«همانا خدا چنین میخواهد كه هر رجس و ناپاکی را از شما خانواده نبوّت ببرد و شما را از هر عیب پاك و منزّه گرداند».
برحسب احادیث متواتر و مشهور بین شیعه و سنّی آیه تطهیر در مورد اجتماع آن پنج شخصیّت ممتاز عالم آفرینش در زیر كساء، و دعا و صلوات پیغمبر(ص) بر آنها كه دفعات متعدّد در منزل پیغمبر(ص) و در خانه فاطمه زهرا(علیهاالسلام) و در حجره امّسلمه، و بعضی اماكن دیگر اتّفاق افتاد، نازل شد، و آیه شریفه و احادیثی كه در تفسیر آن وارد شده دلالت بر عصمت و جلالت شأن حضرت سیّدالشّهدا(علیهالسلام) دارند.
راجع به این آیه و احادیث كساء و اسناد و متون آن كتابهای مفصّل نگاشته شده، و بعضی راویان مثل صبیح[2]به مناسباتی فقط قسمتی از آن را نقل كردهاند. ازجمله: مسلم، بغوی، واحدی، اوزاعی، محبّ طبری، ترمذی، ابناثیر، ابنعبدالبر، احمد، حموینی، زینی دحلان، بیهقی و دیگران از عایشه، امّسلمه، انس، واثله، صبیح، عمر بن ابیسلمه، معقل بن یسار، ابیالحمراء، عطیه، ابیسعید، و امّسلیم[3] روایات متعدّدی در این واقعه جلیله و منقبت عظیمه نقل كردهاند.
عایشه میگوید: پیغمبر(ص) بامدادی درحالیكه یك نوع از بُردهای یمنی (كه از موی سیاه بافته میشد) در بر داشت، بیرون آمد، سپس حسن(علیهالسلام) آمد، پیغمبر او را داخل بُرد نمود، بعد از او حسین(علیهالسلام) آمد و داخل بُرد شد، آنگاه فاطمه(علیهاالسلام) آمد و پیغمبر(ص) او را داخل بُرد كرد و بالأخره علی(علیهالسلام) آمد او را داخل بُرد كرده و فرمود:
«اوزاعی» از شدّاد بن عبدالله روایت كرده كه وقتی سر حسین(علیهالسلام) آورده شد، مردی شامی به آن حضرت و پدرش جسارت كرد، واثلة بن اسقع برخاست و گفت: سوگند به خدا من همواره علی، حسن، حسین و فاطمه را دوست میدارم، بعد از آنكه شنیدم پیغمبر(ص) در حقّ آنها فرمود آنچه را كه فرمود؛ یك روز در خانه امّسلمه در خدمت پیغمبر مشرَّف بودم كه حسن آمد، پیغمبر او را بر ران راستش نشانید و بوسید، سپس حسین آمد و او را بر ران چپش نشانید و بوسید، سپس فاطمه آمد و او را پیش روی خود نشانید، آنگاه علی را طلب كرد و گفت:
«دولابی» در الذّریّةالطاهره از امّسلمه روایت كرده كه پیغمبر(ص) به فاطمه فرمود: شوهر و پسرانت را نزد من بیاور! فاطمه آنها را خدمت رسول خدا حاضر نمود، پیغمبر(ص) كسایی فدكی را بر ایشان پوشاند و دستش را بر ایشان گذارده و فرمود:
«خدایا اینها خاندان محمّد هستند، پس درود و رحمت و بركات خود را بر آل محمّد قرار بده، بهدرستیكه تو پسندیده و بزرگی!».
و امّسلمه گفت: من كساء را بلند كردم كه بر آنها داخل شوم پیغمبر آن را نگه داشت و فرمود:
«تو بر خیر و سعادت هستی».
