نكتهای كه در اینجا اشاره به آن مناسب است این است كه: شاید در این جمله نظر به اینكه امام(علیهالسلام) میفرماید: «رَبِّی وَرَبُّ آبَائِیَ الْأَوَّلِینَ» و نمیفرماید: «رَبُّنَا وَرَبُّ آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ» غرض عنایات خاصّه الهیّه به آن حضرت و پدران و نیاكان بزرگوارش حضرت ابراهیم، اسماعیل، نوح و دیگران و خصوص پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) باشد؛ چون این عنایات در كار به وجود آمدن شخصیّت باعظمتی مثل شخصیّت امامحسین(علیهالسلام) مؤثّر بوده و توجّه به آن شایسته است.
از حضرت آدم(علیهالسلام) تا خاتم(ص) پدران حضرت، تحت عنایت خاصّه خداوند متعال بودهاند و خدا آنها را برگزیده است. چنانكه میفرماید:
و از اینجا به مسئله اصطفای الهی كه در آیات دیگر نیز مثل: ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[2] میرسیم كه بعضی نادانهای بهاصطلاح روشنفكر! آن را انكار نمودهاند.
پس از این اذكار، امام(علیهالسلام) ثنا و ستایش، تمجید و اخلاص خود را در توحید و اقرار خود را به نعمتهای خدا كه از بسیاری و فراوانی
بیرون از شمار و احصا است عرض مینماید و سوابق نعمتهای خدا را بر خود از آغاز آفرینش و اول عمر خود یاد میكند و از اینكه انواع نیازها و حاجتها و فقرهای او را به غنا و بینیازی مبدّل فرمود و رنجها، غمها و دشواریها را از او دفع و رفع نمود و آسانی و عافیت در بدن و سلامت در دین، عطا فرمود كه اگر جمیع اولین و آخرین بنده را در یاد آنها كمك كنند از عهده یاد آنها و توجّه به یكایك از آنها برنخواهند آمد.
بنده همان بِه كه ز تقصیر خویش |
|
عذر به درگاه خدا آورد |
پاك و بلند است پروردگار كریم، عظیم و مهربان از اینكه نعمتهایش احصا شود یا كسی به پایان ثنا و ستایش او برسد یا الطاف و موهبتهای او را مكافات كند و پاداش دهد.
از او كه صاحب كرم، بینیازی، عفو، مغفرت، رحمانیّت، لطف و همه اوصاف كمال است، باید سؤال نمود و عرض حاجت كرد و در مقام تمجید، تحمید، سپاس، ستایش و نیایش هم اقرار به عجز و ناتوانی نمود.
به جایی كه خاصّان فَرَس راندهاند |
|
|
|
به لا أُحْصِی از تک فرو ماندهاند |
|
نه فرس ـ كه تشبیه بسیار ضعیفی است ـ اگر بر سیر نور هم سیر كنند بیشتروبیشتر از آن و میلیاردها سالنوری و سالهای از سالنوری
دارازتر هم طیّ كنند كه مثل حضرت خاتمالانبیا(ص) بیشتروبیشتر از اینها را طیّ كرده و در پایان سیرش ـ كه تصوّرش برای ما ممكن نیست ـ عرض كنند:
یا عرض كند:
حال دیگران از انبیا، اولیا و حال مردم دیگر معلوم است.
گفتم همه ملکِ حُسن سرمایه توست |
|
|
|
خورشید فلک چو ذرّه در سایهݘ توست |
|
گفتا غلطی ز ما نشان نتوان یافت |
|
|
|
از ما تو هر آنچه دیدهای پایهݘ توست |
|
لذا امام(علیهالسلام) هم در این بخش پس از این نیایشها، سپاسها، ستایشها و عرض ناتوانی از احصای نعمتهای الهی به سؤال و
درخواست میپردازد خطاب به خدا مینماید و عرض میكند:
«پروردگارا صلوات بر محمد و آل محمد بفرست و نعمتهایت را بر ما تمام كن (یعنی استمرار بده و اگرچه آنچه عطا كردهای در كثرت از شمار و احصا بیرون است ولی باز هم عطا كن و عطا كن، و هرگز نعمت و فیض خودت را از ما قطع نفرما) و ما را به اطاعت خودت سعادتمند كن، پاك و منزّهی تو و خدایی غیر از تو نیست».
[1]. آل عمران، 33. «خداوند، آدم و نوح و آلابراهیم و آلعمران را بر جهانیان برتری داد».
[2]. فاطر، 32. «سپس این کتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزیدة خود به میراث دادیم».
[3]. احمد بن حنبل، مسند، ج1، ص96، 118، 150؛ ج6، ص201؛ ابن ابیجمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج4، ص114؛ مجلسی، بحارالانوار، ج68، ص23؛ ج82، ص170؛ ج90، ص159؛ ج94، ص228؛ محدّث نوری، مستدرکالوسائل، ج4، ص321. «مرا توان مدح و ثنای تو نیست؛ تو خود باید ثناگوی ذات اقدس خود باشی».
[4].مجلسی، بحارالانوار، ج68، ص23؛ همو، مرآةالعقول، ج8، ص146. «خداوندا آنچنان که شایستة مقام شامخ تو بود، تو را نشناختم و آنچنان که شایسته مقام تو بود تو را پرستش نکردم».
[5]. ابنطاووس، اقبالالاعمال، ج1، ص346؛ مجلسی، زادالمعاد، ص180؛ محدّث قمی، مفاتیحالجنان، دعای عرفه امامحسین(علیهالسلام).