جمعه: 31/فرو/1403 (الجمعة: 10/شوال/1445)

5. فریب مردم توسّط معاویه

چنان‌كه از تواریخ معلوم می‌شود، این خطر كاملاً در بین بوده كه به طمع پول و رشوه معاویه، آن حضرت را به شهادت برسانند و یا دستگیر كنند و به دشمن تحویل دهند.

در این موقعیّت هیچ‌گونه اطمینانی به مردم نبود و اگر امام‌‌‌(علیه‌السلام) ، صلح نمی‌كرد، آن دنیاپرستان او را در وضع خطرناك‌تری قرار می‌دادند و برای نزدیكی به معاویه و گرفتن جایزه‌های او مسابقه برقرار می‌كردند و دین و وجدان خود را به دنیا می‌فروختند.

دراین‌صورت اگر آن حضرت را اسیر می‌كردند و به معاویه تحویل می‌دادند تا او را به شهادت برساند، ممكن بود معاویه مكّار، به ‌ظاهر آن حضرت را آزاد سازد و برای خود فضیلت و منقبتی قرار دهد و بر عموم خاندان نبوّت، به این وسیله منّت بگذارد. واقعاً اگر كسی اهل مطالعه باشد، این موضوع را تصدیق خواهد كرد.[1]

بنابراین خود امام‌‌(علیه‌السلام) نیز فرمود: «اگر با معاویه نبرد می‌كردم، مرا می‌گرفتند و به او تسلیم می‌نمودند. به خدا سوگند اگر با او مسالمت كنم و عزیز باشم، بهتر می‌دانم از اینكه مرا درحالی‌كه اسیر باشم، بكشد یا بر من منّت گذارد و تا دنیا، دنیاست، این عار بر بنی‌هاشم بماند و معاویه همیشه خود و اعقابش بر زنده و مرده ما به آن منّت بنهد».[2]

 

[1]. ابوعلم، اهل‌البیت‌‌‌(علیهم‌السلام) ، ص325.

[2]. طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص10؛ مجلسی، بحارالانوار، ج44، ص20؛ ابوعلم، اهل‌البیت ‌‌‌(علیهم‌السلام) ، ص325.

موضوع: 
نويسنده: