خامساً: اوامر و نواهی پروردگار دارای تعلیق هستند. بهطورمثال وقتی خداوند میفرماید: شراب حرام است، حرمت در این فرمان به شراب تعلق دارد. متعلق اوامر و نواهی خداوندی را میتوان به دو گونه تصور كرد. گاه متعلق، یك موضوع و یك مصداق مشخص خارجی است مانند مثال فوق كه متعلق نهی یك مایع شراب است و گاه متعلق عنوانی كلی است كه شامل مصادیق و موضوعات مختلف میشود بهطورمثال در آیه (وَلاَ تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ)[1] نهی خداوند، متعلق به مفهوم كلی تهلكه میباشد و این مفهوم كلی دارای مصادیق مختلفی است. ازطرفی تحقق مصداق و افراد تهلكه دائر مدار تحقق عنوان تهلكه است. بر این اساس، ممكن است یك اقدام و عمل نسبت به یك شاخص و یا در یك حالت خاص، القای در تهلكه باشد و نسبت به شخص دیگر و یا در حالت دیگر القای در تهلكه نباشد.
همچنانكه یكی از علمای تفسیر ذكر كردهاند و همچنانكه از روایات استفاده میشود تهلكه مصادیق مختلفی دارد.
گاهی القای در تهلكه، ترك انفاق مال، و گاهی انفاق مال و گاهی ترك دفاع و جهاد و گاهی دفاع است. چنانچه گاهی القای در تهلكه، فردی و گاهی عمومی و همگانی است؛ باید موارد و مناسبات و مصالح و مفاسد را در نظر گرفت: در بعضی موارد القای در تهلكه صادق و در بعضی موارد، صادق نیست، در پارهای از موارد اگر هم صادق باشد ترك آن سبب سقوط در تهلكه دنیوی یا اخروی بزرگتر و غیرقابل جبران میشود.
باتوجهبه پاسخهای فوق در قیام امام(علیه السلام) تهلكه تصویر نمیشود؛ زیرا:
اولاً، امام كه صاحب مقام امامت و عصمت است، از تمام امّت اعلم به احكام و معصوم از خطا و اشتباه است و آنچه از او صادر شود طبق فرمان الهی و تكلیف شرعی میباشد.
ثانیاً، بنیامیّه او را میكشتند، خواه بهسوی عراق میرفت یا در مكه میماند. امام(علیه السلام) در این مورد ملاحظه تمام مصالح را نمود، از مكه بیرون آمد برای اینكه در مكه او را نكشند و حرمت حرم، هتك نشود و هركس بادقت برنامه قیام آن حضرت را ملاحظه كند میفهمد كه امام(علیه السلام) برای آنكه شهادت و مظلومیتش حداكثر فایده را برای بقای اسلام و احیای دین داشته باشد تمام دقایق و نكات را مراعات كرد.
ثالثاً، هدف حسین(علیه السلام) از قیام و امتناع از بیعت و تسلیمنشدن و تحمل آن مصائب عظیمه، نجات دین بود، و این هدفی بود كه ارزش داشت امام(علیه السلام) برای حصول آن، جان خود و جوانان و اصحابش را فدا كند، ازاینجهت، شهادت را اختیار كرد و از آن مصائب بزرگ، استقبال نمود.
مقصود اصلی حسین(علیه السلام) ، امتثال امر خدا، حفظ دین، حمایت از حق و كشیدن خط بطلان بر حكومت بنیامیّه و افكار و هدفهای آنها بود. مقدمه رسیدن به این مقصود، تسلیمنشدن و استقامت تا سرحدّ شهادت و آنهمه حادثه است. هدف امام(علیه السلام) ، در پیشگاه خداوند محبوب، نزد پیامبر(ص) دوست داشتنی و نیز برای عقل و وجدان پاك انسانی، مقبول بود.
[1]. بقره، 195. «خود را به دست خود به هلاكت نیفکنید».