امروز مکاتب گوناگونی عرضه میشود، وظایف ما و شما در این شرایط بسیار سنگین است.
من گاهی وقتی به این مسئولیتها فکر میکنم شبها خوابم نمیبرد مسئولیتهای بزرگی بر عهدۀ ما است، مخصوصاً وقتی ملبّس میشویم (البته باید ملبّس شد، نه اینکه برای فرار از مسئولیت ملبّس نشویم).
سؤالی از خارج از کشور آمده بود که این چه برنامهای است که باید افرادی که در حوزۀ علمیه شرکت میکنند و عضویت پیدا میکنند معمم شوند؟
در جواب نوشتم:
پوشیدن این لباس شرط نیست، بسیارند افرادی که معمم نیستند ولی اینکه این لباس مخصوص روحانیت شده و با این لباس شناخته میشوند دو جهت دارد: اوّلاً: وقتی این لباس را پوشیدند هر کجا منکری ببینند، مطلبی خلاف شرع ببینند، روزنامه چیزی نوشته باشد، کسی پایش را کج گذاشته باشد، اهل بدعت بخواهند کاری انجام دهند، صوفیها بخواهند فعالیت کنند در همۀ این موارد گویا متعرض خودش شدهاند،
مثل مأمور راهنمایی و رانندگی که سر چهار راه ایستاده، وقتی لباس مخصوص کارش را پوشیده، اگر کسی بخواهد تخلّف کند نمیتواند جلوگیری نکند، گویا به خودش توهین میکنند، ولی کسی که لباس نپوشیده آزاد است هر کجا بخواهد میتواند برود، اما وقتی لباس دارد مثل اینکه مستقیماً با خودش طرف شدهاند، بهخاطر پوشیدن این لباس، احساس مسئولیت میکند و بر خود لازم میداند انجام وظیفه کند، کارهایی که وظایف روحانیت است انجام دهد.
ثانیاً: وقتی مردم او را با این لباس ببینند احساس میکنند که دین پاسدار و مدافع دارد، کسانی که میخواهند دین را تخریب کنند وقتی به شهری یا روستایی میروند اگر ببینند آنجا یک اهل علم است اگرچه در علم و سواد کامل نباشد عقبنشینی میکنند. ولی وقتی کسی نباشد مثل شهری است که مأمورانی که باید امنیت شهر را برقرار کنند لباسشان معلوم نباشد.
این حوزهها و علما و بزرگانی که در شهرها و محلات هستند هر کجا که باشند با وجودشان امربهمعروف و نهیازمنکر میکنند و اسلام را تأیید میکنند.
[1]. دیدار جمعی از طلاب که توسط حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانیمدظلهالعالی ملبّس به لباس روحانیت شدهاند در تاریخ 2 آذر 1387.