شما از ستارهشناسان و علمای هیئت که از احوال میلونها ستاره و منظومه و کهکشان و فواصل ستارگان و ابعاد و حجم و قطر آنها کموبیش اطّلاعاتی دارند بپرسید که آیا در این قوانینی که شما کرات و کواکب و نجوم را تحت سیطره آنها شناختهاید موارد استثنائی که شما هنوز به کشف قانونی که بر آن حاکم است نایل نشده باشید هست یا نه؟
بپرسید تا جواب مثبت بشنوید.
آیا تفاوتهایی که در بین این مخلوقات عظیم از جهت حجم و قطر و وزن وجود دارد حدّ و حصر معیّنی دارد یا نه؟
یقیناً جواب میدهند حدّ و حصر معیّن ندارد.
مثلاً تفاوتی که زمین ما با «سدیم المرأة المسلسله» دارد از جهت حجم و قطر و وزن با حساب هیچ محاسبی (غیر از خدا) معلوم نمیشود و برای اینکه تا حدی این تفاوت نزدیک به ذهن شود، تفاوت بین آفتاب و «سدیم المرأة المسلسله» را باید در نظر بگیریم. حجم آفتاب را علمای هیئت نسبت به حجم «سدیم المرأة المسلسله» مثل حجم یک ذرّه از ذرّات نور آفتاب که از پنجرهای به داخل اطاقی
بتابد نسبت به خود آفتاب برآورد کردهاند یعنی آن ذرّه چقدر از آفتاب کوچکتر است، آفتاب با آن عظمت به همین قدر از «سدیم المرأه مسلسله» کوچکتر است، آنوقت زمین ما که حجمش یکمیلیون و سیصدهزار بار کمتر از آفتاب است در جنب «سدیم المرأة المسلسله» چه خواهد بود؟! و اگر کسی بخواهد حجم «سدیم المرأة المسلسله» را نسبت به آفتاب بفهمد، طول قطر آفتاب را که یکمیلیون و سیصدونود هزار کیلومتر است با طول قطر سدیم که سیهزار میلیون سال نوری است مقایسه نماید.
این تفاوت بین زمین ما و سدیمها و از آنها بزرگتر از کجا است؟ و آیا کسی میتواند بگوید ما نمیتوانیم اینهمه تفاوت و فاصله و اختلاف را در این دو کره قبول کنیم؟
چطور است که بهطور استثنا در میان سیّارات منظومه شمسی فقط این زمین ما و به احتمالی هم مریخ، صالح از برای پیدایش حیات شد درحالیکه سیّارات دیگر این صلاحیّت را ندارند و شاید میلیونها ستاره دیگر نیز فاقد این صلاحیّت باشند؟