خاقان چین، وقتی فرار کرد میگفت: مسلمانها ملائکه هستند، چون مطلب بسیار مهمّی بود که لشکر از مرکز اسلام تا چین رفته باشد، آنهم در آن زمان که این وسائل نبود، اگر حادثهای پیش میآمد، آنها گرفتار میشدند، به قتیبه گفت:
از مرکز اسلام دور شدهاید و در سرزمین کفر قرار گرفتهاید، اوضاع حوادث همیشه خوب پیش نمیرود. جواب داد:
به اعتمادی که به خدا دارم به اینجا آمدهام.
آنها گمان میکردند اینها که با این اعتماد آمدهاند ملائکه هستند، مردم عادی نیستند، مردم عادی که خود را در این گرفتاریها و مهالک قرار نمیدهند.
یکی از مسلمانان خواست غسل کند یک نفر از نیروهای دشمن گفت خوب است امتحان کنم ببینم تیر به آنها اثر میکند؟ تیر زد و آن مسلمان افتاد و به شهادت رسید، فهمید اینها هم انسانند.
قرآن میفرماید اگر شما کشته میدهید آنها هم کشته دادهاند ولی فرق شما با آنها
این است که شما برای ثواب و اجر خداوند متعال تلاش میکنید، اگر کشته هم شوید ضرر نمیکنید اما آنها اگر کشته شوند ضرر حتمی برای آنها است:
باید سپاه و ارتش و نیروی انتظامی ما در قوت و قدرت از دیگران و کفار بالاتر باشند و دولت و مسئولین در این راه تلاش کنند و تا به این مرحله نرسیم نمیتوانیم به استقلال لازم برسیم و این کار فعلاً به عهدۀ شما است.
کاری کنید که دشمنان بهکلّی از فکر شیطانی خود مأیوس و ناامید شوند.
امیدوارم هم در قدرت مادی و هم در قدرت معنوی موفق شوید و به نحو احسن از اسلام و حدود و مرزهای اسلام حفاظت کنید. اینها عبادت است. مرزداری عبادت است. در گذشته افراد بسیاری بودند که میگفتند ما باید این عبادت را انجام دهیم مثلاً دو سال میرفتند به مرز و مرزدار میشدند، پولی هم دریافت نمیکردند، برای عبادت و ثواب میرفتند مثل اعتکاف، فرهنگ اسلام این است و باید فرهنگ همه اینگونه باشد.
امیدوارم خداوند به همۀ شما توفیق دهد، من تشکر میکنم و برای شما دعا میکنم و از شما التماس دعا دارم.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته