقی هندی، البرهان، باب2.
[2]. حسینی برزنجی، الاشاعه، ص112.
[3]. حسینی قنوجی، الاذاعه، ص152.
[4]. کشمیری، التصریح، ص442.
[5]. سیوطی، العرفالوردی، ج2، ص83.
[6]. سفارینی، لوامع الانوار البهیه، ج2، ص89 ـ 90.
[7]. بکری مدنی، ارشاد المستهدی، ص53. كتاب ارشادالمستهدی در حلب طبع شده، یک نسخه آن را یكی از علمای حلب به نام شیخ عبدالمتعالی سرمینی برای نویسنده اهدا كرده است.
[8]. بکری مدنی، ارشاد المستهدی، ص52.