جمعه: 31/فرو/1403 (الجمعة: 10/شوال/1445)

ماه رمضان، ماه دعا

﴿وَقَالَ رَبُّكُمْ اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُم إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ﴾؛[1]

«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت كنم. درحقیقت، كسانی ‌كه از پرستش من كبر می‌ورزند به‌زودی خوار در دوزخ درمی‎آیند».

یكی از وظایف و برنامه‎هایی كه روزه‎داران در ماه رمضان اجرا می‎نمایند، دعا و مناجات و طلب حوایج از خداوند قاضی‌الحاجات است.

خواندن دعا و طلب‌ خیر كردن از خداوند در هر زمان، مستحب و توان‌بخش روان و از اسباب نشاط دل، انبساط‌خاطر و تجدید قوای فكری و روحی است.

«دعا» رافع غم و اندوه، غذای مقوّی روح، برطرف‌كننده ناراحتی‎ها، سبب خوش‎بینی و امّید به آینده و نجات از كابوس ناامیدی است.

دعا، خواندن پروردگار و یاری‌خواستن و حاجت‌طلبیدن از اوست كه انسان فطرتاً از این نعمت بزرگ و رحمت واسعه الهی، بهره‎مند است.

بشر ـ هرچه هم قوی و نیرومند باشد ـ در شداید و سختی‎ها به وجود خدا ـ ‎كه برتر از همه و بی‎نیاز از همه و كارساز همه است ـ

 

رومی‎آورد و به او پناهنده می‎شود و رفع سختی‎ها و بلاهایی را كه به آن گرفتار شده را از او می‎طلبد. فطرتش او را به‌سوی خدا رهبری می‎نماید و غیر از خدا كارسازی نمی‎یابد:

﴿قُلْ أَرَأَیْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّٰهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللّٰهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ * بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ﴾؛ [2]

«بگو: به نظر شما، اگر عذاب خدا شما را در رسد یا رستاخیز شما را دریابد، اگر راست گویید، كسی غیر از خدا را می‎خوانید؟ [نه،] بلكه تنها او را می‎خوانید، و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور می‎گرداند، و آنچه را شریك [او] می‎گردانید فراموش می‎كنید».

اگر افتی بدام ابتلایی
 

 

به‌جز او از كه میجویی رهایی[3]
 

 

انسان در پستی و بلندی‎های زندگی و حوادث روزگار و در برابر پیشامدهای سخت و ناگوار به مواردی می‎رسد كه غیر از دعا هیچ‎گونه تكیه‎گاهی برای خود نمی‎یابد و فقط دعا می‎تواند ضعف و ناتوانی روحی او را جبران كند.

یكی از چیزهایی كه هر بیمار و گرفتار به آن شایق و مایل است «دعا» است.

 

هر شخص بیمار و هر انسان مبتلا و ناراحت مایل است دوستی داشته باشد كه دردهای خود را با او بگوید و او را از ناراحتی‎های خود آگاه ساخته، گرفتاری‎های خود را برایش شرح دهد و آنچه را بر سرش آمده یكایك برای او بازگو كند و به‌اصطلاح، «عقده‎گشایی» نماید.

علم روان‌شناسی این را یكی از راهكار‎های تخفیف آلام و سبك‌شدن اضطراب، نگرانی و ناراحتی روحی شناخته است.

اگر شخصی غصّه و اندوه خود را در دل نگاه داشته و پنهان كند و یا كسی را نیابد كه غم دلش را آنچنان‌كه هست به او بگوید، در آتش اضطراب و خیالاتِ غم‌افزا می‎سوزد و دنیای وسیع را بر خود تنگ و تاریك می‎بیند.

یكی از فواید دعا این است كه مؤمن، با خدای مهربان و شنوا، رازها، غصّه‎ها و رنج‎ها و افسردگی‎هایش را در میان می‎گذارد و گرفتاری‌های خود را بی‎كتمان شرح می‎دهد؛ و از او چاره‎جویی می‎كند و می‎داند كه خدا از هركس به او نزدیك‎تر است؛ ناله و صدایش را می‎شنود و او را پاسخ می‎گوید.

بنده مؤمن، پس از دعا احساس می‎كند كه آلام درونی‎اش تخفیف یافته و سنگینی بار اندوه و فشارهای روحی‎اش سبك‎تر شده است.

راستی اگر دعا نبود و اگر بندگان راه به دعا نمی‎بردند و ناچار بودند راز دل و غصّه‎های خود را بازگو نكنند، چقدر زندگی ناگوار و تلخ می‎شد و عقده‎های روحی، آنان را آزار می‎داد.

 

ما باید به‌خاطر وجود نعمت «دعا»، حمد خدا را به‌جا آوریم و این نعمت را عزیز و گرامی بداریم.

در دعای «ابو‌حمزه» است كه:

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی أَدْعُوهُ فَیُجِیبُنِی وَإِن ْكُنْتُ بَطِیئاً حِینَ یَدْعُونِی»؛

«حمد برای آن خدایی است كه او را می‎خوانم؛ پس مرا جواب می‎دهد، هرچند من در جواب او ـ ‎وقتی مرا بخواند ـ كُند هستم».

