جمالالدّین محمّد بن یوسف زرندی حنفی مكّی از سوید بن غفله روایت كرده است كه وقتی سختی و شدّت بر امیرالمؤمنین علی(ع) زیاد شد، آن حضرت به فاطمه زهرا(س) فرمود:
مناسب است خدمت پیغمبر(ص) بروی و از او درخواست نمایی. فاطمه زهرا(س) به محضر پدر مشرّف شد و در را كوبید.
پیغمبر(ص) فرمود: این دركوبیدن فاطمه است. هنگامی آمده كه عادت نداشت در این هنگام به نزد ما بیاید. دستور داد تا در را باز كردند.
پیغمبر(ص) فرمود: در ساعتی آمدی كه عادت تو نبود در این وقت پیش ما بیایی!
فاطمه(س) عرض كرد: یا رسولالله! این فرشتگانند كه طعامشان تسبیح، تحمید و تمجید است؛ پس طعام ما چیست؟
پیغمبر اسلام(ص) كه خود رئیس و رهبر زهّاد روزگار بود، فرمود: سوگند به آنكس كه مرا به حق مبعوث كرده، در خانه ما سی روز است آتش برای طبخ غذا روشن نشده، امّا چند رأس گوسفند برای ما رسیده است. اگر میخواهی امر كنم تا پنج رأس آنها برای تو باشد و یا اگر میخواهی پنج كلمه ـ كه جبرئیل به من تعلیم كرده ـ به تو تعلیم دهم؟
فاطمه زهرا(س) كه مركز زهد و كانون شوق و توجّه به خدا و منبع معرفت و كمال بود از مال دنیا در آن حال چشم پوشید و عرض كرد:
آن پنج كلمه را به من تعلیم دهید.
پیغمبر(ص)فرمود: بگو:
«یَا أَوَّلَ الْأَوَّلِینَ، وَیَا آخِرَ الْآخِرِینَ، وَیَا ذَالْعُرْوَةِ الْمَتِینِ وَیَا رَاحِمَ الْمَسَاكِینَ وَیَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».[1]
فاطمه(س) فرمود: «از خدمت پدر به خانه بازگشتم».
علی(ع) فرمود: چه با خود آوردی؟
فاطمه(س) فرمود:
«ذَهَبْتُ مِنْ عِنْدِكَ إِلَى الدُّنْیَا وَأَتَیْتُكَ بِالْآخِرَةِ»؛
«از نزد تو به طلب دنیا رفتم و آخرت را به پیش تو آوردم!».
علی(ع) فرمود:
«خَیرُ أیّامِكِ، خَیرُ أیّامِكِ»؛
«بهترین روزهای تو است؛ بهترین روزهای تو است».[2]
***
این حكایتها نمونههایی از ایمان صادق تربیتشدگان مكتب محمدی است و بهویژه در تاریخ زندگی حضرت علی و حضرت زهرا و فرزندان آن دو همسر عالیقدر(علیهمالسلام) و اصحاب خاصّ ایشان نظایر آن بسیار است.