يكشنبه: 9/ارد/1403 (الأحد: 19/شوال/1445)

پیدایش مؤمنان از پشت کفّار

چنانچه در اخبار و احادیث است خداوند نطفه‌های بسیاری از مؤمنان را در اصلاب کفّار به ودیعه گذارده و این ودایع باید ظاهر شود و پیش از ظهور این ودایع، قیام امام‌(علیه‌السلام) با شمشیر و قتل کفّار و رفع جزیه، عملی نخواهد شد زیرا مانع از خروج این ودایع می‌شود.[1]

آیا کسی پیش‌بینی می‌کرد از صلب حَجّاج خون‌خوار ستمکار که در بین دشمنان اهل‌بیت مانند او در شرارت کم یافت شده، مردی چون حسین بن احمد بن حجّاج معروف به ابن‌الحجّاج شاعر و سخنور

 

معروف شیعه و دوستدار خاندان رسالت(علیه‌السلام) پیدا شود که آن قصاید غرّا و اشعار شیوا در مدح و مناقب علی‌(علیه‌السلام) و اهل‌بیت آن حضرت و در نکوهش و سرزنش دشمنان آنها بگوید و مذهب شیعه را ترویج نماید؟

که ازجمله قصاید او قصیده معروفی است که مطّلع آن این
شعر است.

یَا صَاحِبَ القُبَّةِ الْبَیْضَاءِ عَلَی النَّجَفِ
 

 

مَنْ زَارَ قَبْرَكَ وَاسْتَشْفَی لَدَیْهِ شُفِی[2]
 

 

آیا کسی گمان می‌کرد از فرزندان سندی بن شاهک، قاتل حضرت موسی بن جعفر(علیهما‌السلام) یکی از مشاهیر شعرا و ستارگان جهان ادب (کشاجم) پیدا شود که تحت‌تأثیر جلوه حقیقت و ولایت علی‌(علیه‌السلام) و خاندانش عمرش را به مدیحه‌سرایی و نشر فضایل اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به پایان رساند.

پس این موضوع خروج نطفه‌های مؤمنان از اصلاب کفّار، موضوع مهمّی است که ظهور نباید مانع از آن شود و باید ظهور در موقعی واقع شود که در اصلاب کفّار ودیعه‌ای باقی نمانده باشد، چنانچه در سرگذشت نوح پیامبر‌(علیه‌السلام) قرآن مجید از سخن او در مقام دعا خبر داده:

 

﴿وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِراً كَفَّاراً﴾[3]

«و فرزندی هم جز بدکار و کافر از آنان به ظهور نمی‌رسد».

ظهور جهانی حضرت ولیّ عصر‌(علیه‌السلام) نیز در چنین موقعیتی واقع می‌شود.

و به همین معنا آیه شریفه:

﴿لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَاباً أَلِیماً﴾[4]

«اگر شما عناصر کفر و ایمان از یکدیگر جدا می‌گشتید همانا آنان که کافرند را به عذاب دردناک معذّب می‌ساختیم».

در روایات متعدّدی که در تفسیر البرهان[5] و الصافی[6] و بعضی تفاسیر دیگر و کتب حدیث روایت شده، تفسیر گردیده است.

و مضمون آن روایات این است که: قائم‌(علیه‌السلام) هرگز ظاهر نشود تا ودایع خدا خارج شود، پس وقتی خارج شد، دشمنان خدا بر هرکس ظاهر شود و آنها را به قتل رساند.

 


[1]. قمی، تفسیر، ج2، ص316- 317؛ صدوق، کمال‌الدین، ص641- 642؛ همو، علل‌الشرائع، ج1، ص147؛ بحرانی، حلیةالابرار، ج2، ص339 - 340؛ قندوزی، ینابیع‌الموده، ج3، ص251.

[2]. محدث نوری، خاتمة‌المستدرک، ج3، ص215؛ امینی، الغدیر، ج4، ص88؛ محدث قمی، الکنی و الالقاب، ج1، ص256. ای صاحب قبّه درخشان بر مكان بلند، هركس قبر تو را زیارت كرد و به آن طلب شفا نمود، شفا یافت.

[3]. نوح، 27.

[4]. فتح، 25.

[5]. بحرانی، البرهان، ج5، ص90 – 91.

[6]. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج5، ص43 0 44.

موضوع: 
نويسنده: