یک آقایی (که الآن گمان میکنم در دیوانعالی است) چندی پیش میگفت: من از طرف مرحوم آیتالله گلپایگانی قبل از انقلاب اعزام شده بودم به یکی از دهات اطراف
شهرکُرد (اسم آن روستا را گفت)، آنجا که رفتم نامهای هم از آیتالله گلپایگانی داشتم، متوجه شدم آنها وجوهات نمیدهند، گاهی تذکر میدادم ولی ترتیب اثر نمیدادند، یک روز یکی از اهالی آمد پیش من و گفت: میخواهم حساب کنم و زندگیم را مرتب کنم. گفتم: چه شده؟ گفت: دیشب خواب دیدم که در میزنند رفتم در را باز کردم دیدم حضرت ولیّ عصر(عج) تشریف آوردند.