و نظیر این روایت را حموینی از واثله روایت كرده است.[7]
واحدی در اسبابالنّزول،[8] احمد در مناقب و طبرانی[9] از ابیسعید خدری نقل كردهاند كه آیه: ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللّٰهُ﴾ در حقّ پنج نفر نازل شد: رسول خدا(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهمالسلام).[10]
و نیز احمد از امّسلمه روایت كرده كه پیغمبر(ص) در خانة او بود. فاطمه(علیهاالسلام) با دیگ سنگی كه در آن خزیره بود[11] بر آن حضرت وارد شد، پیغمبر درحالیكه
روی كسایی نشسته بود فرمود: «شوهر و پسرانت را بخوان»، سپس علی و حسن و حسین(علیهمالسلام) آمدند و نشستند و باهم از آن طعام خوردند. امّسلمه گفت: من در حجره نماز میخواندم خدا این آیه را نازل كرد:
پس پیغمبر زیادتی كساء را گرفت و آنها را با آن پوشانید. سپس دستش را بیرون آورد و اشاره به آسمان كرد و گفت:
«خدایا اینان اهلبیت و نزدیکان منند، پس از ایشان هر ناپاکی و آلودگی را دور گردان، و ایشان را کاملاً پاكیزه كن».
امّسلمه گفت: من سر خود را از خانه داخل نموده و گفتم: من با شمایم یا رسولالله؟ فرمود:
«تو رو به خیر هستی، تو رو به خیر هستی».
و نظیر این حدیث را واحدی نیز به سند خود از امّسلیم روایت كرده است.[14]
این احادیث كثیر، بر عصمت حضرت سیّدالشّهدا(علیهالسلام) دلالت دارند و اینكه هر عمل و اقدام و نهضتی كه بنماید مطابق صواب و حقیقت است. سیوطی در اكلیل به این آیه استدلال نموده و گفته است كه همه اجماع اهلبیت(علیهمالسلام) را حجت میدانند؛ زیرا خطا رجس است و رجس و پلیدی نیز از ایشان نفی شده است.[15]
[1]. احزاب، 33.
[2]. ابناثیر جزری، اسدالغابه، ج3، ص11؛ ابنحجرعسقلانی، الاصابه، ج3، ص327.
[3]. مسلم نیشابوری، صحیح، ج7، ص130؛ ترمذی، سنن، ج5، ص30 ـ 31،238؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج3، ص1100؛ بیهقی، المحاسن و المساوی، ج1، ص325؛ واحدی، اسبابالنزول، ص239 ـ 240؛ بغوی، مصابیحالسنه، ج2، ص454؛ ابناثیر جزری، اسدالغابه، ج2، ص12، 20؛ ج5، ص521، 589؛ طبری، ذخائرالعقبی ص21 ـ 24؛ ابنحجر عسقلانی، الاصابه، ج4، ص467؛ ج8، ص265.
[4]. مسلم نیشابوری، صحیح، ج7، ص130؛ بغوی، مصابیحالسنه، ج2، ص454؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص24.
[5]. ابناثیر جزری، اسدالغابه، ج2، ص20.
[6]. دولابی، الذّریّةالطّاهره، ص150.
[7]. حموینی، فرائدالسّمطین، ج1، ص33 ـ 34.
[8]. واحدی، اسبابالنّزول، ص239.
.[9] طبرانی، المعجمالاوسط، ج3، ص380؛ همو، المعجمالصغیر، ج1، ص135.
[10]. طبری، ذخائرالعقبی، ص21 ـ 24.
[11]. «خزیره» عبارت است از: تكّههای گوشت که همراه آب زیاد در دیگ ریخته، روی آتش بگذارند، وقتیكه پخته شد آرد در آن ریخته و فرود آورند. صفیپور، منتهیالارب، ص314.
.[12] احزاب، 33.
[13]. احمد بن حنبل، مسند، ج6، ص292.
[14]. واحدی، اسبابالنّزول، ص239.
[15]. سیوطی، الاكلیل، ص178. مخفی نماند كه در كتب شیعه اسناد این حدیث در نهایت كثرت و متن بعضی از این احادیث بهطور تفصیل روایت شده كه ازجمله آنها «حدیث كساء» است.