مسأله 2389. اگر مرد بعد از عقد بفهمد كه زن یكی از این هفت عیب را دارد میتواند عقد را به هم بزند، به شرط آن كه معلوم شود كه عیب پیش از عقد بوده است:
اول ـ دیوانگی.
دوم ـ مرض خوره.
سوم ـ مرض برص «پیسی».
چهارم ـ كوری.
پنجم ـ زمینگیر بودن.
ششم ـ آن كه افضا شده باشد، یعنی راه بول و حیض یا راه حیض و غایط او یكی شده باشد.
هفتم ـ آن كه گوشت یا استخوانی در فرج او باشد كه مانع از نزدیكی شود.
مسأله 2390. اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهر او دیوانه بوده است، یا بعد از عقد دیوانه شود، یا بفهمد كه آلت مردی ندارد، یا مرضی دارد كه نمیتواند وطی و نزدیكی نماید، یا این دو عیب بعد از عقد و پیش از وطی پیدا شود، یا بفهمد تخمهای او را پیش از عقد كشیدهاند و امر را بر او مشتبه كرده باشند، میتواند عقد را به هم بزند، ولی در صورتی كه مرد نمیتواند نزدیكی نماید، زن اگر بخواهد فسخ نماید باید به حاكم شرع رجوع نماید تا او تا یك سال به مرد مهلت دهد، چنانچه نتوانست با آن زن یا زنی دیگر نزدیكی كند، پس از آن میتواند عقد را به هم بزند.
مسأله 2391. اگر مرد یا زن به واسطه یكی از عیبهایی كه در دو مسأله پیش گفته شد عقد را به هم بزند، باید بدون طلاق از هم جدا شوند.
مسأله 2392. اگر به واسطه آن كه مرد نمیتواند وطی و نزدیكی كند، زن عقد را به هم بزند، شوهر باید نصف مهر را بدهد، ولی اگر به واسطه یكی از عیبهای دیگری كه گفته شد مرد، یا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزدیكی نكرده باشد، چیزی بر او نیست، و اگر نزدیكی كرده، باید تمام مهر را بدهد.