فیلسوف شهیر شرق و افتخار فلاسفه و حکمای اسلام خواجه نصیرالدّین طوسی در رساله فیلسوفانه و محقّقانهای که در امامت تألیف فرموده، فصلی کامل راجع به غیبت امام دوازدهم و طول مدّت و رفع استبعاد آن مرقوم داشته است و در پایان آن راجع به «سبب غیبت» چنین فرموده است:
امّا سبب غیبت امام دوازدهم، پس جایز نیست که از جانب خدای سبحان و یا از جانب خود آن حضرت باشد؛ بلکه همانگونه که شناختی از مردم و مکلّفین است و آن خوف غالب و تمکین نداشتن مردم از امام است و هر موقع این سبب
زایل شود یعنی مردم تمکین و اطاعت از امام نمایند ظهور واجب میشود.
چنانچه دقّت و ملاحظه شود کلام این استاد بزرگ که در روشنایی عقل و حکمت این موضوع را بررسی و مورد تحلیل قرار داده، مؤیّد بعضی وجوهی است که در مقالات پیش بهطور مفصّل شرح دادیم و آن بیم از قتل و تمکین نکردن مردم است و اگر این سبب برطرف شود، آن حضرت ظاهر میشود پس سزاوار نیست بندگان باآنکه سبب غیبت، خود آنها هستند اشکال و ایراد نمایند. معذلک چنانچه آنها رفع سبب نکنند اراده خدا بر آن تعلّق گرفته که در زمان مقتضی او را به قهر و غلبه تمکین دهد و وعدهای را که در قرآن شریف در آیه کریمه:
«خدا به کسی از شما بندگان که ایمان آورده و نیکوکار گردد وعده فرموده که در زمین خلافت
دهد، چنانکه امتهای صالح گذشته، جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت، دین پسندیده آنان را بر همه ادیان تمکین و تسلّط عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد».
به مؤمنین داده، انجاز فرماید و آن حضرت ظاهر و آشکار شود و اگر یک روز از دنیا باقی نمانده باشد آنقدر آن روز را طولانی سازد تا مهدی(علیهالسلام) ظاهر شود و زمین را پر از عدل و داد کند پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد.