این روحیه گله از نفس و توجه به منابع روحانی یا ]توجّه به[ ابتلا به خسارتها و زیانهای معنوی، دلیل بیداری ضمیر و حیات قلب و آگاهی و سلامتی روح است و ضد حالت غفلت و بیاعتنایی به گناه است و حالت معاتبه نفس است، كه در اصلاح باطن بسیار مؤثر است.
در احادیث شریفه، قریب به این مضمون آمده است كه در امم گذشته، شخصی بود كه سالیان دراز عبادت میكرد، سپس به رسم آن زمانها قربانی كرد و مقبول درگاه الوهیت - عزّ اسمه - نشد. او خود را و نفس خود را مخاطب قرار داد و گفت: «به من نرسید آنچه رسید مگر از تو و نیست گناه، مگر از تو». خطاب شد كه: «این نكوهش و توبیخ نفس، از آن سالها عبادت، بهتر است».[1]