ازجمله اموری كه در باب خلوص نیّت توجّه به آن لازم است این است كه: خلوص نیّت در انجام عبادات و هر كار و عملی كه مقصود شخص از آن، رضای خدا و تقرّب به درگاه او باشد، با قصد فوائد غیرقربی و نتایج مادّی و دنیوی آن حاصل نمیشود؛ یعنی اگر مثلاً روزه را فقط بهقصد فوائد صحّی و بهداشتی آن بگیرد یا این قصد ضمیمه قصد للّه و قربت باشد، عمل صحیح نیست. البتّه بسیاری از احكام دارای اینگونه حكمتها و فوائد دنیوی، جسمی و مادّی هستند و در شرع حكمی كه متضمّن جلب مصلحت یا دفع مفسدهای نباشد وجود ندارد ولی در بهجاآوردن عمل اگر شخص بخواهد مأجور و مقرّب شود باید به قصد اطاعت و امتثال امر خداوند متعال آنها را بهجا آورد. لذا در مشهد اطاعت و فرمانبری مولای همه كائنات، بنده واقعی از فلسفه، فایده و حكمتِ دستور مولا نمیپرسد و به آن كاری ندارد.
دانستن فلسفه و حكمت، فایده علمی دارد و برای قوّت ایمان و عقیده به احكام شرع و مزید معرفت و یقین سودمند است، اما شرط عبودیّت و بندگی در مقام فرمانبری و اطاعت امر، پرسش از غرض مولا و حكمت عمل نیست؛ زیرا با اخلاص و كمال بندگی منافات دارد. در اینجا تسلیم
و انقیاد هرچه بیشتر باشد عمل كاملتر و نشانه مرتبه عبودیّت برتر است.
همانطور كه حضرت ابراهیم(علیهالسلام) وقتی به فرزندنش امر خدا را به «ذبح» او ابلاغ كرد او بدون درنگ گفت:
نپرسید فلسفه، حكمت و مصلحت ذبح من چیست، بلكه بیچونوچرا گفت: ای پدر! آنچه را به آن مأمور شدهای انجام بده.
یكی از امتیازات مهم ایمانی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بر دیگران از صحابه همین است كه آن حضرت در برابر اوامر و دستورات پیغمبر(ص) تسلیم محض بود و عرض وجود نمیكرد و فرمان را بیچونوچرا اجرا میكرد. درحالیكه بعضی در اعمال سلیقه و رأی شخصی و عرض وجود خود تا حدّ اعتراض و ردّ دستور پیغمبر(ص) به جسارت، خلاف ادب و عدم تسلیم، میایستادند.
علی(علیهالسلام) محو حقیقت، معنویت، كمال علم و عمل و شخصیّت والای رسول اكرم(ص) بود و به: ﴿وَ مَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى﴾[2] مؤمن واقعی بود و عالیترین مرتبه خلوص را دارا بود و به شرایط بندگی ملتزم و متعهّد بود.
بنده آن باشد كه بند خویش نیست |
|
|
|
جز رضای خواجهاش در پیش نیست |
|
گر ببرّد خواجه او را پا و دست |
|
|
|
دست دیگر آرد كه این نیز هست |
|
نی ز خدمت مزد خواهد نی عوض |
|
|
|
نه سبب جوید ز امرش نه غرض |