در عرفان و خداشناسی و سیروسلوك، هیچ خط و حرفی را معتبر نمیشناختند، و برنامههای بهاصطلاح عرفانی متصوّفه و غلوّآمیز را شدیداً تخطئه میكردند. به حفظ حریم توحید و نفی شرك اهمّیت بسیار میدادند.
خلاصه در عرفان و سیروسلوك، همان خط و راه مستقیم بزرگان اصحاب و علما، مانند شیخ طوسی، علامه مجلسی، و سایر فقها و محدثین عالیقدر را یگانه خط نجات میدانستند. درعینحال، با نگرش وسیعی كه داشتند، دور از تحجر و تقدسمآبیهای عوامپسند بودند.
افكار صوفیانه و اعمال و حالاتی را كه چهبسا، برخی نادانان، برای پیروان طریقت، فضیلت و كرامت اخلاقی و نشانه اعراض از دنیا و صفای باطن میشمردند، مردود میدانستند. اسلام ناب محمدی را خالی از رهبانیت و بیتفاوتی میشمردند.