با دقّتها و موشكافىها و بررسىهایى كه محدّثین بزرگ و شاگردان مكتب اهلبیت(ع) در فرهنگ اسلامى بهطوركلّى و عموم دارند، شناسایى اسرائیلیات و عقایدى كه از این رهگذر وارد اندیشهها و كتابهاى اسلامى بهخصوص تفسیر و تاریخ شده است، براى آنانكه اهل فن هستند، كار دشوارى نیست. و بهطوركلّى اسرائیلیات را مىتوان به دو نوع تقسیم كرد:
1 ـ تواریخ و اندیشههایى كه با عقل و صریح یا ظاهر كتاب و سنّت مخالف است و معلوم است نسبتدادن آن به انبیاى گذشته نیز غلط و تهمت است؛ مانند عقاید «مجسّمه» و «مجبّره» یا نسبت دادن كفر و معصیت و بلكه كبیره به انبیا.
2 ـ تواریخ و اندیشههایى كه درستى یا نادرستى آنها معلوم نیست و فقط مستند آن نقل امثال «كعب الاحبار» مىباشد و مدرك اسلامى از قرآن و حدیث ندارد.
بدیهى است اینگونه نقلیات بى اساس و غیرمعتبر یا خلاف عقل و معیارهاى اسلامى كه بر اثر سوء سیاست زمامداران و یا اغراض بیگانگان و دسایس آنها در فرهنگ اسلام وارد شده، بههیچوجه مورد اعتنا و اعتماد نیست و اسلام از آن منزّه است و بحمدالله كاملاً این نقلیّات از احادیث و معارفى كه اصالت اسلامى دارند، مشخص است.