5. اصالت مهدویت
از جهت ابتناى آن بر آیات قرآن كریم
در قرآن مجید آیات متعدّدى است كه دلالت دارند بر پیروزى، فلاح حزبالله و غلبه سپاه خدا.
مانند این آیات:
«همانا حزب خدا پیروزمند است».
«همانا حزب خدا رستگار است».
«همانا سپاه ما پیروزند».
چنانكه آیاتى نیز دلالت دارند بر اینكه خدا پیامبران و مؤمنان را یارى مىنماید، مثل این آیات:
«همانا عهد ما درباره بندگانى كه به رسالت فرستادیم سبقت گرفته است كه البته آنها بر كافران فتح و پیروزى یابند».
«ما البته رسولان خود و اهل ایمان را در دنیا یارى مىدهیم و روز قیامت هم كه گواهان به شهادت برخیزند، به مقامات بهشتى پاداش مىدهیم».
بدیهى است این یارى و پیروزى شامل موارد جزئى هم مىشود؛ مثل مواقف و مشاهد بسیارى كه خداى تعالى پیغمبر اسلام(ص) را نصرت عطا فرمود، چنانكه شامل پیروزى به حجّت و برهان و دلیل و بیان نیز مىگردد؛ امّا معلوم است كه مناسب كمال امتنان و لطف خدا، پیروزى و نصرت مطلق است كه در زمینه وجود شرایط انجام خواهد شد.
پیروزىهاى جزئى و محدود نیز در زمینه وجود شرایط حاصل مىشود و بالاخره فرد اكمل و مصداق اتم پیروزى و نصرت، پیروزى و نصرت مطلق بر همه كفّار و جنود ابلیسى است كه نه حدّ زمانى آن را به پایانى محدود سازد و نه حدّ زمینى و جغرافیایى آن را مختصّ به یك منطقه نماید.
برطبق این آیات، در مقابله اهل حقّ با اهل باطل، غلبه نهایى باید با اهل حقّ باشد و بهطور كامل مشمول نصرت الهى شوند.
آیاتى نیز دلالت دارند بر اینكه حقّ پایدار و باقى است و باطل از میان رفتنى است؛ مانند آیه 17 سوره رعد كه در آن باطل را به كفِ روى آب و حقّ را به آب و بارانهاى سودمند تشبیه كرده است و در سوره انفال مىفرماید:
«خداى تعالى اراده كرده است كه حقّ را به كلمات خود، حقّ نماید (آن را اظهار و اعلام و اثبات نماید) و دنباله كافران را قطع فرماید».
آیاتى نیز دلالت دارند بر اینكه اراده الهى به این تعلّق گرفته و سنّتش بر این قرار یافته است كه مستضعفان پیشوایان و وارثان زمین شوند و مستكبران و طاغوتیان نابود گردند.
مثل این دو آیه:
«و ما اراده كردیم كه بر مستضعفین در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملك و جاه فرعونیان گردانیم و در زمین به آنها قدرت و تمكین بخشیم و به چشم فرعون و هامان و لشكریانشان و آنچه را كه از آن ترسان بودند، بنمایانیم».
بدیهى است این اراده خدا عام بوده و اختصاص به قوم بنىاسرائیل كه مستضعف شدند و فرعون و هامان كه آنان را استضعاف كرده بودند، ندارد؛ بلكه همه مستضعفان مشمول این عنایت الهى هستند و این سنّت خداست، لذا از حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نهجالبلاغه روایت شده است كه فرمود:
«دنیا بعد از خوددارى و تمكین نداشتنش از ما، منقاد و مطیع و راه ما خواهد شد؛ مانند ناقه سركش كه نسبت به بچّه خود پذیرایى و عطوفت دارد.
سپس این آیه را تلاوت فرمود:
بدیهى است این فرمایش به ظهور حضرت مهدى(علیهالسلام) اشاره دارد.
بعضى آیات نیز دلالت دارند بر اینكه خلافت ارض به مؤمنین و كسانى كه اعمال صالح دارند، خواهد رسید و دینشان كه خدا براى آنها پسندیده است، در زمین استقرار خواهد یافت و بیم و ترسشان به امن و استراحت خاطر تبدیل خواهد شد.