و در همان دعا می‎خوانیم:

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیُعْطِیَنِی وَإِنْ كُنْتُ بَخِیلاً حِینَ یَسْتَقْرِضُنِی»؛

«حمد، مخصوص خدایی است كه از او می‎خواهم، پس مرا عطا می‎كند؛ هرچند وقتی از من وام بخواهد[4] بخل می‌ورزم».

و در فرازهای دیگری از این دعای زیبا می‎خوانیم:

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی اُنَادِیهِ كُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِی وَأَخْلُو بِهِ حَیْثُ شِئْتُ لِسِرِّی بِغَیْرِ شَفِیعٍ فَیَقْضِی لِی حَاجَتِی»؛

«سپاس مر خدای را كه هر زمان بخواهم برای نیازم او را ندا می‎كنم و برای رازگفتن با او خلوت می‎نمایم؛

 

بدون اینكه شفیعی داشته باشم، پس حاجتم را برمی‎آورد».

«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی أَدْعُوهُ وَلَا أَدْعُو غَیْرَهُ وَلَو دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَمْ یَسْتَجِبْ لِی دُعَائِی»؛[5]

«سپاس از آن خدایی است كه او را می‎خوانم و غیر او را نمی‎خوانم و اگر غیر او را بخوانم، دعایم را مستجاب نمی‎كند».

دعا، همّت را بلند، اراده و تصمیم را استوار، و انسان را در برابر حوادث بزرگ و مصائب جانكاه مجهّز و بیمه می‎سازد.

حضرت سیّدالشّهدا×‎ در آغاز روز عاشورا ـ ‎كه می‎بایست به استقبال آن‌همه بلا و مصیبت برود و آن شداید و سختی‌ها هركدامش برای اینكه تهمتنان جهان را از پای درآورد و به خاك ذلّت و تسلیم بنشاند، كافی بود ـ روی به درگاه خدا آورد، و با این جمله‎های پرمعنا خدا را خواند و از او تأیید و قوّت خواست و در آن میدان شداید و نوائب، سرمویی از صراط مستقیم منحرف نشد و لحظه‎ای از هدف و مقصد عالی خود دیده برنداشت و فرمود:

«اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی كُلِّ كَرْبٍ وَأَنْتَ رَجَائِی فِی كُلِّ شِدَّةٍ وَأَنْتَ لِی فِی كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ، كَمْ مِنْ هَمٍّ یَضْعُفُ فِیهِ الْفُؤَادُ وَتَقِلُّ فِیهِ الْحِیلَةُ وَیَخْذُلُ فِیهِ الصَّدِیقُ وَیشْمُتُ فِیهِ الْعَدُوُّ.
 
أَنْزَلْتُهُ بِكَ وَشَكَوْتُهُ إِلَیْكَ رَغْبَةً مِنِّی إِلَیْكَ عَمَّنْ سِوَاكَ فَفَرَّجْتَهُ عَنِّی وَكَشَفْتَهُ، فَأَنْتَ وَلِیُّ كُلِّ نِعْمَةٍ وَصَاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ وَمُنْتَهَی كُلِّ رَغْبَةٍ».[6]

در جمله‎های روح‌بخش این دعا دقّت كنید تا دریابید سلاحی كه حسین‌×‎ به آن مسلح بود، سلاحی بود كه اگر تمام دنیا، سپاه و لشکر می‎شد و با سپاه كوفه هم‌دست می‎شدند، نمی‎توانستند حسینِ حقیقت و فضیلت را بشكنند و شهامت و شجاعت و استقامت او را متزلزل سازند و او را از مقصد و هدفی كه دارد به جای دیگر و نقطه دیگری متوجّه نمایند.

آری، خدا پشتیبان، مددكار و امید و مقصد و منتهای حسین×‎ بود، كه توانست از آن میدان بلا، شرافتمندانه و سربلند بیرون آید و ذلیل و زبون و تسلیم كفّار نگردد؛ و دین خدا را با بذل جان خود و جوانان و یارانش یاری نماید.

دعا، وسیله تهذیب باطن و نشان از شعور دعاكننده به فقر و نیازش به خدا و باعث رسوخ صفت تواضع و فروتنی و افتادگی و پرهیز از تكبّر و گردنكشی است.

 


[1]. غافر، 60.

[2]. انعام، 40 ـ 41.

[3]. از گنج دانش مرحوم آیت‎الله والد+.

[4]. اشاره به آیه كریمه 245 سوره بقره: ﴿مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّٰهَ قَرْضاً حَسَناً﴾.

[5]. طوسی، مصباح‌المتهجد، ص582؛ ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، ج1، ص157 (دعای ابوحمزه ثمالی).

[6]. طبری، تاریخ، ج4، ص321؛ مفید، الارشاد، ج2، ص96. «خدایا تو در هر گرفتاری پناه من هستی و تو در هر سختی امّید من هستی و تو برای من در هر بلایی که به من برسد پناه و ساز و برگ من هستی. خدایا چه مشکل‌ها و گرفتاری‌ها که قلب در آن ضعیف می‌شود و چاره کم می‌گردد و دوست خوار شده و از امتحان درنمی‌آید و دشمن شماتت می‌کند؛ به پیش تو آوردم و به تو شکایت کردم که از دیگران نااُمّید شده و به تو روی آوردم، پس آن گرفتاری‌ها را برطرف کردی و بازکردی، پس تو صاحب هر نعمتی و صاحب هر نیکی و پایان و منتهای هر خواسته هستی».

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: