اعجاز قرآن از این هم بیشتر و فراتر میرفت؛ كسی نبود كه تحتتأثیر جمال آن قرار نگیرد؛ زیبایی و دلربایی قرآن، سران عنود و لجوج كفر و شرك را نیز شیفتة خود كرده بود.
از سختترین دشمنان حضرت رسول(ص)، اخنس بن شریق، ابوسفیان بن حرب، ابوجهل بن هشام بودند. این سه نفر، هر یك شبانه به تنهایی و پنهانی برای شنیدن تلاوت قرآن محمد(ص) به اطراف و نزدیك مكانی میرفتند كه آن حضرت، قرآن میخواند و بیشتر شب را به قیام و عبادت
و تلاوت قرآن، به ترتیل و تأمل و حال خاصِ توجه خویش میگذراند و با آن صدای خوش و دلنواز، آیات الهی را با حضور قلبی كه مخصوص به خود آن حضرت بود قرائت مینمود. این سه نفر كه هر یك برای شنیدن آیات قرآن با صوت روحانگیز محمدی(ص) رفته بودند اتفاقاً در بازگشت بههم برخوردند؛ رازشان برای هم آشكار شد و یكدیگر را ملامت كردند كه اگر جوانان قریش از مثل این ماجرا آگاه شوند همه به محمد(ص) میگروند؛ و لیكن شب بعد هم هر كدام از آنان را، شوق شنیدن آیات قرآن از نای جانفزای محمد(ص) چنان برمیانگیخت كه گویی پاهایشان آنها را بدون اراده و اختیار بهسوی آن حضرت رسول خدا(ص)، خُلق عظیم آن حضرت، معجزات و دیگر اسباب تأییدات الهی نیز در ادای آن رسالت بزرگ و سنگین، حضرتش را یاری نمود و خلاصه آنكه سرّ بزرگ و اصلی موفقیت دعوت قرآن، توجه به خود قرآن و جمال قرآن بود كه متأسفانه امروز بسیاری حتی مسلمانان از اینهمه جمال و
جلال غافل ماندهاند! این جمال و جلوة عام قرآن بود كه یك زن اعرابی به آن توصیف مشهور ادبی گوشهای از جمال آیة كریمة:
[1]. قصص،7. «ما به مادر موسى الهام كردیم كه: او را شیر ده و هنگامى كه بر او ترسیدى، وى را در دریا (ى نیل) بیفكن و نترس و غمگین مباش، كه ما او را به تو بازمىگردانیم، و او را از رسولان قرار مىدهیم!»
[2]. ابنجوزی، زادالمسیر، ج3، ص375؛ قرطبی، الجامعلاحکام القرآن، ج14، ص252؛ عاملی نباطی، الصراطالمستقیم، ج1، ص43.