مثل این آیه:
و آیاتى نیز متضمّن این بشارت هستند كه اسلام بر سایر ادیان از جهت مایه و دستور و اصول و فروع و احكام و نظامات، بهحكم ﴿الْیَوْمَ أكْمَلْتُ لكُم دِینَكُم) كامل است، از جهت اجرا و عمل و گسترش یافتن در تمام جهان نیز كامل خواهد گشت و خدا آن را اتمام خواهد فرمود، مانند این آیات:
«كافران مىخواهند نور خدا را با نفس تیره خود خاموش كنند و خدا نگذارد تا آنكه نور خدا را به حدّ اعلاى كمال رساند هرچند كافران ناراضى باشند * اوست خدایى كه رسولش را با دین حقّ به هدایت خلق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم برترى دهد، هرچند كافران و مشركان ناراضى باشند».
«او خدایى است كه رسول خود را با قرآن و دین حقّ فرستاد تا او را بر همه ادیان دنیا غالب گرداند و بر حقیقت این سخن، گواهى خدا كافى است».
«كافران مىخواهند تا نور خدا را با گفتار باطل و طعن مسخره خاموش كنند؛ امّا خدا نور خود را تمام و كامل خواهد كرد هرچند كافران خوش ندارند * اوست خدایى كه رسولش را (براى هدایت مردم و ابلاغ دین) فرستاد...».
این آیات و آیات متعدّد دیگر علاوه بر آنكه بر استقرار دین خدا در سراسر زمین و آینده درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارك و تفاسیر و احادیث، به تحوّل بىسابقه و بىنظیر و انقلابى كه به رهبرى و قیام حضرت مهدى اهلبیت و امام منتظر و موعود انجام خواهد گرفت، تفسیر شده است. تعداد زیادى از این احادیث در كتابهاى اهلسنّت روایت شده، مثل كتاب شواهدالتنزیل حاكم حسكانى كه در آن
دویستوده آیه از آیاتى را كه در شأن اهلبیت(ع) نازل شده جمعآورى كرده و متجاوز از هزاروصدوشصت روایت در رابطه با این موضوع روایت نموده است.[14]
و ازجمله محدّثین نامدار و علماى بزرگ، سیّد هاشم بحرانى در جمعآورى آیاتى كه مربوط به حضرت مهدى(علیهالسلام) است كتابى به نام المحجّة فیما نزل فی القائم الحجّة تألیف كرده است. وى در این كتاب متجاوز از یك صد آیه را با احادیثى كه در تفسیر هریك وارد شده، ذكر فرموده است.
بنابراین اصالت قرآنى عقیده به مهدویت نیز باتوجّهبه این آیات و دقّت در مضامین آنها و كتابهاى تفسیر و احادیثى كه در تفسیر این آیات وارد شده، ثابت و غیرقابلانكار است.
اى از درت بهشت برین كمتر آیتى
كوثر ز خاك مقدم پاكت روایتى
والشّمس ز آفتاب جمال تو پرتوى
و اللّیل از سیاهى مویت كنایتى
اعجاز موسوى ز كمال تو شمّهاى
انفاس عیسوى ز لبان تو آیتى
اى عدل ایزدى، فكن از رخ حجاب را
كز عدل و داد نیست اثر جز حكایتى
چشم امید ما به تو اى رحمت خداست
بر بندگان خاك درت كن عنایتى
ماییم و ظلّ رایت لطف عمیم تو
فردا كه هركسى برود زیر رایتى
گر عاجزم ز مدح تو هرگز شگفت نیست
من ذرّه و تو مهر سپهر هدایتى[1]
[1]. اشعار از مرحوم والد(قدسسره) است.
[1]. مائده، 56.
[2]. مجادله، 22.
[3]. صافات، 173.
[4]. صافات، 171 - 172.
[5]. مؤمن، 51.
[6]. انفال، 7.
[7]. قصص، 5 - 6.
[8]. نهج البلاغه، حکمت209 (ج4، ص47).
[9]. قصص، 5.
[10]. نور، 55.
[11]. توبه، 32 - 33.
[12]. فتح، 28.
[13]. صف، 8 - 9.
[14]. این كتاب اخیراً به همّت و تحقیق و تعلیق یكى از علماى اعلام در بیروت به طبع رسید. ر.ک: حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل.