احصا و شمارش کتب و جوامع و اصولی که این احادیث در آنها روایت شده در نهایت صعوبت است امّا آنچه اکنون از کتب شیعه و اهلسنّت در نظر است چند کتاب را نام میبریم.
1. الصراطالمستقیم الی مستحقیالتقدیم، عاملی نباطی در سه جلد، 2. اثباتالهداة، شیخ حرّ عاملی که اخیراً در هفت جلد چاپ شده است، 3. کفایةالاثر، خزاز قمی، 4. مقتضبالاثر، جوهری، 5. مناقب آل ابیطالب، ابنشهرآشوب،[1] 6. بحارالانوار، مجلسی، 7. عوالمالعلوم، بحرانی اصفهانی، 8. منتخبالاثر، تألیف نگارنده.
1. صحیح بخاری، 2. صحیح مسلم، 3. سنن ترمذی، 4. سنن ابیداود، 5. مسند احمد، 6. مسند ابیداوود طیالسی، 7. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی 8. تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، 9. المستدرک حاکم، 10. تیسیرالوصول، 11. منتخب کنزالعمال، متقی هندی، 12. کنزالعمال، متقی هندی، 13. الجامعالصغیر، سیوطی، 14. تاریخالخلفاء، سیوطی، 15. مصابیحالسنه، بغوی، 16. الصواعقالمحرقه، ابنحجر هیتمی، 17. الجمع بین الصحیحین، 18. معجم طبرانی، 19. التاجالجامع للاُصول، منصور علی ناصف.
ما فقط متن چند حدیث از این روایات را در اینجا ذکر میکنیم، تا معلوم شود که بنیان مذهب شیعه اثنیعشری بر استوارترین مآخذ و مدارک معتبر مورد قبول فِرَق مسلمین قرار دارد و نام «اثنیعشری»، نامی است که از زبان وحی و رسالت، یعنی کلام معجزنظام حضرت خاتمالانبیا(ص) گرفته شده است.
1. احمد بن حنبل در مسند که از معتبرترین کتب مسانید و جوامع اهلسنّت و معروفترین کتب حدیث مسلمین است، سیوپنج حدیث با سندهایی عالی، از پیغمبر(ص) روایت کرده است که همه دلالت
دارند بر اینکه جانشینان و رهبران امّت بعد از آن حضرت دوازده نفرند.[2] ازجمله سند را به جابر بن سمره صحابی معروف میرساند که گفت: شنیدم پیغمبر(ص) فرمود:
«برای این امّت دوازده نفر خلیفه است».
و چنانچه همه میدانند، فقط شیعه اثنیعشری این مذهب را دارند.
2. ابنعدی در الکامل و ابنعساکر از ابنمسعود روایت کردهاند از پیغمبر اکرم(ص) که فرمود:
«شماره جانشینان من به شماره نقبای موسی است».
که به اتّفاق دوازده تن بودهاند.
3. طبرانی از ابنمسعود روایت کرده که پیامبر خدا(ص) فرمود:
«بعد از من دوازده نفر خلیفه خواهد شد که همه از قریش میباشند».
4. ابننجّار از انس بن مالک روایت کرده که پیغمبر(ص) فرمود:
«این دین همواره پا برجا است تا دوازده نفر از قریش، پس وقتی آنها مردند زمین به اهلش مضطرب میشود».
5. دیلمی در فردوسالاخبار از ابوسعید خدری روایت کرده که پیامبر اعظم(ص) نماز اوّلی را با ما بهجا آورد سپس به طرف ما برگشت و فرمود:
«ای گروه اصحابم بهدرستیکه مَثَل اهلبیت من در بین شما مثل کشتی نوح و باب حطّه بنیاسرائیل است، پس متمسّک شوید به اهلبیت من بعد از من که پیشوایان راشدین از ذرّیّه من هستند پس بهدرستیکه شما هرگز گمراه نشوید».
پرسیده شد: یا رسولالله امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: «دوازده تن از اهلبیت من»؛ یا فرمود: «از عترت من میباشند».
