بههرحال اگر بهطور یقین، شب قدر معلوم نشود، نهانبودن آن متضمّن حكمت و مصلحتی بوده و ممكن است آن مصلحت این باشد كه مسلمانان تمام شبهای این ماه، یا لااقل این سه شب را در عبادت و پرستش خدای تعالی و تلاوت قرآن و آموختن معارف، حقایق و تعالیم آن، بیشتر اهتمام نمایند و سراسر ماه را «ماه قرآن» قرار دهند و در شبهای «نوزدهم» و «بیستویكم» و «بیستوسوّم»، در توبه و استغفار و اصلاح احوال و خواندن قرآن و دعا، جِدّوجَحد بلیغ نمایند و تا صبح بیدار باشند.
نكته دیگری كه در پنهانماندن شب قدر بهنظر میرسد، این است كه اگر این شب با اینهمه قدر و منزلت، مشخّص و شناخته شود، بسیاری از مردم به عبادت در آن اكتفا كرده و از فیض توجّه و دعا در سایر شبها باز میمانند و بسا كه سبب غرور یا عجز بعضی شود؛ درحالیكه چون پنهان و نامشخّص است، مؤمنان در تمام شبهایی كه
طرفِ احتمال است به ذكر الهی و توبه اشتغال میورزند و از بركات و ثوابهای بیشتری مستفیض شده و بهواسطه تمرین زیادتر، ملكات فاضله در آنها راسختر میشود.