6. شارح غایةالاحکام به سند خود از ابوقتاده حدیث نموده که گفت: شنیدم پیغمبر خدا(ص) فرمود:
7. فاضل قندوزی از ابوالطفیل عامر بن واثله از علی(علیهالسلام) از پیغمبر(ص) روایت کرده که فرمود:
«یا علی تو وصیّ منی، جنگ تو جنگ من و سازش تو سازش من است، و تو امام و پدر یازده امامی که پاک و
معصومند و از ایشان است مهدی که زمین را از قسط و داد پر کند».[9]
8. و نیز قندوزی روایت کرده که پیغمبر(ص) فرمود:
«امامان بعد از من دوازده نفرند اول ایشان یا علی تویی و آخر ایشان قائم است که خدا به دستش مشارق و مغارب زمین را میگشاید».[10]
9. حموئی در فرائدالسمطین و سیّد علی همدانی در مودةالقربی از ابنعبّاس روایت کردهاند که رسول خدا(ص) فرمود:
«من سیّد پیامبرانم و علی سیّد اوصیا است و اوصیای من دوازده نفرند که اول آنها علی و آخر ایشان قائم است».
10. در روضةالاحباب و فرائدالسمطین از ابنعبّاس روایت شده که پیغمبر(ص) فرمود:
«جانشین و اوصیای من و حجّتهای خدا بر خلق بعد از من دوازده نفرند که اول ایشان برادر من است و آخر ایشان فرزند من است».
پرسیده شد: یا رسولالله برادرت کیست؟
فرمود: علی بن ابیطالب.
پرسیده شد: فرزندت کیست؟
فرمود:
«مهدی است که زمین را از قسط و عدل پر کند همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد. سوگند به آنکس که مرا بهحقّ بشارتدهنده و انذارکننده مبعوث کرد، اگر باقی نماند از دنیا مگر یک روز خدا آن روز را طولانی گرداند تا فرزندم مهدی در آن بیرون آید، پس عیسی بن مریم نزول کند و پشت سر او نماز بخواند و زمین به نورش روشن شود و سلطنتش به مشرق و مغرب برسد».[12]
11. شارح غایةالاحکام از حسین(علیهالسلام) روایت کرده است که فرمود:
«از ما است دوازده نفر، اوّل ایشان علی بن ابیطالب و آخر ایشان قائم(علیهمالسلام) است».[13]
12. حموئی و همدانی از ابنعبّاس روایت کردهاند که پیغمبر(ص) فرمود:
«من و علی و حسن و حسین، و نه تن از فرزندان حسین مطهّر و معصومیم».
13. خوارزمی در مقتلالحسین(علیهالسلام) و المناقب و همدانی در مودةالقربی از سلمان روایت کردهاند که گفت: وارد شدم بر پیغمبر(ص) درحالیکه حسین بر زانوی او بود چشمهایش را میبوسید و دهانش را میبوسید و میفرمود:
«تو آقا، پسر آقایی، تو امام پسر امام، برادر امام، پدر امامانی، تو حجّت خدا پسر حجّت خدایی و
پدر نُه حجّتی که از صلب تو هستند و نهمین ایشان قائم آنهاست».[15]
از این قسم اخبار در کتب اهلسنّت بسیار است، برای نمونه همین مقدار کافی است.
و مفصّلتر از اخباری که نقل شد روایاتی است که در آنها اسامی مبارک دوازده امام از حضرت علی(علیهالسلام) تا حضرت حجّة بن الحسن العسکری، امام دوازدهم، مهدی منتظر- عجل الله تعالی فرجه الشریف - نامبرده شدهاند که شارح روایاتی میباشند که در آنها فقط عدد ائمّه ذکر شده است.
این اخبار از طرق شیعه بسیار و متواتر است، و از طرق اهلسنّت نیز روایت شده است و اعتبار آنها به روش اهلسنّت با همان روایات مشتمل بر عدد ائمّه که در کتب صحاح تخریج شده تأیید و تضمین میشود.
14. مانند روایت جابر که در روضةالاحباب و مناقب، روایت شده است.[16]
15. و مانند روایت ابوسلمی (راعی ابل حضرت رسولالله(ص)) که خوارزمی و قندوزی روایت کردهاند.[17]
16. و مثل روایت حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) که خوارزمی روایت کرده است.[18]
17. و روایتی که حافظ ابوالفتح محمد بن احمد بن ابیالفوارس (م.412ق.) به سند خود در الاربعین خود نقل کرده از پیغمبر اکرم(ص) و این حدیث چهارم الاربعین اوست، که پس از آنکه نام ائمّه را از حضرت امیرالمؤمنین تا حضرت امام علیالنقی(علیهمالسلام) ذکر فرموده، میفرماید:
این احادیث و روایاتی که نقل کردیم اگر به نامهای شریف دوازده امام هم تصریح نداشت و فقط به همان عدد دوازده امام اکتفا شده بود جز بر ائمّه اثنیعشر(علیهمالسلام) و مذهب شیعه، بر هیچیک از مذاهب و پیشوایان آنها انطباق ندارد، زیرا فقط شیعه امامیه است که قائل به امامت ائمّه اثنیعشر است و این روایات در قوّت و اعتبار و تواتر به پایهای است که احدی از اهلسنّت در صحّت آنها تردید نکرده است هرچند در تفسیر و توجیه آن بیجهت دست و پا کرده و خود را به زحمت انداختهاند، ولی چنانچه در حواشی منتخبالاثر نگاشتهایم نتوانستهاند هیچگونه توجیه قابل قبولی برای این احادیث بنمایند، این احادیث مستقیماً اعلان صحّت مذهب شیعه است و با اخبار و روایاتی که نامهای شریف امامان را دارد، مؤیّد و معاضد یکدیگرند.
از این جهت جمعی از علمای عامّه مانند علامه کبیر شیخ&، مؤلّف کتاب نفیس اظهارالحق در جزء2، ص94 و کتب دیگر؛ قندوزی صاحب ینابیعالموده، علامه محمد معین بن محمد امین سندی، مؤلّف دراساتاللبیب و مواهب سیّد البشر فی حدیث الائمة الاثنیعشر، سیّد جمالالدین مؤلّف روضةالاحباب، ابنصباغ مالکی در الفصولالمهمه، سبط ابنجوزی در تذکرةالخواص، نورالدین عبدالرحمن جامی در شواهدالنبوه، حافظ ابیعبدالله گنجی شافعی مؤلّف کفایةالطالب و البیان،
کمالالدین محمد بن طلحه شافعی مؤلّف مطالبالسؤول، قاضی روزبهان مؤلّف ابطال نهج الباطل، شارح الشمائل، ابنخشاب مؤلّف موالیدالائمّه، شیخ سعدالدین حموی، خواجه محمد پارسا، حافظ ابیالفتح محمد بن ابیالفوارس، عبدالحقّ دهلوی، صلاحالدین صفدی، جلالالدین رومی، شیخ عبدالرحمن صاحب مرآةالاسرار، قاضی شهابالدین دولتآبادی صاحب تفسیر البحرالمواج و هدایةالسعداء، عبدالله بن محمد مطیری مدنی صاحب الریاضالزاهره، محمد بن ابراهیم حموینی شافعی صاحب فرائدالسمطین، قاضی بهلول بهجت افندی، شمسالدین زرندی، شبراوی رئیس دانشگاه الأزهر مؤلّف الاتحاف، شیخ ضیاءالدین احمد کشمخانوی مؤلّف لوامعالعقول و جماعت دیگری که ذکر اسامی آنها موجب اطاله کلام است، صریحاً به امامت ائمّه اثنیعشر اعتراف کرده و فضایل و مناقب آن بزرگواران را نوشتهاند.[20]
بنا بر آنچه گفته شد روایات و احادیث دوازده امام صحّت و حقّانیّت مذهب شیعه اثنیعشری (دوازده امامی) را مانند آفتاب آشکار میسازد و بر هیچیک از مذاهب جز مذهب شیعه اثنیعشری منطبق نیست و دلالت این احادیث بر امامت حضرت مهدی(علیهالسلام) بهطوری مورد قبول و مسلّم است که ابوداوود احادیث دوازده امام را در جامع خود که از معتبرترین و معروفترین کتب مورد اعتماد اهلسنّت و از «صحاح ستّه» به شمار میرود در کتاب «المهدی» تخریج کرده است.[21]
برای مزید بصیرت یادآور میشویم که طبق احصای ناقص ما، در کتاب منتخبالاثر، 271 حدیث دلالت بر امامت دوازده امام دارد.
و 94 حدیث دلالت دارد که حضرت مهدی(علیهالسلام) دوازدهمین ایشان است.
و 91 حدیث دلالت دارد بر اینکه امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) نخستین ایشان و مهدی(علیهالسلام) دوازدهمین آنهاست.
و 107 حدیث دلالت دارد بر اینکه امامان دوازده نفرند و نه تن ایشان از فرزندان حسین(علیهالسلام) و نهمین آنها حضرت قائم(علیهالسلام) است.
و 50 حدیث دلالت بر اسامی شریف دوازده امام دارد.
بدیهی است احادیث و اخبار در هریک از موضوعهای نامبرده بیش از اینهاست و آنچه یادآور شدیم فقط برحسب احصائی است که در
این کتاب انجام دادهایم و به خواست خداوند متعال در کتابی که در آینده تقدیم جامعه شیعه و حقایقپژوهان خواهیم کرد، احصائیههای جامعتر و بیشتر عرضه خواهیم کرد.
وَمَا تَوْفِیقِی اِلا بِاللهِ عَلَیهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ اُنِیبُ
[1]. ابنشهرآشوب در متشابهالقرآن و مختلفه (ج2، ص55- 57)، نیز اسامی جمعی از صحابه را كه از راویان این احادیث میباشند ذكر كرده است.
[2]. احمد بن حنبل، مسند، ج5، ص85 – 105.
[3]. احمد بن حنبل، مسند، ج5، ص106.
[4]. ابنعدی جرجانی، الکامل، ج3، ص15؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج16، ص286.
[5]. متقی هندی، کنزالعمال، ج12، ص33.
[6]. متقی هندی، كنزالعمال، ج12، ص34.
[7]. ر.ک: خزاز قمی، کفایةالاثر، ص33 – 34؛ لکهنوی هندی، عبقاتالانوار، ج20، ص247؛ حسینی میلانی، نفحاتالازهار، ج2، ص331؛ ج4، ص211.
[8]. محدث نوری، كشفالاستار، ص74. «امامان پس از من، دوازدهنفرند به شماره برگزیدگان بنیاسرائیل و یاران عیسی».
[9]. قندوزی، ینابیعالموده، ج1، ص252- 253.
[10]. قندوزی، ینابیعالموده، ج3، ص395.
[11]. قندوزی، ینابیعالموده، ج3، ص295 – 296، 384؛ محدث نوری، كشفالاستار، ص74.
[12]. قندوزی، ینابیعالموده، ج3، ص 384؛ لکهنوی هندی، عبقاتالانوار، ج20، ص237.
[13]. محدث نوری، كشفالاستار، ص74؛ لکهنوی هندی، عبقاتالانوار، ج2، ص238.
[14]. قندوزی، ینابیع الموده، ج2، ص316؛ ج3، ص291؛ طبرسی، اعلام الوری، ج2، ص181؛ اربلی، کشفالغمه، ج3، ص314.
[15]. خوارزمی مقتلالحسین(علیهالسلام)، ج1، ص94؛ قندوزی، ینابیعالموده، ج2، ص44، 315، 316، 394؛ ج3، ص291.
[16]. قندوزی، ینابیع الموده، ج3، ص398 – 399؛ لکهنوی هندی، عبقاتالانوار، ج20، ص238.
[17]. خوارزمی، مقتلالحسین(علیهالسلام)، ج1، ص95؛ قندوزی، ینابیعالموده، ج3، ص380.
[18]. خوارزمی، مقتلالحسین(علیهالسلام)، ج1، ص94، فصل6.
[19]. مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص396؛ لکهنوی هندی، عبقات الانوار، ج20، ص253 – 254؛ محدث نوری، كشف الاستار، ص27 ـ 29؛ نسخه خطی الاربعین، حدیث 4. «هرکس بخواهد خدا را ملاقات کند درحالیکه از موفقین باشد، باید فرزندش حسن عسکری را دوست بدارد و ولیّ خود بداند؛ و هرکس دوست داشته باشد، خدا را با ایمان کامل و اسلام خوب ملاقات کند باید پسرش منتظر محمد و صاحبالزّمان مهدی را دوست بدارد؛ و این بزرگواران چراغهای تاریکیها و امامان هدایت هستند و نشانههای تقوا و پرهیزکاریاند. پس هرکس آنها را دوست بدارد و ولایت آنها را قبول کند، من بهشت را برای او ضمانت میکنم».
[20]. از حسن موافقات كه دلیل بر امكان حصول تفاهم بیشتر بین شیعه و اهلسنّت است این است كه اسامی ائمّه اثنیعشر(علیهمالسلام) در كتیبههای مسجد مقدس پیغمبر(ص) در مدینه طیّبه در قسمتی كه در زمان ملک سعود بن عبدالعزیز و فیصل تجدید بنا شده ثبت گردیده است و برحسب آنچه كه زمانی در یكی از كتب تاریخی معتبر دیدهام، سابق بر این هم این اسامی طیّبه در كتیبههای مسجد ثبت بوده با این تفاوت كه در كتیبههایی كه قبل از این تعمیر و تجدید بوده، اسامی ائمّه متصل بههم بوده و در كتیبههای فعلی به تفریق و در بین اسامی صحابه و ائمّه اربعه نوشته شده و نام حضرت مهدی(علیهالسلام) به این عبارت: «محمد المهدی رضی الله عنه» روبهروی كسی است كه از باب مجیدی به صحن مقدّس اول مشرّف میشود، در وسط قرار گرفته است.
[21]. ابوداوود سجستانی، سنن، ج2، ص309- 311.